به گزارش رکنا، حدود 8 سال پیش گزارش 1 درگیری به مرکز فوریت های پلیسی ورامین اطلاع رسانی شد. در ادامه ماموران به محل درگیری که یک کارگاه چوب بری بود رفتند و پس از بررسی های اولیه مشخص شد که بین چند جوان که مشغول برش چوب بوده و در جریان آن مرد جوانی درگیر شده اند. ده نام کریم از ناحیه چشم مجروح شد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. منتقل شد اما شدت جراحات باعث ترشح از چشم چپش شد.
کریم پس از ترخیص از بیمارستان بلافاصله شکایت کرد و دو برادر به نام های شهاب و شاهرخ به عنوان عاملان درگیری دستگیر شدند که شاکی مدعی شد شاهرخ ضربه ای به چشمش زده است.
وی در توضیح بیشتر به پلیس گفت: چند ماهی است با شهاب و شاهرخ. تفاوت های مالی من این کار را کرده بودم و آنها حاضر به تسویه حساب نبودند تا اینکه روز حادثه برای حل مشکل مالی خود به محل کارشان رفتم اما با من دعوا کردند و دوستانشان به کمک آنها آمدند و در این بین شاهرخ به من گفت با مشت به چشمم زد که باعث شد چشمم ناپدید و تار شود و جایی را نبینم و بعد برای همیشه بینایی چشم چپم را از دست دادم.
دو برادر نیز در بازجویی ها به درگیری با شاکی اعتراف کردند.
شاهرخ در بازجویی به مأموران گفت: در کارگاه خود مشغول کار بودیم که ناگهان کریم و دوستانش به کارگاه آمدند و با ما درگیر شدند. کریم گردن برادرم را گرفته بود و ول نمی کرد. ابتدا قصد داشتم با وساطت درگیری را متوقف کنم، اما وقتی دیدم کریم دست از کار نمی کشد، با مشت به صورتش زدم و او روی زمین افتاد. باور کن نمی خواستم کور شود.
شهاب نیز با تایید صحبت های برادرش گفت: من نقشی در نابینایی چشم کریم نداشتم. با اعتراف صریح شاهرخ، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
اولین جلسه دادگاه
در ابتدای آن جلسه کریم در جایگاه قرار گرفت و پرسید انتقام گرفتن انجام داد
سپس شاهرخ گفت: من اتهام خود را نمی پذیرم زیرا قصد کور کردن چشمان کریم را نداشتم.
بعداً وکیل متهم گفت: طبق گزارش پزشکی قانونی، چشم شاکی قبل از درگیری دچار مشکل بینایی بوده و بینایی 100 درصدی نداشته است، این موضوع را شاکی نیز در اظهارات خود عنوان کرده است. بنابراین قصاص چشم فقط در صورت رعایت تساوی امکان پذیر است که با توجه به مشکل بینایی شاکی قبل از این واقعه به نظر می رسد مساوات ممکن نیست. همچنین به نظر می رسد در قصاص چشم که موضوع حساسی است، احتمال سرایت جراحت به سایر قسمت ها وجود دارد و در این صورت تساوی رعایت نمی شود.
در پایان جلسه قضات وارد دادگاه شدند و بنا به درخواست شاکی پرونده شاهرخ را به چشم قصاص محکوم کردند.
پس از صدور رای قصاص و اعتراض وکیل متهم، پرونده برای رسیدگی بیشتر به شعبه هفتم دیوان عالی کشور منتقل شد و قضات ارشد با توجه به ایرادات مطرح شده از سوی وکیل متهم، حکم قصاص را نقض کردند. بدین ترتیب پرونده به شعبه حمارا ارجاع شد.
جلسه دوم دادگاه
در این دادگاه باز هم شاکی درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با تکرار اظهارات خود اظهار داشت که قصد کور کردن چشم شاکی را نداشته است.
در پایان جلسه قضات مجددا متهم را به قصاص چش محکوم کردند و این بار حکم به تایید دیوان عالی کشور رسید و پرونده برای اجرای حکم ارسال شد.
نظر کمیسیون پزشکی قانونی
این در حالی است که وکیل متهم درخواست تشکیل دادگاه جدید داد و خواستار بررسی مجدد احتمال قصاص در کمیسیون پزشکی قانونی شد. وی با ارائه مدارکی خواستار بررسی مشکل چشم قبلی شاکی در کمیسیون پزشکی قانونی شد.
در نهایت پس از بررسی شاکی، کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی اعلام کرد که بینایی وی قبل از این درگیری دچار مشکل بوده و برابری در اجرای حکم قصاص رعایت نشده است. با حکم کمیسیون پزشکی قانونی تقاضای رسیدگی جدید شد. پذیرفته و اجرای حکم قصاص متوقف شد.
به این ترتیب پرونده برای رسیدگی مجدد به همان اتاق فرستاده شد و فرض بر این است که متهم برای سومین بار پای میز محاکمه حاضر شود.