به گزارش خبرنگار رکنا، در سال 1392 مردی 23 ساله به نام آرمان پس از درگیری با یکی از آشنایان قدیمی و مشاجره تلفنی متعدد با اکبر (مرگ) دست به قتل زد. ماجرا از آنجا شروع شد که مقتول با تهدید و قمه به محل زندگی آرمان رفت و آرمان تلفنی شکایت کرد.
اما در جریان درگیری قمه دست ساز از دسته جدا و از دست مقتول به طرف دیگر پرتاب شد. آرمان برای دفاع از خود با چاقوی میوه خوری به اکبر حمله کرد و به او ضربه زد و رگ های حیاتی اش پاره شد و اکبر جان باخت. به قتل تحویل داده شد روز بعد از حادثه، آرمان به کلانتری رفت و خود را تسلیم کرد.
پس از تشکیل پرونده و طی مراحل قضایی، سرانجام آرمان به قصاص نفس محکوم شد و حکم صادره از دیوان عالی کشور تایید شد و همانطور که شنیدم این حکم روز چهارشنبه 11 آبان ماه اجرا می شود.
امروز نزدیک به 10 سال از دوران جوانی آرمان در زندان می گذرد و پس از صدور حکم قصاص و تایید در مرحله درخواست، در روزهای اخیر اجرای حکم قصاص در مراحل پایانی قرار دارد. و متهم در این مدت بارها به دلیل پشیمانی که از قصاص داشته است درخواست اجرای حکم کرده است.
با عنایت به جوان بودن متهم و ابراز ندامت و تحمل قریب به 10 سال حبس تعزیری، دادسرا، دادستان شهرستان و مددکاران زندان قزلحصار برای صلح و سازش تلاش کردند و در 24 مهرماه سال جاری اولین صلح و سازش. جلسه برگزار شد. سال با حضور برادران مقتول.
مادر آرمان با چشمانی اشکبار: مرا ببخش تنها بازمانده خانواده ام!
در این دیدار مادر آرمان با تسلیت به خانواده مقتول و طلب آمرزش و مغفرت پدر و مادر گفت: بر اثر این حادثه تنها پسر دیگر خود را که دچار افسردگی و اقدام به خودکشی کرده بود از دست داد و آرمان تنها عضو باقی مانده است. . خانواده باقی می ماند.
در ادامه برادر مقتول به نام اصغر، از جوانان شهرری و شناخته شده دولت آباد، از سختی ها و سختی هایی که متحمل شده است برای همه اعضای خانواده توضیح داد و از نگرانی مادرش در غیاب او گفت. فرزند گمشده مادر مقتول قیم شد و قرار شد جلسه دیگری برای صلح و سازش برگزار شود.
وکیل آرمان چه گفت؟
حافظ خرمشاهی، وکیل مدافع آرمان با اعلام نظر کارشناسی به خبرنگار رکنا گفت: متاسفانه در پرونده آرمان شاهدیم که علیرغم هر سابقه ای، تصمیم به قتل صرفا بر اساس عدم کنترل احساسات و پرهیز از قرار گرفتن در موقعیت های خطرناک بوده است. خانواده ها دچار یک فاجعه شده اند.
با تاکید بر اینکه در گفتگوهای مکرر با آرمان همواره علت حمل چاقو در روز حادثه را ترس خود عنوان می کرد و می گفت: شاید اگر در موارد مشابه طرفین درگیری از حمل سلاح تیز، ابزار و اجسام تیز خودداری می کردند. مانند چاقو. در حالتهای هیجانی ترس یا عصبانیت، مانند آرمان نباید شاهد استفاده یا آسیب جبرانناپذیری باشیم.
گفتگو با یک زندانی در آستانه مجازات: آیا گذشت جان آرمان را نجات می دهد؟
مقتول کی بود و چطور قاتل شدی؟
مقتول از آشنایان قدیمی بود، قصدم کشتن اکبر نبود و می خواستم از خودم دفاع کنم. اختلافات زیادی داشتیم و حتی شکایت هم کردیم. او یک شب ساعت 10 شب به خانه من آمد. من هم برای آرام شدن به زور از خانه بیرون رفتم و برای دعوا نرفتم.
چه اتفاقی برای شما افتاده است؟
از پنجره دیدم قمه ای در دست دارد، برای اینکه خیالم راحت شود چاقوی میوه خوری را زیر پیراهنم پنهان کردم و با خودم بردم. رفتم باهاش صحبت کنم اما اون قمه رو به سمت گردن و کتفم گرفت، کمی عقب رفتم، با دست چپم به چاقو زدم که متاسفانه به دنده هاش خورد، میوه کوب خم شد و به قلبش برخورد کرد و افتاد. . زمین من قصد کشتن او را نداشتم و فقط از خودم دفاع کردم.
چگونه حکم قصاص برای او صادر شد؟
قاضی اظهارات و دفاع از خود را رد کرد. چون قمه را در دستش دیده بودم و چاقو هم همراهم بود. من اشتباه کردم و باید با حکم جلب و شکایت نامه ای که داشتم عمل می کردم و امروز پشیمانم.
آیا با خانواده مقتول صحبت کرده اید؟
روز تشکیل دادگاه، پدر مقتول مقابل قاضی ایستاد و گفت که اگر پسرم در دعوا جان می داد، بدون دریافت دیه رضایت می دادم. با این اشتباه جوانی و زندگی ام را از دست دادم، حدود 12 سال از بهترین روزهای زندگی ام را در زندان گذراندم و همسرم از من طلاق گرفت.
فکر می کنید بتوانید خانواده مقتول را راضی کنید؟
من به آنها حق می دهم، زیرا آنها جوانان و عزیزان خود را از دست دادند. اما به خدا قسم پشیمانم و این حادثه اتفاقی رخ داد. امیدوارم این داستان ختم به خیر شود. اما حکم قسام تایید شده و تاریخ اجرای حکم صادر شده است و یک ماه از اعزام وی برای اجرای حکم می گذرد.
حرف آخر
من از جان و ناموسم دفاع کرده بودم. خداوند او را ببخشد و امیدوارم دل خانواده مقتول به رحمت خود بیاید و حق قصاص را ببخشد. من هم در این سال ها تاوان اشتباهم را دادم و از کاری که کردم بسیار متاسفم.