خبرگزاری مهر – گروه بین الملل: آغاز روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی به سالهای پس از جنگ جهانی دوم بازمیگردد. در واقع 28 مارس 1949 را باید آغاز روابط رسمی بین ترکیه و همیشه آویو می دانست در این تاریخ دولت ترکیه به رهبری عصمت سالرئیس جمهور و شمس الدین ادامه دهید آلتاینخست وزیر و همچنین اولین دولت جهان اسلام وجود رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند. در حالی که زودتر و قبل از به رسمیت شناختن رسمی این رژیم، تقریباً در تمامی تصمیمات، اقدامات، بیانیه ها و مواضع مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قبال مسئله فلسطین، ترکیه همواره طرف فلسطینی ها و اعراب را گرفته بود. به عنوان مثال، در سال 1947 و زمانی که قطعنامه تقسیم فلسطین به تصویب رسید، ترکیه با اکثر کشورهای مسلمان و جهان سوم و همچنین در مقابل ایالات متحده قرار داشت. آمریکا و شوروی ضمن مخالفت با طرح تقسیم فلسطین و تأکید بر حق تعیین سرنوشت ساکنان اصلی این سرزمین، به حمایت از فلسطینی ها و اعراب برخاست. بنابراین به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ترکیه در سال 1949 را باید نقطه عطفی در سیاست خارجی دو طرف و روابط متقابل آنها و حتی فراتر از آن، آغاز روند شکل گیری معادلات جدید و موازنه های منطقه ای دانست.
ترکیه در سال در سالهای 1951-1950 قراردادهای تجاری متعددی با رژیم صهیونیستی امضا کرد. متعاقباً با گسترش تدریجی همکاری های تجاری و سیاسی طرفین تا سال 1959 و پس از عضویت ترکیه در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، این روابط به سطح تبادل سفیران رسید. بهبود یافت
برخی کارشناسان در بررسی این موضوع عوامل داخلی و فضای ترکیه را مورد بررسی قرار دادند. بوجود آمد پس از جنگ جهانی دوم به منطقه و جهان اشاره کرده و دلایل گرایش ترکیه به همیشه آویو بعد از جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد می گویند: بدبینی این کشور نسبت به اعراب، ترکیه را مجبور کرد از این طریق در منطقه تعادل ایجاد کند. این کارشناسان حتی پیمانی هم بستند زاهد و عضویت ترکیه در ناتو در راستای اهداف ترکیه تلقی می شود. زیرا روابط ترکیه با کشورهای عربی در آن سال ها دچار مشکلات زیادی شده بود. ادعاهای ارضی سوریه رسواییجاه طلبی ها و توسعه طلبی رژیم عراق، اختلافات ایدئولوژیک عربستان سعودی با ترکیه و مخالفت این کشور با دولت سکولار ترکیه، رقابت تنگاتنگ دیرینه مصر با ترکیه و به طور کلی بدبینی کشورهای عربی و نارضایتی دائمی آن از ترکیه، حاکمیت امپراتوری عثمانی باعث شد تا این کشور سعی کند با اعراب منطقه تعادل ایجاد کند. بنابراین با توجه به نفوذ یهودیان ساکن در ترکیه و تلاش آنها برای همسویی با اهداف خود سیاست ها در منطقه ترکیه، اسرائیل بهترین اهرمی بود که ترکیه می توانست از آن برای ایجاد تعادل در منطقه به نفع خود استفاده کند.
اقدام ترکیه در آن زمان موفقیت بزرگی از نظر سیاست خارجی رژیم صهیونیستی تلقی می شد. اهمیت موفقیت همیشه آویو نه تنها در افزایش تعداد دولتهایی که آن را به رسمیت میشناختند و بهاصطلاح پذیرش و پذیرش بینالمللی، بلکه در این واقعیت بود که این رژیم در منطقهای که کاملاً بیگانه بود، به اندازهای که دولتهای دیگر فکر میکردند، به این رژیم کمک کرد. این یک رژیم بی ثبات است. آنها میدانستند که او باید مکان متعارفتری برای خود بیابد و بتواند چارچوب صفبندی و آرایش جدید نیروهای سیاسی را ترسیم کند. با توجه به این موضوعات و همچنین حاشیهای بودن موقعیت سیاسی رژیم صهیونیستی و انزوای آن در منطقه، این رژیم از ابتدای تأسیس خود دو هدف اصلی را در دستور کار سیاست خارجی منطقهای خود قرار داده است:
ابتدا سعی کنید نوعی هویت را در خاورمیانه نشان داده و تثبیت کنید و رژیم صهیونیستی را به عنوان یک عضو عادی معرفی کنید. جز ماهیت سناریوی ژئوپلیتیکی در خاورمیانه؛
ثانیاً مسئله فلسطین را به یک مسئله عربی تبدیل کنید و ترکیب نیروهای درگیر در بحران را از وضعیت درگیری اسلامی و اسرائیلی به وضعیت درگیری اعراب و اسرائیل تغییر دهید.
