منوچهر آتشی، شاعر، روزنامهنگار و مترجم در دوم مهر ۱۳۱۰ در شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنیا آمد و ۲۹ آبانماه ۱۳۸۴ بر اثر ایست قلبی در سن ۷۴سالگی در بیمارستانی در تهران درگذشت؛ ۱۸ سال از درگذشت منوچهر آتشی میگذرد و آثار او همچنان منتشر میشوند. البته خیلی از کتابهای او سالهاست که تجدید چاپ نشده است و یا به شکل گزیده کتاب چاپ شده که برخی بیاطلاع خانواده او انجام گرفته است.
شعله آتشی، دختر منوچهر آتشی که او را در خانه شیرین صدا میزنند، حدود یک سال بعد از درگذشت منوچهر آتشی به ایسنا گفته بود میخواهند بنیادی برای آتشی راهاندازی کنند تا هر اتفاقی با محوریت پدرش زیر نظر این بنیاد باشد؛ از گرفتن مراسم یادبود و بزرگداشت تا ساماندهی چاپ و نشر آثارش. حالا شیرین آتشی با حضور در ایسنا درباره کتابهای پدرش، سرانجام بنیاد منوچهر آتشی که حالا به مؤسسه تبدیل شده، و کتابهایی که میخواهند از منوچهر آتشی منتشر کنند، میگوید.
چه خبر از بنیاد منوچهر آتشی؟
او درباره کتابهای منوچهر آتشی و چاپ آنها، با بیان اینکه همه اقدامات با مشورت خواهر بزرگترش شقایق که ساکن ایران نیست، انجام میشود، گفت: از سال ۱۳۸۴ که پدرم در بین ما نیست، صحبتهایی مبنی بر پیگیری چاپ کارهایش و راهاندازی بنیادی تحت نام بنیاد فرهنگی و هنری منوچهر آتشی شد؛ جلسههای متعددی هم برای راهاندازی بنیاد با هماهنگی وراث، با دوستان و همشهریهای نزدیک پدرم برگزار شد، اما ادامه این نشستها بیشتر به دلیل مشغلههای شخصی خود من، اینکه در تهران نبودم، دانشجوی مشهد بودم و بعد هم ازدواجم، میسر نشد و مرتب عقب افتاد. البته همیشه دنبال کوچکترین فرصتی بودم تا این کار را سر و سامانی بدهم. مثلاً هرگاه صحبتی درباره پدرم میشد، دوباره وسوسه میشدم که مسئله راهاندازی این بنیاد یا مؤسسه را دنبال کنم و ناراحت بودم که چرا از پدرم که تا در بین ما بود، همهجا صحبت از خودشان و شعرشان بود، یادی نمیشود و مهمتر اینکه چرا مانند خیلی از شخصیتهای همنسل و همتراز پدرم و حتی نسل بعد از ایشان این اتفاق نمیافتد که حداقل مسئله نشر آثار و برگزاری مراسم یادبودشان بهصورت منسجم و منظم پیگیری شود.
کتابهایی که بدون اجازه چاپ میشوند
فرزند منوچهر آتشی با بیان اینکه پدرش از سال ۱۳۳۷ که اولین کتابش با عنوان «آهنگ دیگر» چاپ شده تا وقتی زنده بود، مرتب کتاب منتشر میکرد، اظهار کرد: شما بهتر از من میدانید که پدرم هم پیش از انقلاب شاعر مهم و تأثیرگذاری بود و هم بعد از انقلاب. اصلاً همه میدانند که زندگی پدرم در شعر خلاصه شده بود. بهتر است بگوییم آنقدر که میان دوستداران و شاگردان و جامعه ادبی بود، با ما و خانواده نبود. آن زمان خب همه کتابها زیر نظر و با مشورت خودشان منتشر میشد. اما الان که در بین ما نیستند، تصمیم گرفتیم برای زندهنگهداشتن نام ایشان و حفظ و نشر آثارشان و همانطور که گفتم، برای پیگیری تمام اموری که پای پدرم در میان است، بنیاد آتشی را به مؤسسه فرهنگی و هنری تقلیل بدهیم و فعلاً در همین سطح، کارها را پی بگیریم تا انشاءالله فعالیتهای مهم و ارزشمند دیگری که جزء برنامههای آینده ماست، زیر نظر من و خواهرم، از سوی مؤسسه یا بنیاد و یا هر عنوان دیگری که برای بهترشدن کار لازم است، صورت بگیرد.
شعله آتشی با اشاره به اینکه برخی از آثار پدرش بدون اجازه چاپ میشوند، افزود: متاسفانه این موضوع که برای هر صاحبقلمی روال ناپسند و نادرستی است، در مورد آثار پدرم هم صدق میکند. تا امروز مواردی وجود داشته که بدون هیچ گونه اجازهای، آثار و نوشتههای پدرم از سوی افراد و ناشران مختلف منتشر شده است. طبیعتاً ما پس از اطلاع از این رفتار ناشایست، اقدامات لازم را انجام داده و سکوت نکردهایم. متاسفانه گاهی هم به واسطه پادرمیانی فامیل یا همشهریان پدرم، بهناچار پیگیریهای لازم را متوقف کردهایم و تنها با تذکری به افراد و ناشران خاطی و تاکید بر این نکته که دوباره چنین حرکتهایی از آنان سر نزند، گذشت کردهایم.
