28 نوامبر 2022 – همه گیر COVID-19 برای همه سخت بود، به خصوص در ماه های اولیه قرنطینه. اما دانشجویان کالج به ویژه سطح استرس بالایی داشتند، با اثرات سلامت روانی که حتی 2 سال بعد در برخی افراد باقی مانده است.
در طول ترم بهار 2020، بسیاری از دانشجویان مجبور بودند به خانه بروند و با خانوادههای خود زندگی کنند – «که بعد از خودمختاریتر یک تغییر بزرگ بود – با آموزش از راه دور سر و کار داشتند، برنامههایی مانند کارآموزی تابستانی را مشخص میکردند، نگران سلامتی و سلامتی خود بودند. جردن بوکر، دکترا، استادیار علوم روانشناسی در دانشگاه، میگوید: «در زمان حساسی که نوجوانان و بزرگسالان جوان «استقلال به دست میآورند، یک هویت مرکزی ایجاد میکنند، و میدانند که در کجای دنیا قرار میگیرند». میسوری
اولیویا مک کنزی یک نمونه است او که اکنون 23 سال دارد و به عنوان وکیل حقوقی در شهر نیویورک کار می کند، در زمان شیوع بیماری همه گیر، دانشجوی سال دوم دانشگاه میشیگان بود.
او میگوید: «به دلیل کووید ما را به خانه فرستادند و من کلاسها و دورههای آموزشیام را آنلاین انجام دادم. “دانشگاه برای من عالی بود، زیرا دوست دارم در کنار دوستان و در جمع افراد زیادی باشم، بنابراین بودن در خانه و دور از دوستانم برای من یا سلامت روانم خوب نبود.”
مک کنزی احساس “خوشبختی” می کند زیرا والدینش نیازهای او را تشخیص دادند و از بازگشت او به آن آربور حمایت کردند، جایی که او با چند دانش آموز دیگر فضای زندگی مشترک داشت و کلاس های آنلاین را از آنجا ادامه داد.
بوکر و همکارانش می خواستند بفهمند که چگونه دانشجویان با تعطیلی و قرنطینه کنار می آیند.
او بخشی از یک تلاش تیمی شامل محققانی از دانشگاههای خصوصی و دولتی در سراسر ایالات متحده بود که در مطالعه چگونگی استفاده مردم از داستانهای زندگی برای سازماندهی و معنا بخشیدن به زندگیشان تخصص داشتند. بوکر میگوید که تیم خیلی سریع گرد هم آمد، زیرا کالجها در ترم بهار تعطیل میشدند. ما میخواستیم پیامدهای تعطیلی را ببینیم و ببینیم چگونه این دانشآموزان میدانند چگونه کووید در اوایل زندگی آنها تأثیر میگذارد.»
سبک های مختلف برای افراد مختلف
از بیش از 600 دانشجوی سال اول خواسته شد تا در پاسخ به یک پرسشنامه رایانهای همراه با اعلانهای روایی، درباره تأثیر همهگیری بر آنها بنویسند.
محققان انتظار داشتند که این بحران کوتاه باشد. اما با ادامه همهگیری، مشخص شد که برخلاف رویدادهای کوتاهتر (مثل بلایای طبیعی)، همهگیری هرگز «شکست پاک» نداشت، که نشاندهنده پایان آن است. بنابراین محققان به مدت یک سال این دانشآموزان را دنبال کردند تا ببینند آیا میتوانند مضامینی را در روایتهایشان شناسایی کنند که ممکن است سازگاری آنها با مسائل ناشی از COVID-19 و بازگشت به دانشگاه را پیشبینی کند.
دانشآموزان همچنین پرسشنامههایی را درباره سازگاری روانشناختی، احساس تعلق، بهزیستی، رشد هویت و نگرانیهای مربوط به سلامت روان پر کردند.
بوکر میگوید: «راههای مختلفی وجود دارد که مردم با تجربیات خود کنار میآیند و درباره تأثیر آن بر زندگیشان صحبت میکنند. «قصه گویی، به خودی خود، یک فعالیت گسترده انسانی است. ما همیشه از آن برای به اشتراک گذاشتن بینش و منطقی کردن روزمره استفاده می کنیم.»
اما نحوه بیان مردم بر اساس شخصیت، هنجارهای فرهنگی و معیارهای اجتماعی متفاوت است.
به عنوان مثال، برخی افراد ساختار، سازماندهی و جزئیات بیشتری را ارائه می دهند. برخی از افراد بر اهداف اصلی مانند موفقیت شخصی و ارتباط با دیگران تمرکز می کنند. و برخی باعث ادغام و رشد شخصی بیشتر می شوند.
