خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب – الناز همت حرفه: در سال 1367، قبل از پایان تیرماه، ایران سرانجام قطعنامه 598 شورای امنیت را پذیرفت و اعلام کرد که شرایط مندرج در آن را به عنوان مبنای پایان دادن به درگیری ها می پذیرد. اما عراقی ها گویی منتظر بودند، چه در جنوب و چه در غرب دست به حملات جدیدی زدند و بخش هایی از کشور ما را دوباره اشغال کردند.
امام خمینی که این بلا را پیش بینی کرده بود به فرمانده سپاه دستور دفاع و ضدحمله داد: «همانطور که قبلاً گفتیم، ما صادقانه با مردم خود صحبت می کنیم. ما بر اساس قطعنامه 598 به صلح پایدار فکر می کنیم و این اصلا تاکتیکی نیست، اما سربازان ارتش اسلام باید آمادگی داشته باشند که در صورت حمله دشمن، پاسخ مناسب بدهند. فرزندان انقلابی من! در نظر داشته باشید امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست. فکر نکنید جنگ تمام شده است. خود را به سلاح ایمان و جهاد مسلح کنید. رحمت به دشمن خائن جایز نیست. همه حرفات دروغه ما می خواستیم به دنیا نشان دهیم که صدام به مجامع بین المللی اعتقادی ندارد و تا زمانی که عراق قطعنامه را نپذیرد، در خط مقدم پاسخگوی دشمنان اسلام خواهیم بود.
در روزهای 2 و 3 مرداد 1367 عملیاتی تحت عنوان “دفاع ملی” انجام شد اما نیروها بعثی و منافقین در مرزهای ایران ماندگار شدند، از این رو در 14 مرداد عملیات «غدیر» با هدف انهدام و عقب راندن نیروهای متجاوز آغاز شد.
این عملیات که می توان آن را مکمل عنوان دفاع ملی دانست، به صورت کاملاً فوری طراحی و در روز دوم مرداد ماه 1367 هجری شمسی به اجرا درآمد. یکی از ویژگی های این عملیات، خودجوش بودن اکثر اقدامات و تکیه بر تجربیات عملیاتی رزمندگان مجرب در صحنه نبرد است.
نیروهای لشکر 10 سیدالشهدا(ع) در عملیات غدیر با حضور به موقع خود در پاسگاه زید و شلمچه توانستند یک لشکر مکانیزه و تکاور عراقی را مجبور به عقب نشینی کنند.
همزمان با سالروز عملیات غدیر این عملیات را بررسی کرده ایم دقیق این گزارش را دنبال کنید؛
نیروهای لشکر 10 سیدالشهدا (علیه السلام) در عملیات غدیر توانستند یک لشکر مکانیزه و تکاور عراقی را وادار به عقب نشینی کنند.
مأموریت بغداد این بود که در چند روز خوزستان و منابع نفتی آن را اشغال کند و شانس خود را در این زمینه بیازماید. حمله سنگین دشمن به آن سوی خطوط مرزی برای پیگیری این هدف بود و دقیقا به همین دلیل بود که رسانه های استکباری و حتی مزدوران استکبار منطقه به احیای طرح جدایی خوزستان از ایران دامن زدند. اما واکنش سریع و قاطع ملت و نیروهای اسلام بسیار تکان دهنده و محتاطانه بود و تلفات زیادی به نیروهای متجاوز منطقه وارد کرد.
در این عملیات که در 14 مرداد 1346 انجام شد، صدها کیلومتر از اراضی میهن اسلامی که 3 روز در اشغال متجاوزان بود، بازپس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند بخشهایی از استان خوزستان را در منطقه عمومی شلمچه، جاده خرمشهر، منطقه مرزی اهواز به سمت جنوب و حمید به عقب راندند. s. بین المللی. در این عملیات علاوه بر کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نیروهای دشمن و چند افسر عالی رتبه، چندین تیپ و گردان زرهی، پیاده و کماندویی بعث 60 تا 100 درصد منهدم شد.
