افزونه پارسی دیت را نصب کنید Monday, 21 October , 2024
0

راز جنایت هولناک تازه ازدواج کرده فاش شد

  • کد خبر : 404315
راز جنایت هولناک تازه ازدواج کرده فاش شد

گزارش کردن اسمارتک نیوزبیست و هشتم مردادماه سال جاری به بازپرس جنایی پایتخت اعلام شد مردی در منزل خود جان باخته است. از آنجایی که مرگ وی مشکوک بود، تیم جنایی به خانه مرد متوفی که در یکی از محله های پایتخت بود رفتند. جسد بی جان مرد جوانی در طبقه دوم یک خانه قدیمی […]

گزارش کردن اسمارتک نیوزبیست و هشتم مردادماه سال جاری به بازپرس جنایی پایتخت اعلام شد مردی در منزل خود جان باخته است. از آنجایی که مرگ وی مشکوک بود، تیم جنایی به خانه مرد متوفی که در یکی از محله های پایتخت بود رفتند. جسد بی جان مرد جوانی در طبقه دوم یک خانه قدیمی افتاده بود.

آثار اصابت چاقو روی سینه مرد جوان نمایان بود و نشان می داد وی در درگیری کشته شده است. همسر این مرد اما مدعی شد که شوهرش خودکشی کرده است. او گفت که کمتر از یک سال است که با همسرش فرید ازدواج کرده اما در این مدت کوتاه دائماً درگیری و اختلاف داشتند.

آن طور که این زن مدعی شده است، روز حادثه پس از درگیری با همسرش از خانه خارج شده و پس از بازگشت با جسد خون آلود وی مواجه شده است. وی گفت: همسرش سابقه خودزنی داشته و پس از آخرین درگیری در غیاب وی خودکشی کرده است.

باز کردن قفل

با وجود اینکه زن جوان چنین ماجرایی را تعریف کرد، بازپرس جنایی دستور دستگیری او را به عنوان مظنون اصلی داد. از سوی دیگر جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل و پس از بررسی های همه جانبه اعلام شد که مرگ این مرد قتل بوده است نه خودکشی.

در واقع ضربه ای که به بدن مقتول اصابت کرده و باعث مرگ وی شده است از جانب شخص دیگری بوده و به خودی خود وارد نشده است. در این شرایط زن جوان بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت تا اینکه صبح دیروز پس از 2 ماه سکوت لب به قتل اعتراف کرد. این زن گفت که با شوهرش اختلاف جدی داشته و در آخرین درگیری مرتکب قتل شده است. این زن پس از اعتراف به جرم خود با صدور قرار قانونی دستگیر و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

از چاله به چاه افتادم

زن جوان می گوید ناخواسته مرتکب جنایت شده است. او مدعی است که زندگی خوب و آرامی داشته تا اینکه فرید (کشته شده) وارد زندگی او شده و تصمیم اشتباهی برای ازدواج برای بار دوم گرفته است. گفتگو با او را می خوانید.

ابتدا خودتان را معرفی کنید.

من سامیه هستم و 38 سال سن دارم.

سوابق شما نشان می دهد که دو بار ازدواج کرده اید.

درست است، اما من خیلی خوش شانس نبودم و هر دو بار اشتباه کردم و انتخاب اشتباهی کردم. من برای اولین بار در 19 سالگی ازدواج کردم و با وجود مخالفت خانواده ام عاشق مردی شدم که دوستش داشتم. حاصل زندگی اول من یک بچه 13 ساله است. با اینکه اوایل زندگی خوبی داشتیم اما چند سال بعد شوهرم معتاد شد و بعد از آن زندگی ام رو به نابودی رفت. مجبور شدم از او جدا شوم. بعد از طلاق زندگی خوبی داشتم. در واقع تکه های شکسته ام را جمع کرده بودم تا اینکه فرید از سر راهم گذشت که ای کاش این اتفاق نمی افتاد و من تبدیل به قاتلی نمی شدم که بخواهم تا آخر عمر با این عذاب وجدان زندگی کنم.

فرید چگونه با شما آشنا شد و چگونه با او آشنا شدید؟

بعد از جدایی به دنبال شغل مورد علاقه ام رفتم. فعالیت خود را در زمینه زیبایی پوست و صورت آغاز کردم. من قبلا در یک کلینیک زیبایی کار می کردم و کارم تمیز کردن پوست بود. یک روز که برای رفتن به خانه از درمانگاه خارج شدم، سوار ماشین فرید شدم. اون شب خیلی اتفاقی تصمیم گرفت منو مسافر ببره چون مسافر نبود. آن روز شروع کردیم به صحبت و آشنایی ما از همان شب شروع شد. احساس می کردم او مرد خوبی است، اما اشتباه کردم که تسلیم ازدواج دوم شدم.

چه شد که آشنایی شما به ازدواج ختم شد؟

من شنونده خوبی برای مشکلات فرید بودم و همچنین او. فرید قبل از من 3 بار ازدواج کرده بود. او دو بار طلاق گرفت و همسر سومش دچار حمله قلبی شد. گفت نمی توانم همسفر خوبی برای خود پیدا کنم. او عاشق من شد و من هم کم کم عاشقش شدم. تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد و من قبول کردم و زن چهارم فرید شدم. در واقع ما تازه عروس بودیم. زندگی ما هنوز یک ساله نشده بود که به طور تصادفی جان او را گرفتم.

برگردیم به روز حادثه. چه شد که جانش را گرفتی؟

بعد از ازدواج متوجه شدم فرید معتاد است. او همچنین شیشه می کشد. مثل شوهر اولم ناگهان یاد تمام آن روزهای تلخ افتادم. در زندگی قبلی من، شوهرم یک شب آنقدر مواد مخدر مصرف می کرد که سعی کرد مرا خفه کند. اما من از او فرار کردم و جانم را نجات دادم. در آن زندگی من جانم را نجات دادم اما در این زندگی جان یک نفر دیگر را گرفتم.

شوهرم فرید مدام مرا مورد آزار و اذیت و ضرب و شتم قرار می داد. بعد از ازدواج هم کارش را از دست داد و من مجبور شدم برای تامین وسایلش کار کنم. از این وضعیت خسته شده بودم. روز حادثه دوباره درخواست پول کرد و با هم بحث کردیم. بعد می خواستم برم تشییع جنازه عمویم که تازه فوت کرده بود. بهش گفتم بریم ولی دیدم داره شیشه مصرف میکنه.

با چاقویی که کنارش بود به من حمله کرد. من هم هلش دادم، چاقو را از دستش گرفتم و یک ضربه به او زدم. خیلی عصبانی بودم و نمی توانستم عصبانیتم را کنترل کنم. بعد از اینکه فرید را دیدم که روی زمین دراز کشیده و خونریزی کرده بود، از خانه بیرون رفتم چون خیلی ترسیده بودم، اما فکر نمی کردم بمیرد. زود برگشتم و دیدم حال شوهرم خوب نیست. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما او زنده نماند و من باید تا آخر عمر با این عذاب وجدان زندگی کنم.

منبع: همشهری




لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=404315

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.