«داوود آقایی» کارشناس مسائل شرقآسیا در تشریح دلایل چرخش تشکیلات خودگردان فلسطین از آمریکا به سمت چین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: از بدو تاسیس اسرائیل شاهد آن بودیم که کشورهایی مانند شوروی، انگلیس و آمریکا نه تنها موجودیت آن را به رسمیت شناختند بلکه طی ادوار گذشته همچنان به حمایت خود از تلآویو ادامه دادند و به نوعی آن را به عنوان یک موضوع و راهبرد حیثیتی دنبال کردند؛ به گونهای که رؤسای جمهوری ایالات متحده اعم از آنکه جمهوریخواه باشند یا دموکرات، این راهبرد را دنبال میکنند و از اسرائیل برای حفظ و تامین منافع واشنگتن بهره میبرند. در این میان یکی از اهداف آنها بازی با پرونده فلسطین بود که راهبردهای غرب طی سالهای گذشته نشان داد آنها هیچ عزمی برای حل و فصل پرونده فلسطین ندارند.
وی ادامه داد: اگر این رویکرد را در کنار مواضع اخیر دولتهای ایالات متحده قرار دهیم به خوبی میبینیم که یک تناقض آشکار در این بین پدیدار میشود و حتی حالا که دولت جو بایدن در آمریکا سر کار است مجدداً طرح دو کشوری مطرح شده اما هیچ خروجی خاصی در بر نداشته است. اینکه فلسطینیها حالا از غرب و آمریکا به سمت چین متمایل شدهاند، دقیقاً خروجی همین تناقضگوییها و عملکرد نامعلوم ایالات متحده است و بر همین اساس دولت و جریانهای فلسطینی به این نتیجه رسیدند که همراهی آمریکا با آنها هیچ خروجی مثبتی در بر نخواهد داشت و به همین دلیل آنها به سمت پکن متمایل شدند. باید توجه داشته باشیم که در عرصه بینالمللی هم ما شاهد رشد سیاسی و اقتصادی چین هستیم و به همین دلیل بسیاری از کشورهای منطقه و حتی برخی از دولتهای اروپایی به دنبال استفاده از ظرفیت پکن به نفع خود هستند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اینکه فلسطین به سمت چین تمایل پیدا کرده به این دلیل است که میخواهد از ظرفیتهای این کشور برای گشایش در پرونده دو کشوری استفاده کند و امیدوار هستند که بتوانند چین را متقاعد کنند بیش از این در پرونده فلسطین به ایفای نقش بپردازد. این در حالیست که چین همچنان خود را یک کشور جهان سوم به دنیا نشان میدهد اما اقدامات اخیری که در سطوح اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی انجام داده، نشان میدهد که این کشور به گونهای در حال ایفای نقش خود در پروندههای گوناگون موجود در نظام بینالملل است. در این بین باید متوجه بود که قطع ارتباط فلسطین با جهان غرب و متمایل شدن به صورت کلی به سمت چین، کار درستی نیست و معتقدم که فلسطینیها باید در این راستا ارتباطات خود با تمام کشورها را حفظ کنند.
آقایی افزود: تجربه ایران به خصوص در زمانی که چین و روسیه همانند غرب علیه تهران به پرونده هستهای رأی دادند نشان میدهد که قطع ارتباط کامل از غرب کار درستی نیست و به همین ترتیب معتقدم که فلسطینیها باید راهحل میانه را انتخاب کنند و ارتباطات خود با دولتهای گوناگون را حفظ کند. در سوی دیگر این معادله باید متوجه باشیم که چین در پروندههای منطقهای فعال شده و به دنبال آن است که بتواند انرژی مورد نظر خود را از کشورهای منطقه تامین کند اما به موازات این مساله بحث تامین امنیت انرژی هم مد نظر آنها قرار دارد. به همین جهت اگر چین وارد پرونده فلسطین و یا صلح عربستان و ایران میشود، بدون تردید منافعی را برای خود در نظر گرفته که آرام آرام به سمت تأمین آنها خواهند رفت.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این میان اگر بپذیریم که فلسطینیها فرضاً بحث ایدئولوژی را کنار گذاشتهاند و چین هم آماده ورود به پرونده فلسطین است، به هر ترتیب نمیتوان به این نکته اشاره نکرد که پکن در این راستا علناً مقابل ایالات متحده قرار میگیرد. لذا اگر برای چین منافعی نداشته باشد به هیچ وجه وارد پرونده فلسطین نخواهد شد. بر همین اساس به نظر میرسد که چینیها به این زودی وارد پرونده فلسطین نمیشوند و حتی ممکن است در این مسیر مشکلاتی به وجود بیاید یا خواستههایی داشته باشند که منجر به حل و فصل پرونده فلسطین نشود اما واقعیت این است که دولت فلسطین چارهای جز نزدیک شدن به چین در شرایط کنونی ندارد.
انتهای پیام/