به روایت کاظم فرامرزی در کتاب «آخرین شلیک» از انتشارات سوره مهر که آن روزها را از نزدیک دید: «در میان شهدای خونبار، در نوجوانی به چهره بسیجی ضربه خوردم. هنوز ریش نگذاشته بود. عینک زده بود و روی زمین دراز کشیده بود و لایه نازکی از غبار صورتش را پوشانده بود. من هرگز چهره معصوم آن نوجوانی را که در خون افتاده بود فراموش نمی کنم.در عملیات غدیر که در منطقه عمومی شلمچه، ایستگاه حسینیه و پادگان حمید انجام شد، علیرغم استعدادهای متعدد و انتخاب مواضع مناسب توسط ارتش بعث عراق برای گسترش در منطقه، رزمندگان اسلام با کسب تجربیات عملیاتی ارزنده در طول هشت سال نبرد با استکبار جهانی، با اجرای عملیاتهای رزمی تاکتیکی بینالملل، نیروهای بعثی را به سمت نیروهای مرزبانی بینالمللی سوق دادند.
سردار کوثری آن روزها را اینگونه به یاد می آورد: «بدون هیچ سازمانی، اکثر بچه ها سوار موتورهای شخصی و نظامی بودند، هر کدام یک نفر را با چند گلوله و آرپی جی در کامیون خود داشتند. ناگهان دو سه هزار موتورسوار که نفهمیدیم از کجا آمده اند و چگونه سازماندهی شده اند، به سمت تانک های این دشت وسیع حرکت کردند. مسیری که تانک اول رد شده بود و دوچرخه سوار مدام از وسط ستون عراقی می گذشت و به تانک های عقب ضربه می زد. ناگهان متوجه شدیم که تعداد زیادی تانک عراقی راه فرار را در پیش گرفتند و سقوط خوزستان در عملیاتی که ما برنامه ریزی و سازماندهی نکرده بودیم، تنها با روحیه فداکاری و خودجوش بودن نیروها پایان یافت.
در کتاب «عملکرد شورای امنیت در جنگ ایران و عراق» می خوانیم که حمله عراق به قدری غیرمنتظره و برخلاف تمام توافقات قبلی بود که دبیرکل سازمان ملل در ابتدا اعتراض ما به نقض توافق را باور نکرد. وزیر امور خارجه کشورمان خطاب به خاویر پرز دگیار دبیرکل این کشور گفت: حمله عراق بسیار قوی بوده و تا 100 کیلومتری مناطق وارد خاک ما شده اند. ما به این نتیجه رسیده ایم که عراق قصد دارد کاری را که انجام می دهد متوقف کند. واضح است که اگر آنها در داخل خاک ما باشند، آتش بس را نمی پذیریم. مردم ما نمی پذیرند که شهرهای بزرگ آنها توسط عراق اشغال شود و ما اعلام آتش بس می کنیم. در کل عراقی ها می خواهند شرایط به ابتدای جنگ یعنی سال 1980 برگردد.
خاویر پرز دکیار که احساس میکرد حمله عراق تمام تلاشهای اخیر او را بیفایده میکند، به وضوح به مقامات بعثی گفت: «بر اساس پیشنهاد خودش، خواه عراق موافقت کند یا نه، زمان مشخصی را برای آتشبس تعیین خواهد کرد». چندین کشور عضو شورای امنیت نیز به صدام پیام دادند که چاره ای جز پایان دادن به جنگ در اسرع وقت ندارد و آتش بس اعلام شده قطعی و غیرقابل برگشت است و اجرای آن توسط شورای امنیت تضمین شده است. بعثی ها عقب نشینی کردند و اعلام کردند که آتش بس را پذیرفته و خواستار مذاکره مستقیم با ایران هستند. نکته اینجاست که آنچه دشمن را به هوش آورد تهدید دبیرکل و فشار اعضای مختلف شورای امنیت نبود، بلکه دفاع جانانه رزمندگان ما و ناکامی بعثی ها در اجرای نقشه شومشان بود. از این حیث، عملیات غدیر که در سایه دو واقعه «پذیرش قطعنامه» و «عملیات مرصاد» در تاریخ جنگ تحمیلی است، یکی از مهم ترین نبردهای ما محسوب می شود.
عملیات غدیر در پایان آن جنگ طولانی مظهر همه ارزش ها و آرمان های ما بود. مردمی که برای دفاع از میهن و حرم خود می روند، آنچه را که دارند به میدان می برند و با دیدن سختی کار و کمبود امکانات، دلسرد و متزلزل نمی شوند، در مقابل دشمن محکم می ایستند و وظیفه خود را به بهترین شکل ممکن انجام می دهند.