افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 25 November , 2024
0

روایت عباسی از ترور شهیدان هسته ای علیمحمدی و رضایی نژاد

  • کد خبر : 444727
روایت عباسی از ترور شهیدان هسته ای علیمحمدی و رضایی نژاد

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی. خبرگزاری تسنیمفریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در برنامه بزرگداشت شهدای هسته ای که در دانشگاه شهید برگزار شد، با اشاره به ترور شهید علیمحمدی اظهار داشت: دشمن در آن زمان به سراغ علیمحمدی رفت و آن را به جنبش سبز نسبت داد. برایش نقشه کشیده بودند اما اسمش […]

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی. خبرگزاری تسنیمفریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در برنامه بزرگداشت شهدای هسته ای که در دانشگاه شهید برگزار شد، با اشاره به ترور شهید علیمحمدی اظهار داشت: دشمن در آن زمان به سراغ علیمحمدی رفت و آن را به جنبش سبز نسبت داد. برایش نقشه کشیده بودند اما اسمش را نمی دانستند. صبح که قصد خروج از خانه را داشت بر اثر انفجار موتورسیکلتی که به درختی در نزدیکی خانه اش بسته شده بود کشته شد.

وی گفت: دو کیلو تی ان تی و 1500 گلوله در صندلی موتور که تقریباً یک متر فاصله داشت جاسازی شده بود. آیا واقعاً آن مقدار مواد منفجره در آن فاصله لازم بود؟ نه، آنها می خواستند در جامعه علمی ما رعب و وحشت ایجاد کنند. علیمحمدی فردی باسواد، علمی و متعهد به کشور بود. میل به هویت ملی در او زیاد بود و به کشور عشق می ورزید. در زمینه تحول نظام آموزشی کشور فعالیت کرد.

عباسی افزود: در زمینه راکتور و لیزر فعالیت داشت. دوستانش در دانشگاه تهران می گفتند که تعداد مقالاتش در زمینه فیزیک زیاد و غیرهسته ای است. از رئیس دانشکده اش (فیزیک در تهران) پرسیدم که آیا از لیزر و راکتور اطلاعی دارید یا خیر؟ به او گفتم اما علیمحمدی در همه این زمینه ها کار می کرد و می شناخت. او سالها خود را وقف این موضوعات کرده بود و به سوالات فیزیک علاقه داشت.

وی در ادامه این نشست به بیان اینکه چرا پیش بینی می کردم رضایی نژاد ترور شود را بیان کرد و گفت: یک روز که رئیس سازمان بودم برای کار با رضایی نژاد تماس گرفتم و گفتم داریوش صبح ها بی نظمی. که خوب است، اما در شب شما متوسط ​​هستید. بچه هایت را به مهد کودک می بری، این را به همسرت بسپار که گفت هنوز رانندگی بلد نیست. گفتم ماشین و خانه و کارت را عوض کن. کلید اتاقم را در دانشکده به او دادم و به او گفتم که سرکار نرو، برو دانشکده و سر جای من بنشین تا بتوانم تو را به سازمان منتقل کنم. قرار شد با رئیسش صحبت کند و به او اطلاع دهد. این را سه شنبه بعدازظهر به او گفتم، شنبه ساعت 4 بعدازظهر وقتی دخترش را از مهد کودک می آورد با 6 گلوله نزدیک خانه اش کشته شد.

عباسی افزود: ما به دلیل نوع تجربه افراد و حدس زدن اینکه چه کسی در خطر است، پیش بینی حقیقت را انجام می دادیم.

وی خاطرنشان کرد: نیروهای اطلاعات تابستان سال 89 به من و شهید شهریاری تذکر دادند، گفتند ماشین هایتان را عوض کنید، جلوی خانه هایتان دوربین بگذارید و اسلحه به شما می دهیم. گفتم ما همه این کارها را کردیم اما اینطور نمی شود دفاع کرد. از آنها برای انجام تکالیفشان تشکر کردیم. آنها چند جزوه در مورد مسائل امنیتی پخش کردند و موضوع پایان یافت.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=444727

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.