به گزارش رکنا، از ابتدای فروردین ماه امسال شکایت های زیادی در این خصوص مطرح شده است سرقت های سریالی موتورسیکلت ها به پلیس گزارش شدند. موتورسیکلت ها از مراکز خرید و خانه هایی که مجهز به دوربین مدار بسته نبودند به سرقت رفتند. به این ترتیب پلیس هیچ اثری از سارقان موتورسیکلت پیدا نکرد.
تحقیقات پلیس در این زمینه ادامه داشت تا اینکه پلیس از سرقت یک دستگاه موتورسیکلت در مقابل طلافروشی در شمال تهران مطلع شد. صاحب موتورسیکلت با حضور ماموران در محل اظهار داشت: دقایقی موتورم را پارک کردم تا بروم از داروخانه دارو بگیرم. از آنجایی که عجله داشتم، فراموش کردم سوئیچ را برداریم. وقتی برگشتم متوجه شدم موتورسیکلتم را دزدیده اند.
تحقیقات از طلافروش که موتورسیکلتش از بیرون مغازه اش به سرقت رفته بود و شاهد سرقت بود، اولین سرنخ را در اختیار کارآگاهان قرار داد. طلافروش گفت: داشتم مغازه ام را می بستم که مردی موتورسیکلت جلوی مغازه ام پارک کرد. آنقدر عجله داشت که فراموش کرد کلید موتور را در بیاورد. لحظاتی پس از خروج، مرد جوانی که ماسک و کلاه بر سر داشت سوار موتورسیکلت شد و آن را در مقابل چشمانم دزدید. صورت مرد جوان را خوب نمی دیدم، چون هوا تاریک بود و نقاب به صورت نقاب زده بود، اما باند عجیبی دور قوزک دوچرخه سوار بسته بود. وقتی سوار موتورسیکلت شد و می خواست آن را روشن کند، لبه شلوار سفیدش بالا رفت و دیدم یک نوار پلاستیکی مشکی دور مچ پایش بود.
با بررسی دوربین های امنیتی طلافروشی و اطراف آن، تصاویری از متهم نیز به دست آمد اما سارق جوان صورت خود را کاملا پوشانده بود و شناسایی او به سختی انجام شد.
با توجه به اطلاعاتی که طلافروش در اختیار پلیس قرار داد، ظاهرا سارق یک پوشه الکترونیکی برای متهم در اختیار داشت که سرنخ اصلی این پرونده در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.
کارآگاهان بلافاصله راهی اتاق دیدبانی متهم شدند. صحافی الکترونیکی رفتند و با بررسی محل سرقت مشخص شد یکی از مظنونان اداره آگاهی به نام شایان در زمان سرقت حضور داشته است. از آنجایی که شیوه سرقت موتورسیکلت شباهت زیادی به سرقت های گزارش شده به پلیس در دو ماه گذشته داشت، این فرضیه مطرح شد که شایان سرقت های دیگری نیز انجام داده است. با مشاهدات بیشتر مشخص شد که کد صحافی الکترونیکی شایان در تمامی سرقت ها فعال بوده است. به همین دلیل پس از هماهنگی قضایی با بازپرس دادسرای تخصصی سرقت، شایان دستگیر و موتورسیکلت سرقتی از مخفیگاهش کشف شد.
دزدی سخت تر است
شایان 27 ساله دارای سابقه کیفری و یکی از متهمانی است که نامش در لیست افرادی بود که پس از آزادی با دستبند الکترونیکی قرار گرفتند.
دزدی با صحافی الکترونیکی چه توجیهی دارد؟
وقتی پانسمان را روی پایم گذاشتند با خودم گفتم قابل ردیابی نیست. اواخر سال گذشته از زندان بیرون آمدم و وقتی بیرون آمدم مرا در غل و زنجیر انداختند.
قبلا به چه اتهامی در زندان بودید؟
سرقت منزل تخصص من سرقت خانه و موتور سیکلت است. اما وقتی از زندان بیرون آمدم به خودم گفتم که دزدی از خانه یک مشکل است، بیشتر طول می کشد و ریسک بالایی دارد، در حالی که از هر 10 سرقت یک سرقت می تواند موفقیت آمیز باشد و پول خوبی دریافت کنید.
چه اتفاقی برات افتاده؟
من نجار بودم، وضع اقتصادیم بد نبود و کارم خوب بود. شب هایی که با دوستانم بودم کم کم معتاد می شدم و اعتیاد روی کارم تاثیر می گذاشت. صاحب کارم وقتی دید مغازه اش را به پاتوق مصرف کنندگان مواد مخدر تبدیل کرده ام مرا اخراج کرد. بعد از آن هر شب در محل ملاقات بودم و از دزدی ها مطلع شدم. در زندان این آشنایی و شیوه های دزدی من کاملتر شد.
با موتورهای سرقتی چه کردید؟
طبق دستور کار می کرد. از این طریق به باشگاه ملخارها رفتم و گفتند چه مدل موتورسیکلتی می خواهند. من طبق لیستی که دزدها به من می دادند در خیابان ها پرسه می زدم و وقتی موتوری را در لیستم می دیدم آن را می دزدیدم.
موتورها را چند می فروشید؟
من قبلا موتورهای گران قیمت می دزدیدم، اما قانون کلی این است که آنها را به یک سوم یا یک چهارم قیمت بفروشیم.