او در اینباره افزود: این قبیل کارها عزم ما را برای پیگیری بیشتر مسائل مربوط به پدرم جزم کرد و باعث شد که نه تنها برای تجدید چاپ آثار قدیمی ایشان که توسط ناشرانی همچون مروارید، نگاه، امیرکبیر، آمیتیس، هرمس و… و در زمان حیات خودشان منتشر شدهاند، اقدام کنیم، بلکه آثار پراکنده و منتشرنشده ایشان را در حوزههای مختلف، به طور دقیق و باوسواس گردآوری کنیم و از سوی مؤسسه به دست چاپ بسپاریم. همچنین برنامهریزی کردهایم که نظارت بیشتری بر کتابهای منتشرشده و در دست چاپ پدرمان داشته باشیم و از هرجومرجی که ممکن است توسط افراد و ناشرانی ایجاد شود که بدون اجازه نسبت به انتشار آثار قدیمی ایشان و یا تدوین نوشتههای منتشرنشدهشان اقدام میکنند، جلوگیری کنیم و قانوناً هم حق هرگونه پیگیری و شکایت را برای خود محفوظ میدانیم.
فرزند آتشی یادآور شد: بخش دیگری از فعالیتهای مؤسسه که از امسال هم در دست انجام است، مراسم یادبود پدرم است که حتی اگر شده در حد یک محفل کوچک خانوادگی و با روشنکردن یک شمع هم آن را برگزار میکنیم. برنامهریزی کردهایم که همزمان با سالروز درگذشت ایشان در آبانماه، مراسمی در تهران و احتمالا در یکی دو شهر دیگر داشته باشیم و با انجام برنامههایی که چند روز قبل از برگزاری مراسم اعلام خواهیم کرد، یاد پدر را گرامی خواهیم داشت.
او در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: پدرم آثار متعددی چه در قالب شعر و چه در قالب ترجمه و پژوهش و نقد ادبی و حوزههای دیگر منتشر کرده که وضعیت چاپ و انتشار همه اینها را پیگیری کردهایم. طی صحبتی که با ناشران مختلف داشتیم، برخی مصمم بودند آثار پدرم را تجدید چاپ کنند و برخی از ناشران نیز به دلیل مسائل حقوقی که مربوط به گذشته بوده، قراردادی برای تجدید چاپ نداشتند که دوباره صحبت کردیم و انتشار اغلب آن آثار را از سر گرفتیم. مثلاً مجموعه شعر «وصف گل سوری» که تنها یکبار در سال ۱۳۶۵ در انتشارات مروارید منتشر شده و متاسفانه بعد از آن دیگر تجدید چاپ نشده بود، یکی از این کتابهاست که بهزودی از سوی همین انتشارات منتشر میشود. همینطور چاپ جدید «گزینه اشعار» در انتشارات مروارید با دو قطع مختلف که شعرهای بعد از کتاب «وصف گل سوری» را هم دربرمیگیرد. چاپ پنجم «مجموعه اشعار منوچهر آتشی» هم تا قبل از سالروز درگذشت پدرم توسط انتشارات نگاه منتشر خواهد شد. همچنین چاپ جدید ترجمه رمان «فونتامارا»، ترجمه «جزیره دلفینهای آبیرنگ»، ترجمه «مهاجران» و چند کتاب نقد ادبی از آثار پدرم که درباره نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری بوده نیز در دست انجام است.
مشخص شدن تکلیف آثار بهجامانده
شعله آتشی با اشاره به آثار منتشرنشده منوچهر آتشی و با بیان اینکه این آثار پس از مرگ این شاعر، زیر نظر محمد، ولی زاده جمعآوری شده است، توضیح داد: آثار بهجامانده از پدرم خیلی وسیع است و حوزههای مختلفی را شامل میشود؛ از شعرهای منتشرنشده گرفته تا ترجمه، داستان، نقد ادبی، پژوهش و مقاله در حوزههای گوناگون. همه اینها با وسواس بیش از حد محمد، ولی زاده که دوست نزدیک و همکار پدرم بوده و به پدرم و شعرش تعصب و احاطه دارد، طی سالها جمعآوری و طبقهبندی شده و قرار است به شکل منظم و به مرور با مشورت و نظر هیئت علمی مؤسسه منتشر شوند.
او همچنین درباره ترجمههای خواهرش شقایق از شعرهای پدرشان توضیح داد: با توجه به تسلطی که خواهرم به زبان انگلیسی دارد و از روی علاقه این کار را انجام داده است. شقایق حتی در زمانی که پدرم در قید حیات بودند از او خواسته بود تا کتابهای شعرش را برایش بفرستد و پس از آن دست به انتخاب و ترجمه اشعار زده است. این مجموعه هماکنون آماده شده و قرار است بهصورت دوزبانه چاپ و منتشر شود.