سفیر سابق ایران در روسیه می گوید وقتی ما ظرفیت کامل سیاست خارجی خود را در مورد کشورهایی مانند روسیه و چین تعریف می کنیم، به این معناست که چاره ای جز پذیرش حرف آنها نداریم.
گفتن فردا | محمدحسین لطف اللهی گفت: وزرای خارجه کشورهای عربی و روسیه که در نشست همکاری روسیه و کشورهای عربی در روز چهارشنبه 29 آذر شرکت کردند، در بیانیه پایانی خود سطح روابط دو طرف را استثنایی ارزیابی کردند. و بر ارتقای همکاری های بین ادیان تاکید کرد.
در این بیانیه همچنین درخواست کرده اند که موضوع جزایر سه گانه ایرانی در خلیج فارس در دیوان بین المللی دادگستری مطرح شود. در این متن آمده است که طرفین از راه حل ها و ابتکارات مسالمت آمیز برای حل اختلاف بر سر مالکیت جزایر سه گانه استقبال می کنند. این در شرایطی است که ایران جزایر سه گانه تنب برغ، تنب کوخ و ابوموسی را جزء تمامیت ارضی خود می داند و موضع روسیه به معنای زیر سوال بردن تمامیت ارضی ایران است.
در گفت و گو با نعمت الله ایزدی، آخرین سفیر ایران در شوروی و سفیر سابق ایران در روسیه، به بررسی این سوال می پردازیم. ایزدی معتقد است که یکجانبه بودن سیاست خارجی ایران دلیلی شد که روس ها راحت تر رفت و آمد کنند.
به گفته وی، وقتی ما ظرفیت کامل سیاست خارجی خود را در کشورهایی مانند روسیه و چین تعریف می کنیم، معنایش این است که تا حد زیادی چاره ای جز پذیرش آنچه آنها می گویند نداریم.
این گفتگو را در ادامه می خوانید:
قیام روسیه علیه تمامیت ارضی ایران در کنار کشورهای عربی منطقه را چگونه می بینید؟ چه عواملی باعث این امر شده است؟
موضع روسیه در خصوص جزایر سه گانه روز به روز مشخص می شود، اما باید توجه داشت که در گذشته روس ها مواضع ما را در این زمینه به طور کامل تایید نمی کردند و تنها تفاوتشان این بود که مواضع خود را آشکارا و علنی بیان نمی کردند. اکنون رابطه ای که آنها با کشورهای عربی برقرار کرده اند و اینکه آینده خود را در منطقه خاورمیانه در رابطه با این کشورها مشخص کرده اند، انتظارات اعراب از روسیه را افزایش داده و روسیه مواضع آنها را در قبال روسیه روشن تر کرده است. سطح درخواست اعراب
با این حال، این کشورها دارای مزیت های اقتصادی قابل توجهی هستند و می توانند به عنوان مکمل اقتصاد روسیه با مسکو همکاری کنند. برای ما که در این زمینه فعال بوده ایم، واضح است که روس ها، به ویژه پس از فروپاشی شوروی، در جلسات خصوصی این گونه مواضع را با اعراب در میان گذاشتند، اما به دلیل ملاحظاتی آن را به صورت علنی مطرح نکردند. از دیدگاه روسیه، این ملاحظات حذف شده یا کمتر برجسته شده است و روس ها معتقدند که می توانند بدون دغدغه خاصی چنین موضوعاتی را مطرح کنند.
این ملاحظات برای روسیه چیست که حذف شده است؟
از یک سو، اعراب توانایی های بسیاری را نشان داده اند و مزایای اقتصادی زیادی دارند. اقتصاد روسیه نیز با اقتصاد این کشورها پیوند خورده است و همکاری گسترده اعراب و روسیه موجب تقویت منافع روسیه در رابطه با اعراب شده است. از سوی دیگر، یکجانبه بودن در سیاست خارجی ایران دلیلی شد تا روس ها راحت تر به این سو و آن سو بروند. هنگامی که ما تمام ظرفیت های سیاست خارجی خود را در مورد کشورهایی مانند روسیه و چین تعریف می کنیم، مفهوم آن این است که تا حد زیادی چاره ای جز پذیرش آنچه آنها می گویند نداریم.
این مسائل باعث شد هم روس ها و هم چینی ها جرأت کنند در مورد تمامیت ارضی ایران موضع بگیرند و این موضوع را به ابزاری برای کسب امتیاز بیشتر از اعراب تبدیل کنند.
