به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جمیله علم الهادی همسر شهید سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سابق کشورمان در گفت وگویی به بیان ناگفته هایی از زندگی مشترکشان پرداخت.
قسمت هایی از سخنان جمیله علم الهادی را بخوانید;
*{به سوال مجری که چرا اینقدر دویدند؟}: شعار معروفی بود که تکرار می کردند: کی خسته است؟ او دشمن بود، اما فریبکار نبود.
* روسای آنها تحت نظر بودند، بسیار مصمم و گاهی بسیار تند بودند، رعایت نمی کردند. مواردی بود که مثلا صبح جمعه دفتر ایشان اعلام کردند که این جلسه به دلیل مسافرت برگزار نمی شود. یکی از وزرا گفت که شما و فلان وزیر بروید و آنجا بمانید. برنگشت، بعد می دیدیم که جلسه صبح می شود.
*{در پاسخ به سوال مجری یکی از مواردی را که به شما گفتند بگویید}: اصرار داشتند چیزی نگویند، خیلی اصرار کردند، جواب ندادند، حتی چیزی به من نگفتند. حتی به پدرم هم چیزی نگفتم، با اینکه خیلی به او احترام می گذاشتند. احساس کردند خلاف شرع است.
نسبت به موضوع آب بسیار حساس بودند، در مورد آب، برق و هر چیزی که به شهر ربط داشت نظارت و سختگیری می کردند. آنها حریص و حریص بودند (می خندد) و گاهی دلم برای شخص تلفنی می سوخت.
* گفتند گاز و برق خانه ها قطع نشود و آرامش مردم خدشه دار شود.
*از همه قیمت می گرفتند، گاهی زنگ می زدند و فقط از یک نفر قیمت می گرفتند و گاهی هم از مسئولان کشور سوال می کردند که گزارش ها کذب است. آنها حتی قیمت اقلام کوچک مانند پیاز و سیب زمینی را نیز گرفتند. مچ مدیران خود را می گرفتند و گزارش ها را بررسی می کردند.
* من زندگی ساده و محتوایی داشتم، نه آن چیزی که می خواهند وانمود کنیم.
*{ماجرای انگشتر به جا مانده از شهید رئیسی}: بعد از ریاست جمهوری در یکی از جلساتی که با رهبری داشتند گفتند آقا من این انگشتر را به شما می دهم و همیشه بعد از آن در دست ایشان بود. شهادت در دست دخترم بود و رهبری را دیده بودند و با توجه به اینکه بدنشان شرایط بسیار خاصی داشت که البته من جنازه را ندیدم و بعد متوجه شدیم که اجساد شرایط خاصی دارند. . تا داخل این حلقه را بتراشند و دوباره دفن کنند.
2727
