افزونه پارسی دیت را نصب کنید Tuesday, 24 September , 2024
3

روایت جیک سالیوان از میراث شوم ترامپ/ آیا ماهیچه های بایدن از کار افتاده اند؟

  • کد خبر : 111598
روایت جیک سالیوان از میراث شوم ترامپ/ آیا ماهیچه های بایدن از کار افتاده اند؟

به گزارش اقتصاد نیوز، گروهی از تحلیلگران با اشاره به گزاره های مختلف و معادلات متحول معتقدند که دوران نظم تک قطبی تحت رهبری آمریکا به پایان رسیده و نظام جهانی ساختاری است که قدرت های دیگری در آن ظهور کرده و تلاش کرده اند. آنها به انحصار ساختاری، نظامی و ایدئولوژیک ایالات متحده پایان […]

به گزارش اقتصاد نیوز، گروهی از تحلیلگران با اشاره به گزاره های مختلف و معادلات متحول معتقدند که دوران نظم تک قطبی تحت رهبری آمریکا به پایان رسیده و نظام جهانی ساختاری است که قدرت های دیگری در آن ظهور کرده و تلاش کرده اند. آنها به انحصار ساختاری، نظامی و ایدئولوژیک ایالات متحده پایان می دهند. در همین راستا، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، یادداشتی را منتشر کرد روابط خارجیوی ضمن اشاره به این واقعیت و همچنین چالش های آمریکا که به گفته وی نتیجه سیاست های سلف جو بایدن است، تلاش می کند از سیاست های رئیس جمهور فعلی، چشم انداز استراتژی بایدن در زمینه های مختلف حمایت کند. مخصوصاً برای ترسیم میدان نظامی. اختازانیوز این یادداشت را در سه قسمت ترجمه کرده است که مشروح قسمت اول آن در زیر آمده است.

یک فرصت از دست رفته!

هیچ تحول یا رویدادی در سیاست جهانی اجتناب ناپذیر است. عناصر اساسی مانند قدرت ملی، جمعیت شناسی، جغرافیا و منابع طبیعی مهم هستند، اما تاریخ نشان داده است که چنین عناصری توانایی یک بازیگر را برای شکل دادن به آینده تعیین نمی کنند. بنابراین تصمیمات استراتژیک کشورها از همه مهمتر است. زمانی که جو بایدن به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، به خوبی درک کرد که تصمیمات ایالات متحده در حوزه سیاست خارجی تأثیر مثبتی بر آینده خواهد داشت. نقاط قوت ایالات متحده چه به صورت مطلق و چه در مقایسه با سایر کشورها بسیار زیاد است. ایالات متحده دارای جمعیت رو به رشد، منابع فراوان و جامعه ای باز است که استعدادها و سرمایه گذاری ها را جذب می کند و نوآوری را تحریک می کند.

امروزه معادلات تغییر کرده، رقابت استراتژیک تشدید شده و تقریباً همه جنبه های سیاست بین الملل، از نظامی گرفته تا اقتصاد جهانی، پیچیده تر شده است. دلیل این امر به تغییر رویکرد کشورها نسبت به چالش‌های رایج مانند تغییرات آب و هوا و بیماری‌های همه‌گیر مربوط می‌شود، که انطباق فرضیات و ساختارهای قدیمی را برای مقابله با چالش‌هایی که ایالات متحده از هم اکنون تا سال 2050 با آن مواجه خواهد شد، ضروری می‌سازد. پیش از این، بی میلی برای رسیدگی به ناکامی های بازار وجود داشت که انعطاف پذیری اقتصاد ایالات متحده را تهدید می کرد. علاوه بر این، از آنجایی که ارتش ایالات متحده هیچ همتای نداشت، پس از 11 سپتامبر، بازیگران غیردولتی و بازیگران سرکش را هدف قرار داد. بنابراین، ایالات متحده بر بهبود موقعیت استراتژیک خود و آماده سازی برای عصر جدیدی که در آن رقبا به دنبال تکرار مزیت های نظامی هستند، تمرکز نکرد.

یک میراث ویرانگر

به همین دلیل، اگرچه ایالات متحده قدرت برتر جهان باقی ماند، برخی از حیاتی ترین عضلات آن شکست خوردند. علاوه بر این، با انتخاب دونالد ترامپ، ایالات متحده رئیس‌جمهوری داشت که معتقد بود اتحادها نوعی شکوفایی ژئوپلیتیکی هستند. اما همان تصمیمات ترامپ که به اتحادها آسیب زد، مورد حمایت پکن و مسکو قرار گرفت، زیرا این دو بازیگر به درستی اتحادهای آمریکایی را منبع قدرت آمریکا می دانستند، نه یک مسئولیت. ترامپ به جای تلاش برای شکل دادن به نظم بین المللی، از آن عقب نشینی کرد: این همان چیزی است که بایدن هنگام روی کار آمدن با آن مواجه شد. او مصمم بود نه تنها آسیب فوری به اتحادهای آمریکایی و رهبری آن در جهان آزاد را ترمیم کند، بلکه پروژه بلندمدت نوسازی سیاست خارجی آمریکا را برای چالش های کنونی نیز اجرا کند. این وظیفه با تهاجم بی دلیل روسیه به اوکراین در فوریه 2022 و همچنین افزایش قاطعیت چین در دریای چین جنوبی و در سراسر تنگه تایوان کنار گذاشته شد.