تا زمانی که سیاست خارجی خود را متعادل نکنیم، نمیتوانیم با تمام دنیا رابطه سازنده داشته باشیم و روسها از اینکه گزینه جایگزینی در سیاست خارجی ایران ندارند خیالشان راحت باشد، وضعیت در ایران ادامه خواهد داشت. به همین ترتیب و شاید بدتر شود.
برخی از مسئولان تصور می کردند که پس از سیاست های ایران در جنگ اوکراین که باعث شد نام ایران در کنار نام روسیه در افکار عمومی جهان مطرح شود، روس ها علیه منافع ایران اقدام نخواهند کرد. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
طبیعتا ایران انتظار چنین رفتاری را نداشت، اما نگاهی به گذشته و واقعیت های میدانی نشان می دهد که انتظار اینکه روس ها خود را مدیون ایران بدانند و دست به این رفتارها نزنند تا حدودی دور از واقعیت است. روابط روسیه با سایر کشورهای جهان ابعاد بسیار گسترده تری نسبت به ایران دارد. ما روابط خود را تک بعدی تعریف کرده ایم، در حالی که روس ها با وجود پیامدهای جنگ اوکراین همچنان با ایالات متحده، کشورهای اروپایی، چین، کشورهای عربی و بسیاری دیگر از بازیگران بین المللی همکاری می کنند. این موضوع باعث می شود خود را مدیون ایران ندانند، زیرا فکر می کنند ما چاره ای جز همکاری با روسیه نداریم.
از دیدگاه وی، احتمال رسیدن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد همواره مورد بحث است و در این شرایط با توجه به روابط ایران با سایر کشورها، تنها چین و روسیه می توانند از اقدام علیه ایران جلوگیری کنند.
ریسمان نوازی در سیاست خارجی از ویژگی های روس ها است. راه حل برای ما بازگرداندن تعادل سیاست خارجی است.
همه وقایع نشان میدهد که سیاستهای اتخاذ شده در دوران جنگ اوکراین، علاوه بر اینکه هزینههای سیاسی و دیپلماتیک زیادی برای ایران به همراه داشت و تأثیر بسزایی در تخریب روابط ایران و اروپا داشت، نمیتوانست کمک چندانی کند. صحبت از خرید جنگنده های پیشرفته است اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. آیا نباید نظام دیپلماسی ایران را در این زمینه مورد انتقاد قرار داد؟
اگر قرار است توبیخ و انتقادی صورت بگیرد، باید توسط نهادهایی مانند مجلس یا شورای امنیت ملی که در این زمینه مسئول هستند، انجام شود، اما معتقدم این کار فقط در اختیار وزارت امور خارجه نبوده است. . وزارت خارجه سیاست های خود را از مقامات بالاتر می گیرد و این باعث می شود که نتوان به طور کامل آن را مقصر دانست. اما اگر وزارت امور خارجه قوی داشتیم و حداقل شاهد نقش موثرتر این وزارتخانه در تصمیمگیری بودیم، شرایط تغییر میکرد و شرایطی به وجود میآمد که سیاستهای صحیحتری برای پیشبرد سیاست خارجی در نظر گرفت. واقعیت این است که همانطور که گفتم وزارت خارجه را نمیتوان صرفا مقصر دانست و سیاستهای گستردهتر باید تغییر و اصلاح شود.
آیا در شرایط کنونی چشم اندازی برای بازیابی تعادل سیاست خارجی ایران وجود دارد؟
تعامل یک مفهوم دو طرفه است. شما باید صحبت کنید، به خواسته های طرف مقابل گوش دهید و خواسته های خود را روی میز بگذارید. در مذاکرات و داد و ستدها می توان به تعادل رسید، اما اینکه غربی ها از صبح بیدار می شوند انتظار داشته باشیم شب بخوابند و از ما حمایت کنند، اشتباه است. برای چی برای چی این اشتباه است که فکر کنیم غربی ها زیاده خواه هستند و دیگران نه. ما کورکورانه یک طرف را نادیده می گیریم و طرف دیگر را حامی خود می دانیم. توازن به این معنا نیست که ما مواضع خود را حفظ کنیم و آنها جایگاه خود را حفظ نکنند. ما باید منافع ملی را در اولویت قرار دهیم و بر این اساس درخواست کنیم.