نهال موسوی در عصر ایران نوشت: داستان حمید فرخ نژاد این چند روز یکی از جنجالهای بزرگ فضای هنری را رقم زده است، بعد از رفتن حمید فرخ نژاد به آمریکا و انتشار مطالبی توهین آمیز در صفحه اینستاگرامش، حال انواع و اقسام از افشاگریها در مورد او صورت میگیرد.
جدای از اقدامات و اظهارات نادرست حمید فرخ نژاد نکته جالب توجه طرف مقابلی است که به هر شکلی حاضر به همکاری با او بوده است و الان هم به هر شکلی شده میخواهد او را خائن، کلاهبردار، بیمعرفت و … معرفی کند. مثلا محمدرضا شفیعی (تهیه کننده معروف تلویزیون) در توئیتی نوشته است:
«برسد به دست خزانه داری سازمان های CIA و MI۶ : حمید فرخ نژاد به اندازه کافی نقش سپاهی و بسیجی و نیروی امنیتی برای جمهوری اسلامی بازی کرده و دستمزدهای میلیاردی گرفته! خونه ویلایی پاسدارن و ماشین پورشه رو هم فروخته دلار کرده! سرتون کلاه نره بی مغزآ»
یا مجری تلویزیون در برنامه “تهران ۲۰” چند توصیه برادرانه به کشورهایی میکند که به فرخ نژاد و … ویزا یا پناهندگی میدهند و میگوید: «حواستون باشه اینها اهل دادن مالیات نیستند و دست به فرارشون خوبه و … […] یا اگر با اینها هر قرادادی بستین ، قرارداتون رو درست ببیندید، اینها قرار داد میبندن بعد بدون اینکه بار حقوقیاش را رعایت بکنند ول میکنند میرن و …»
اظهارت مجری تلویزیون درباره حمید فرخنژاد
هر چه بخواهم بنویسم واقعا توان واژگان برای توضیح یا تحلیل موقعیت پیش آمده کم است، یک نفر نیست به این آقایان بگوید شما که اینقدر استاد هستی چرا این نکات را در کشور خودت و به هموطنان خودت گوشزد نکردی؟ الان داری این نکات را میگویی که مثلا کشوری مانند آمریکا کلاه سرش نرود!
یا مثلا خبرگزاری ایرنا اعلام کرد حمید فرخ نژاد قبل از ایفای نقش در سریال امنیتی “سقوط” قرار بود در فیلم سینمایی “پالایشگاه” از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی نقش آفرینی کند، ظاهراً شرط فرخنژاد برای حضور در یکی از نقشهای فرعی فیلم سینمایی پالایشگاه دستمزدی معادل ۱.۵ تا ۲ میلیارد تومان بوده که توسط تهیهکننده این پروژه به او پرداخت میشود تا لحظه آخر حضورش در کشور حاضر به بازپرداخت این مبلغ نشده و در نهایت با خروج از کشور سرنوشت پولی که حق او نبوده معلوم نیست چه میشود.
یعنی برای فیلمی که ساخته نشده و حتی به مرحله پیش تولید هم نرسیده است از قبل ۱.۵ میلیارد تومان پول بنیاد فارابی (بیت المال) به فرخ نژاد پرداخته شده است.
احتمالا این قسط اول کار بوده، چون در پروژه های سینمایی معمولا یک قسط اول کار پرداخت میشود و قسطهای دیگر زمان شروع فیلمبرداری یا اواسط آن، و قسط آخر هم بعد از اتمام کار تسویه میشود.
از موارد دیگر این است که او قبلتر هم دستمزدهای بسیار کلانی برای فیلمهای ارگانی گرفته است مثلا فیلم استرداد ساخته سال ۱۳۹۰ که آن موقع اعلام شد فرخ نژاد برای این فیلم ۴۸۰ میلیون تومان دستمزد گرفته است. طبیعتا فیلم در سال ۱۳۸۹ ساخته شده و دلار در آن زمان حدود ۱۱۰۰ تومان بوده است یعنی حدود ۴۳۰ هزار دلار دستمزد آن زمان فرخ نژاد برای بازی در یک فیلم بوده است! تقریبا معادل ۱۹ میلیارد تومان امروز. آن زمان خبرنگاران درباره این دستمزد کلان حمید فرخ نژاد از خود او پرسش کردند گفت به این سوال جواب نمیدهم. فیلم استرداد هم با حمایت فارابی و دولت ساخته شده بود.
غرض از ذکر این مثالها این است که بسیاری نمونههای دیگری هم از حمید فرخ نژاد و هم از بازیگران دیگر وجود دارد که از بیت المال پولهای کلانی به عنوان دستمزد گرفتهاند ولی مشکل اینجاست تا زمانی که به مشکل برنخورند هیچ کسی درباره آنها حرف نمیزند.
تمام این مشکلات به دلیل نداشتن شفافیت در مناسبات سینمای ایران است، علی الخصوص در پروژهها و فیلمهایی که از دولت یا ارگانها و نهادها (بیت المال) پول میگیرند. اگر سیستم شفافی وجود داشت که دستمزد بازیگران را اعلام میکرد طبیعتا بسیاری از این اتفاقات رخ نمیداد.
در هالیوود بازیگران بسیار معروف هم که در فیلمی بازی میکنند از همان اول معلوم است که فلان سوپر استار برای ایفای نقش چه دستمزدی گرفته است. شفاف و مشخص.
برای مثال در سال 2022 خانم مارگو رابی برای بازی در فیلم “باربی” 12.5 میلیون دلار دستمزد دریافت کرده است، یا برد پیت برای فیلم بعدی خود قرار است پشت فرمان ماشین مسابقه بنشیند و 30 میلیون دلار برای این فیلم دریافت می کند. هنوز نامی برای این فیلم اعلام نشده است. کارگردانی این فیلم بر عهده جوزف کوشینسکی، کارگردان «تاپ گان: ماوریک» خواهد بود. یعنی هنوز اسم فیلم معلوم نیست اما دستمزد بازیگر مشخص و اعلام شده است.
وجود سیستم شفاف از همان ابتدا مخاطب را در جریان قرار داده و بعدتر با دیدن فیلم یک برآورد مشخص نسبت به آن صورت میگیرد که مثلا آیا این دستمزدی که به فلان بازیگر پرداخت شد ارزشش را داشت یا خیر؟ حتما از بروز چنین اتفاقات عجیب و غریبی با دستمزدهای واقعا نجومی هم جلوگیری میکند.
همه این مشکلات از آنجا پیش میآید که هر شخصی که از بیت المال پول میگیرد حاضر نیست به شکلی شفاف درباره نوع هزینه و خرج و برج ان پاسخگو باشد.
این مرقومه تنها در جهت لزوم سیستم شفاف و شفافیت به نگارش درآمده است، نه نه این که تا شخص با ماست اشکال ندارد و بر ما شد افشا کنیم.
این نمونه فرخ نژاد بلکه تلنگری به مدیران و افراد مسئول سینما و تلویزیون وارد کند که از این به بعد شفاف عمل کنند. امیدوارم …
پ