دو مقوله آینده ایالات متحده را تعیین می کند: اول اینکه آیا می تواند مزیت های اساسی خود را در رقابت ژئوپلیتیک حفظ کند و دوم، توانایی جهان برای مقابله با چالش های فراملی، از تغییرات آب و هوا و سلامت جهانی گرفته تا امنیت غذایی و رشد. تحقق این ادعا مستلزم تغییر در طرز تفکر آمریکا درباره قدرت است. این دولت با این باور به قدرت رسید که قدرت بین‌المللی به یک اقتصاد داخلی قوی بستگی دارد و قدرت یک اقتصاد نه تنها با اندازه یا کارایی آن سنجیده می‌شود، بلکه با میزان کارایی آن برای همه آمریکایی‌ها و عاری بودن از آن سنجیده می‌شود. وابستگی های خطرناک ما می‌دانستیم که قدرت ایالات متحده نیز بر اتحادهایش استوار است، اما این روابط باید برای چالش‌های کنونی به روز می‌شد و انرژی می‌گرفت. بایدن سرمایه گذاری در حوزه های نوآوری و قدرت صنعتی در کشور را در اولویت قرار داده است، پیشنهادی که به عنوان “Bidenomy” شناخته می شود. این سرمایه گذاری های عمومی برای انتخاب برندگان و بازندگان یا پایان دادن به جهانی شدن نیست. آنها به جای جایگزینی، سرمایه گذاری خصوصی را قادر می سازند و ظرفیت آمریکا را برای رشد فراگیر، انعطاف پذیری و حفاظت از امنیت ملی افزایش می دهند.

تخلیه

سرمایه گذاری در اتحادها

در دهه‌های اخیر، زنجیره‌های تامین مواد معدنی حیاتی ایالات متحده به طور فزاینده‌ای به بازارهای خارجی غیرقابل پیش‌بینی، که بسیاری از آنها تحت سلطه چین هستند، وابسته شده‌اند. به همین دلیل است که دولت با متحدان خود در بخش‌های حیاتی، از جمله نیمه‌رساناها، برای ایجاد زنجیره‌های تامین انعطاف‌پذیر و انعطاف‌پذیر که در برابر اختلالات قیمت یا عرضه آسیب‌پذیر نیستند، کار می‌کند. زمانی که این دولت روی کار آمد، متوجه شدیم که اگرچه ارتش ایالات متحده قدرتمندترین ارتش جهان است، اما پایگاه صنعتی آن مملو از آسیب‌پذیری‌های ناشناخته است. پس از سال‌ها سرمایه‌گذاری کم، نیروی کار پیر و اختلالات زنجیره تامین، بخش‌های حیاتی دفاعی ضعیف‌تر و پویاتر شده بودند. دولت بایدن در حال بازسازی این بخش‌ها است، از سرمایه‌گذاری در یک پایگاه صنعتی زیر دریا گرفته تا تولید مهمات مهم‌تر. به این ترتیب، ایالات متحده می تواند آنچه را که برای حفظ بازدارندگی در عرصه های رقابتی نیاز دارد، داشته باشد. ما در حال سرمایه‌گذاری روی بازدارندگی هسته‌ای ایالات متحده هستیم تا از اثربخشی مداوم آن در زمانی که رقبا زرادخانه‌های خود را می‌سازند، اطمینان حاصل کنیم.

در دنیای رقابتی، تردیدی وجود ندارد که واشنگتن نیاز به شکستن حصار بین سیاست داخلی و خارجی دارد و سرمایه گذاری های عمومی بخش اساسی سیاست خارجی است. علاوه بر این، اتحاد و همراهی ایالات متحده با سایر دموکراسی ها بزرگترین مزیت بین المللی برای این بازیگر بوده است. آنها به ایجاد جهانی آزادتر و پایدارتر کمک کردند. بایدن برای اتحادهای آمریکایی ارزش قائل بود، اما فهمید که مدرن کردن آنها برای رقابت در عصر وابستگی متقابل ضروری است. بر این اساس، ما این اتحادها و مشارکت‌ها را به روش‌های مادی تقویت کرده‌ایم که موقعیت استراتژیک ایالات متحده و توانایی آن را برای مقابله با چالش‌های مشترک افزایش می‌دهد. به عنوان مثال، ما یک ائتلاف جهانی را برای حمایت از اوکراین و تحمیل هزینه به روسیه بسیج کرده ایم. ناتو گسترش یافته و فنلاند را نیز شامل می شود و به زودی سوئد نیز به آن ملحق خواهد شد. ناتو همچنین موقعیت خود را در جناح شرقی تنظیم کرد، توانایی خود را برای پاسخ به حملات سایبری علیه اعضای خود افزایش داد و در دفاع هوایی و موشکی سرمایه گذاری کرد. در عین حال، ایالات متحده و اتحادیه اروپا همکاری های خود را در زمینه های اقتصادی، انرژی، فناوری و امنیت ملی به میزان قابل توجهی تعمیق بخشیده اند.

20220525-biden-problem-6-now-ac

الگوی مشابهی در آسیا دنبال شد. در ماه آگوست، واشنگتن نشستی تاریخی در کمپ دیوید برگزار کرد که دوره جدیدی از همکاری های سه جانبه بین ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی را آغاز کرد و در عین حال ائتلاف های دوجانبه ایالات متحده با این کشورها را نیز به سر می برد. بالا. در مواجهه با برنامه های هسته ای و موشکی خطرناک و غیرقانونی کره شمالی، ایالات متحده تلاش می کند تا اطمینان حاصل کند که بازدارندگی این کشور قوی تر از همیشه است.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=111598

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.