بازار؛ گروه بین الملل: درست قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اندونزی در آسه آن، وزرای خارجه منطقه را برای یک اقدام غیرعادی دیپلماتیک بسیج کردند. در 30 دسامبر، در میان تشدید تنش ها، به ویژه بین فیلیپین و چین، آنها بیانیه جداگانه ای در مورد دریای چین جنوبی صادر کردند. در بیانیه اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا با ابراز نگرانی از کشورهای مدعی رقیب خواسته شده است که از تنش خودداری کنند و از اقداماتی که می تواند شرایط را پیچیده کند، اجتناب کنند.
مهمتر از همه، دیپلماتهای ارشد این گروه به «تسلط دریایی» و «وحدت و همبستگی» میان اعضای – از جمله فیلیپین – دولت موسس آسهآن اشاره کردند که در سالهای اخیر چندین بار با نیروهای دریایی چین درگیر شده است. ماه ها در اطراف منطقه مورد مناقشه توماس شول دوم می گذرد. با این حال، تعداد کمی در مانیل آرامش پیدا کردند. با این حال، آسه آن چین را به عنوان یک شریک تجاری بزرگ مورد انتقاد قرار نداده است و هیچ کمک مشخصی به جز تاکید مجدد بر تعهد خود به مذاکرات به ظاهر بی پایان با چین برای ایجاد کد رفتاری در دریای چین جنوبی ارائه نکرده است. در غیر این صورت، برخی از رهبران آسه آن به طور ظریفی از موضع قاطعانه تر فیلیپین در آب های مورد مناقشه انتقاد می کنند.
با اندک امیدی به حمایت ملموس از سوی آسه آن، به نظر می رسد فیلیپین در اتحادهای استراتژیک با همسایگان همفکر خود، به ویژه ویتنام، سرمایه گذاری کرده است. رئیس جمهور فیلیپین فردیناند مارکوس جونیور قرار است در این ماه از هانوی بازدید کند و طبق همه نشانه ها، قصد دارد نتیجه احتمالی یک اتحاد را بررسی کند.
در حالی که فیلیپین احتمالاً منافع اقتصادی و دیپلماتیک را از روابط گرمتر با ویتنام به دست می آورد، برای ایجاد همکاری نظامی قوی در دریای چین جنوبی تلاش خواهد کرد.
با این حال، در حالی که فیلیپین احتمالاً منافع اقتصادی و دیپلماتیک را از روابط گرمتر با ویتنام به دست می آورد، برای ایجاد همکاری نظامی قوی در دریای چین جنوبی تلاش خواهد کرد. روابط فیلیپین و ویتنام مسیر طولانی را طی کرده است. در اوج جنگ سرد، فیلیپین پایگاه اصلی لجستیکی برای عملیات نظامی ایالات متحده علیه نیروهای کمونیست ویتنام بود. در یکی از تاریکترین دورههای تاریخ آسهآن، فیلیپین و سایر کشورهای همسو با غرب پس از جنگ ویتنام از سرنگونی رژیم خمرهای سرخ (نام گروهی با عقاید و ایدئولوژی مائوئیستی که از سال 1975 تا 1979 بر کامبوج حکومت میکردند) متحمل شدند. . حمله به کامبوج مورد حمایت قرار گرفت.
تا دهه 1980، یکی از نگرانی های اصلی اعضای موسس آسه آن، ظهور احتمالی ویتنام به عنوان یک هژمون تهاجمی بود. اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، متحد کلیدی ویتنام، چشم انداز ژئوپلیتیکی را به طرز چشمگیری تغییر داد. فیلیپین نه تنها به یکی از حامیان اصلی الحاق ویتنام به آسه آن تبدیل شد، بلکه این کشور کمونیستی را متحدی بعید در برابر چین در حال ظهور می دید. در سال 1995، زمانی که چین کنترل ریف را به دست گرفت، فیلیپین و ویتنام، هر دو مدعی، به دنبال پاسخ ASEAN بودند. نتیجه یک اعلامیه غیر الزام آور در سال 2002 در مورد رفتار احزاب در دریای چین جنوبی بود.
در بحبوحه تنش های فزاینده با چین، به نظر می رسد مارکوس جونیور مصمم به احیای مجدد روابط استراتژیک با ویتنام است که همچنین تامین کننده اصلی برنج فیلیپین است.