رشد شخصی
ما متوجه شدیم که چگونه جوانان تمایل دارند بر موفقیت شخصی تأکید کنند و روی آن تمرکز کنند [independent] بوکر گزارش می دهد که ارزش ها به گزارش های نسبتاً کمتری از عوامل استرس زای مرتبط با کووید مرتبط است.
او میگوید: «موضوع بزرگ دیگر بیان رشد شخصی بود – روشهایی که دانشآموزان درباره آن صحبت میکردند و چالشهای ناشی از تجربیات مرتبط با کووید را تشخیص میدادند که در واقع زندگی آنها را به سمت بهتر تغییر داد.»
او میگوید دانشآموزانی که روشهایی را شناسایی کردهاند که COVID-19 به رشد شخصی آنها کمک میکند، گزارشهای کمتری از استرسهای مرتبط با کووید، سلامت روان بهتر در لحظه و توسعه هویت پیشرفتهتر داشتند.
این یافتهها به پیگیری یک ساله گسترش یافت، «جایی که ما همچنان شاهد بینشهای ارزشمند و راههایی بودیم که رشد به بیشتر حوزههای توسعه و تعدیل مرتبط بود». دانشآموزان «توانستند استدلال شخصی، راههایی را که میتوانستند به جلو حرکت کنند، حتی با وجود عدم اطمینان زیاد در جهان، ترکیب کنند، و ما شاهد پیوندهای مثبت اولیه و پایدار با سایر زمینههای توسعه و تعدیل بودیم».
مککنزی میگوید این بیماری همهگیر «من را مجبور به رشد کرد، زیرا وقتی با دوستان یا کلاس رفتن حواسام پرت میشد، عادت نداشتم با تمام انواع احساسات کنار بیایم».
او از بیماری همه گیر درس گرفته است. «فکر میکنم بهجای احساس قدردانی، خیلی چیزها را بدیهی میدانستم. اکنون برای من خیلی راحتتر است که به گذشته نگاه کنم و در مورد نحوه گذراندن وقتم، دیدن مردم یا بیرون رفتن از خانه، که در زمستان سرد میشیگان نمیتوانم انجام دهم، سپاسگزار یا عمدی باشم.
یکی دیگر از زمینه های رشد طولانی مدت، مراقبت از خود بوده است. همهگیری باعث شد که با خودم هماهنگ باشم، شاید از راههایی بیشتر از آنچه در این مرحله از زندگیام بودم، اگر آن را پشت سر نمیگذاشتم.»
او همچنین آموخته است که برای صرف وقت خود ارزش قائل باشد و در مورد کسانی که وقت خود را با آنها می گذراند، “عمدی” تر است.
اما نکات منفی هم داشت. او می گوید: “اضطراب به طور خاص یک اثر طولانی مدت است – عدم اطمینان در مورد چیزهای کلی و حساسیت بسیار بیشتر به اخبار و رویدادهای جهانی، زیرا شما هرگز نمی دانید چه اتفاقی ممکن است بیفتد.” من این را نه تنها با خودم، بلکه در مورد همسالانم نیز می بینم. اکنون واقعیت تلخ تری در زندگی ما وجود دارد، احساس ناراحتی در نسل من. هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد.»
اشتراک گذاری داستان ها
مککنزی مستقیماً درک خود از همهگیری را در طول قرنطینه به صورت نوشتاری توصیف نکرد، اگرچه او یک دانشآموز خلاق در نویسندگی بود و در دو کلاس نویسندگی شرکت میکرد. اما «چگونه این بیماری همهگیر بر من به عنوان یک انسان تأثیر میگذاشت، به روشهای دیگری در نوشتههای من بافته شد».
او یک دفتر خاطرات داشت و در مورد تجربیات مشترک با دوستانش صحبت می کرد. او میگوید: «در یک رستوران شغلی پیدا کردم، که در طول همهگیری همهگیر، بهعنوان لطف من بود، زیرا بهانهای برای ترک خانه بود. «بیش از یک سال، ما کاملاً نقابپوش بودیم و به نشستن در فضای باز محدود بودیم، اما هنوز کاملاً شلوغ بودیم. ما در آن فضا داستان های زیادی رد و بدل کردیم.»
به اشتراک گذاشتن داستانهایی از عوامل استرسزای رایج و مقابله به ایجاد «نوع متفاوت دوستی» با کارکنان دیگر کمک کرد و در زمانی که روشهای عادی ارتباط با دیگران دلسرد شده بود، «احساس اجتماع و رفاقت» ایجاد کرد.