روند وقایع خاورمیانه با چشم اندازی مبهم روبروست زیرا اسرائیل پس از چهار ماه حملات ویرانگر به غزه نتوانسته حداقل خواسته های خود را در زمینه آزادی اسرای اسرائیلی یا انحلال و تضعیف موقعیت حماس در غزه برآورده کند. .
حتی اگر بتواند با شرایط فعلی به جنگ پایان دهد، باز هم هیچ برنامه ای برای غزه ندارد. برای اعمال حاکمیت خود در غزه، با توجه به حاکمیت حماس در برابر متجاوزان صهیونیست، عملا تا زمانی که حماس توان مقاومت در برابر حملات اسرائیل را دارد، این اهداف دست نیافتنی می شود. این وضعیت آمریکا و اسرائیل را به عنوان حامیان اصلی رژیم صهیونیستی واداشته است، اگرچه گفته می شود در تلاش هستند اسرائیل را برای توقف حملات به غزه قانع کنند، اما اعتراف می کنند که می خواهند حماس را هم نابود کنند و رزمایش کنند. حاکمیت آنها از هر کسی در غزه، غیر از حماس. چرا که گمانه زنی های زیادی برای فردای پایان حملات به غزه وجود دارد. در چنین شرایطی، مقاومت اسلامی در یمن، عراق، سوریه و لبنان به حملات خود در سطوح مختلف علیه حامیان رژیم صهیونیستی به ویژه آمریکا و انگلیس و پیشروی ناوهای در حال پیشروی به سمت اسرائیل در دریای سرخ و باب ادامه می دهد. تنگه المندب این موضوع باعث شده تا فضای تنش در منطقه افزایش یابد. همانطور که قبلاً پیش بینی شد، فرسایش جنگ غزه قطعاً یکی از پیامدهای گسترش دامنه جنگ است. زیرا اسرائیل اکنون منافع خود را در گسترش جنگ می بیند، با توجه به این وضعیت حاکم بر جهان و تمامی اتهامات و انتقادات متوجه رژیم صهیونیستی است، با گسترش دامنه جنگ این فشارها کاهش خواهد یافت. . جنگ از سوی دیگر آمریکایی ها به خوبی می دانند که گسترش جنگ و گشودن جبهه ای جدید به دلیل جنگ اوکراین و حملات اسرائیل به غزه قطعا فضای منطقه را ملتهب و غیر قابل کنترل خواهد کرد. به همین دلیل، آمریکا به حملات به پایگاه های آمریکایی در سوریه و عراق واکنش نشان می دهد و در عین حال سعی می کند با حملات محدود و کنترل شده به اقدامات مقاومت پاسخ دهد، اما زمانی که آتش در جایی شعله ور می شود، اگر خاموش نشود. گسترش وجود دارد و ما باید به شدت نگران وضعیت بی ثبات و آتش زا در منطقه خاورمیانه باشیم، اگرچه هم ایران و هم آمریکا اذعان دارند که هیچ کدام نمی خواهند جنگ را گسترش دهند و اقدامات خود را در چارچوبی انجام دهند که به ما می دهد. اطمینان متقابل که هیچ یک از طرفین مایل به گسترش دامنه جنگ نیستند. اما در بسیاری از موارد، اگرچه هر دو طرف خواهان جنگ نیستند، اما در عین حال، واکنش هایی که به اقدامات رژیم صهیونیستی و مقاومت داده می شود، همیشه این امکان وجود دارد که این حملات از کنترل خارج شده و عواقب غیر قابل پیش بینی داشته باشد. بینی نیز غیر قابل کنترل است. از سوی دیگر، جو بایدن در خصوص حملات به پایگاه های آمریکا در منطقه مشاهده کرده است که واکنش ها باید در سطحی باشد که کمترین تاثیر را بر رقابت های ریاست جمهوری آمریکا داشته باشد. قاعدتا رئیس جمهور مستقر که در کاخ سفید حضور دارد و در اولین دوره ریاست جمهوری خود است، در سال انتخابات تلاش می کند با کمترین تنش در منطقه و در حوزه سیاست خارجی برنامه تبلیغاتی خود را پیش ببرد. این نیز به این دلیل است که بزرگترین نگرانی مردم آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره، مسائل اقتصادی و اجتماعی است و مسائل سیاست خارجی کمتر تأثیرگذار است. جو بایدن از نظر اقتصادی نیز کارنامه موفقی از خود نشان داده است. او توانست تورم را به زیر چهار درصد کاهش دهد و نرخ بیکاری را به پایین ترین حد خود برساند. اینها دستاوردهای اقتصادی پس از دوره کرونا است که بخشی از کارنامه موفقیت جو بایدن به حساب می آید. اما اکنون با توجه به حمایتهایی که از رژیم صهیونیستی میشود، این رژیم در عرصه بینالملل، نه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نه در دیوان بینالمللی دادگستری، تقریباً اعتباری ندارد و این محیطی است که میتواند برای مردم مضر باشد. ایالات متحده. آقای جو بایدن را در نظر بگیرید. به همین دلیل تلاش می کند دامنه واکنش ها به اقدامات مقاومتی را کنترل و مدیریت کند و سعی کند این اقدامات را به گونه ای انجام دهد که نخواهد پشت رژیم صهیونیستی را خالی کند. به هر حال، محیط بسیار پیچیده و برای آقای جو بایدن یک معضل سخت است: تا کی می تواند به این سیاست ابهام و محافظه کاری در منطقه خاورمیانه ادامه دهد، باید دید تا کی می تواند به حمله به صهیونیست ها ادامه دهد. رژیم و سرکوب نیروهای مقاومت در غزه.
* مرتضی مکی
تحلیلگر امور بین الملل