در سال 2005، فیلیپین و ویتنام روابط خود را به سطح دیگری بردند، زمانی که برای مذاکره در مورد قرارداد اکتشاف نفت با چین در آب های مورد مناقشه به یکدیگر پیوستند. در اوایل دهه 2010، زمانی که ویتنام و فیلیپین از چرخش دولت اوباما به آسیا استقبال کردند، چشم انداز یک اتحاد تمام عیار در حال ظهور بود. آنها بی سر و صدا استراتژی جنگ قانونی خود را علیه چین هماهنگ کردند، زیرا ویتنام شروع به استقرار کشتی های جنگی در مانیل و انجام تمرینات مشترک با سربازان فیلیپین در جزایر مورد مناقشه در دریای چین جنوبی کرد.
با این حال، انتخاب رودریگو دوترته، رئیس جمهور فیلیپین دوست پکن، عملاً به هر امیدی برای یک اتحاد قوی پایان داد. در غیر این صورت، عناصر طرفدار دوترته در مانیل شروع کردند به به تصویر کشیدن ویتنام، که بیشترین امکانات زمینی را در بین همه مدعیان در Spratlys اشغال کرده است، به عنوان تهدید اصلی در دریای چین جنوبی. اکنون، در بحبوحه افزایش تنش ها با چین، به نظر می رسد مارکوس جونیور مصمم به احیای مجدد روابط استراتژیک با ویتنام است که همچنین تامین کننده اصلی برنج فیلیپین است.
از نظر ایدئولوژیک، هانوی نه تنها به اتحادها بی اعتماد است، بلکه عمیقاً نسبت به نفوذ غرب نیز بدبین است و هدف آن حفظ فاصله سالم از دموکراسی های لیبرال متحد با ایالات متحده، مانند فیلیپین است.
بر این اساس، انریکه مانالو، وزیر امور خارجه فیلیپین، سفر مارکوس جونیور به ویتنام را گامی بزرگ برای ارتقای «روابط دوجانبه به اوج بیشتر» دانست. با این حال، مارکوس جونیور باید انتظارات خود را تعدیل کند. در حالی که رهبران کمونیست ویتنام احتمالاً در برابر هرگونه اتحاد کامل مقاومت خواهند کرد. از نظر ایدئولوژیک، هانوی نه تنها به اتحادها بی اعتماد است، بلکه عمیقاً نسبت به نفوذ غرب نیز بدبین است و هدف آن حفظ فاصله سالم از دموکراسی های لیبرال متحد با ایالات متحده، مانند فیلیپین است.
در همین حال، ارتش ویتنام به شدت به سیستم های روسیه-شوروی متکی است. این امر دورنمای هرگونه همکاری عمده فناوری دفاعی با ارتش فیلیپین را که عمدتاً توسط ایالات متحده مسلح و آموزش دیده است، پیچیده می کند، که اغلب به رژیم های کمونیستی نیز بی اعتماد است. شاید مهمتر از همه، ویتنام به طور فزاینده ای به فناوری، سرمایه و نهاده های چینی برای صنایع صادراتی پررونق خود متکی شده است.
هانوی در حال حاضر بیشتر به حفظ روابط با پکن علاقه دارد تا تحریک همسایه کمونیست قدرتمند خود.
در نتیجه، هانوی اکنون بیشتر به حفظ روابط با پکن علاقه دارد تا تحریک همسایه کمونیست قدرتمند خود. با این حال، زمینه قابل توجهی برای همکاری استراتژیک در سطح میانی وجود دارد. از نظر اقتصادی، انتظار می رود که مارکوس جونیور از ویتنام کمک بگیرد تا امنیت غذایی فیلیپین را با توافق هایی برای توسعه بخش کشاورزی تضمین کند. او همچنین احتمالاً در مورد توسعه بخش تولید فیلیپین، به ویژه برای جذب سرمایه گذاری با کیفیت بالا از طریق قوانین و توسعه زیرساخت ها، مشورت خواهد کرد.
در مورد دریای چین جنوبی، فیلیپین و ویتنام نظر بسیار مشابهی دارند. به ویژه، حمایت او از یک قانون رفتار آسیا و چین از نظر قانونی الزام آور در راستای کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریا.
این احتمالاً شامل تشریح ادعاهای همپوشانی برای تسهیل توافقنامههای اکتشاف انرژی مشترک در اسپراتلیس، تمرینهای مشترک دریایی منظم و اشتراکگذاری اطلاعات در مناطق مورد مناقشه و کمک به هماهنگی پروندههای داوری احتمالی در دریای چین جنوبی بر اساس حکم دادگاه داوری در سال ۲۰۱۶ میشود.
با این حال، به طور کلی، سفر مارکوس جونیور به ویتنام احتمالاً بیشتر نماد استراتژیک است تا ماهیت.