به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی با جداسازی کشورهای مسلمان غیر عرب از جمله ترکیه و ایران در صدد برآمد تا جنبه اسلامی مسئله فلسطین را از بین ببرد و آن را به مشکل و بحرانی برخاسته از بستر تعاملات اعراب و اسرائیل تقلیل دهد. . . پیشنهاد دیوید بن، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گوریوندر دهه 1950، تشکیل «پیمان پیرامونی» که توسط کشورهای غیر عرب خاورمیانه از جمله ایران و ترکیه در شمال و اتیوپی در جنوب شکل گرفت، در واقع تلاشی بود برای دستیابی به این دو هدف، با غلبه بر. محدود کردن عمق استراتژیک و غلبه بر تنهایی و انزوا همیشه آویو من در منطقه بودم. اما خروج از این وضعیت و بن بست آسان نبود، زیرا کشورهای مذکور با توجه به منافع و روابط نسبتاً گسترده منطقه ای خود، حاضر به تسلیم آسان در برابر نقشه های اسرائیل نبودند. بر این اساس، بیگانگی از هویت منطقه ای خاورمیانه و به حاشیه راندن رژیم صهیونیستی در تعاملات سیاسی، محدودیت های قابل توجهی را بر قدرت مانور سیاست خارجی این رژیم و ابتکارات دیپلماتیک آن تحمیل کرد.
در این میان اقدام ترکیه در به رسمیت شناختن رژیم جعلی صهیونیستی زمینه را برای به رسمیت شناختن یا برقراری روابط با اسرائیل در میان سایر کشورهای اسلامی فراهم کرد. در سال های بعد با گسترش روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به توافق راهبردی، تلاش شد تا این توافق در چارچوب «صلح در خاورمیانه» ارائه شود.
بعدها که روند کمپ دیوید آغاز شد که شامل گفتگوهای انور سادات و بگو می تواند با این روند باشد اسلو و در ادامه دیدار عرفات با مقامات رژیم صهیونیستی دو قطب در خاورمیانه ایجاد شد. یکی از این قطب ها شامل ترکیه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین بود که موجودیت منطقه ای رژیم صهیونیستی را پذیرفته و در تلاش برای دستیابی به توافق بود. قطب دیگر مخالف به رسمیت شناختن رژیم جعلی صهیونیستی بود که شامل ایران، سوریه و لبنان می شد. این در حالی است که طرح آمریکایی «فرایند صلح خاورمیانه» به ترکیه ارزش ویژه ای در روابط خود با این کشور می دهد همیشه آویو ببخشید به این ترتیب تمایل دیرینه ترکیه برای برقراری روابط گسترده به ویژه در بعد نظامی با رژیم صهیونیستی در سایه طرح مذکور محقق شد و به واقعیتی روشن و قابل قبول تبدیل شد.
به این ترتیب اتحادیه عرب که در دهه 1970 شعار «بدون صلح، بدون مذاکره، بدون به رسمیت شناختن اسرائیل» سر می داد، مسئله صلح و آشتی با رژیم صهیونیستی را در دهه 1980 به ویژه در روزهای نخست آن مطرح کرد. آن هم نه به عنوان یک هدف عادی، بلکه به عنوان یک هدف استراتژیک که کمپ دیوید نمونه بارز آن بود. در چنین شرایطی ترکیه نه تنها به دنبال گسترش روابط با رژیم صهیونیستی بود و اقدامات موثری در این راستا انجام داد، بلکه در واقع به یکی از متحدان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه تبدیل شد.
این امر باعث شد رژیم صهیونیستی به روابط ترکیه و این کشور مسلمان امیدوار باشد همیشه آویو پشتیبانی در انجمن های منطقه ای و جهانی. یادداشت شایسته تفکر نوبت ترکیه بود که این نقش را بازی کند. همیشه آویو خوب کار کرد در نشست سال 2000 سازمان کنفرانس اسلامی در قطر، ترکیه تلاش های زیادی برای تغییر قطعنامه محکومیت رژیم صهیونیستی انجام داد. علاوه بر این، ترکیه تنها کشور مسلمانی بود که با قطعنامه محکومیت رژیم صهیونیستی در کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد علیه نژادپرستی در دوربان آفریقای جنوبی مخالفت کرد.