بازار؛ گروه بین الملل: اخیراً در پانزدهمین اجلاس سران بریکس که در ژوهانسبورگ برگزار گردید، اعلام شد که گروه پنج نفره موجود بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی با دعوت از شش کشور جدید گام مهمی برداشته است. این دعوتکنندگان جدید ایران، عربستان سعودی و امارات از غرب آسیا به همراه مصر و اتیوپی از آفریقا؛ و آرژانتین از آمریکای لاتین بودند.
بریکس با حمایت از ایجاد جهان چندقطبی، تاکید بر استقلال استراتژیک و تقویت همکاری اقتصادی میان اعضای مختلف خود، آینده روابط بینالملل را شکل خواهد داد؛ ضمن اینکه در میان انتقادات مفسران غربی، این گروه مسیر منحصر به فردی را در سیاست جهانی ترسیم کرده و اجلاس اخیر آن به لحظه ای مهم در تاریخ مدرن تبدیل شده است.
اهداف بریکس
عدم پذیرش شکاف دوتایی جهانی در حال ظهور: هند و سایر اعضای بریکس ایده شکاف دوتایی جهانی در حال ظهور را رد کرده اند، در حالی که این موضوع نشان می دهد جهانی با دو قدرت متضاد و مسلط مشخص و اغلب به یک جنگ سرد جدید تشبیه می شود. آنها با این دیدگاه موافق نیستند و آن را کوته بینانه می دانند.
تاکید بر خودمختاری استراتژیک: اعضای بریکس، از جمله هند، بر تعهد خود برای تاکید بر استقلال استراتژیک خود تاکید دارند. این مسئله بدان معناست که آنها می خواهند تصمیمات و سیاست های مستقلی را در صحنه جهانی اتخاذ کنند؛ نه اینکه با هر ابرقدرت یا بلوک خاصی همسو شوند.
کشورهای بریکس از نظم جهانی چندقطبی حمایت می کنند و جهانی را تصور می کنند که در آن قدرت و نفوذ به جای تمرکز در دستان چند کشور مسلط، بین چندین بازیگر اصلی توزیع می شود
نظم جهانی چندقطبی: کشورهای بریکس از نظم جهانی چندقطبی حمایت می کنند و جهانی را تصور می کنند که در آن قدرت و نفوذ به جای تمرکز در دستان چند کشور مسلط، بین چندین بازیگر اصلی توزیع می شود.
تقاضا برای شنیده شدن صدا و احترام به منافع: کشورهای عضو بریکس خواستار شنیده شدن صدای آنها و احترام به منافع خود در امور بین المللی هستند. این موضوع نشان دهنده تمایل به یک سیستم حکمرانی جهانی عادلانه تر و فراگیرتر است که در آن نگرانی های اقتصادهای نوظهور در نظر گرفته شود.
دیدگاه بریکس نسبت به سازمان های تحت رهبری غرب چیست؟
قدرت رای نابرابر: یکی از نگرانی های اصلی کشورهای بریکس توزیع نابرابر قدرت رای در نهادهایی مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است. این سازمان ها بر اساس کمک های مالی خود، نفوذ بیشتری به کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده و کشورهای اروپایی می دهند. در این راستا، اعضای بریکس استدلال می کنند که این نابرابری توانایی آنها را برای شکل دادن به سیاست ها و فرآیندهای تصمیم گیری کاهش می دهد.
فقدان نمایندگی: کشورهای بریکس استدلال کرده اند که نهادهای رهبری و تصمیم گیری این نهادها به اندازه کافی تنوع اقتصاد جهانی را نشان نمی دهند. آنها معتقدند که این نهادها باید وزن اقتصادی و سهم اقتصادهای نوظهور مانند خودشان را بهتر منعکس کنند.
انتقادات علیه بریکس
مفسران غربی بریکس را به دلیل عدم فقدان چشم انداز مشترک روشن و منسجم مورد انتقاد قرار داده اند. این مسئله بدان معناست که کشورهای پنج عضو ممکن است رویکرد واحد و منسجمی نسبت به مسائل جهانی نداشته باشند یا ممکن است در جهت اهداف مشترک کار نکنند.
بریکس به جای سازمانی که اقدامات مشخصی انجام میدهد یا به نتایج معناداری دست مییابد، به این مسئله متهم است که اساساً یک انجمن برای بحث و گفتگو است. به عبارت دیگر، به عنوان بستری در نظر گرفته میشود که رهبران این کشورها در بحثها شرکت میکنند اما نتایج یا راهحلهای ملموسی ارائه نمیکنند.
منتقدان استدلال می کنند که بریکس هیچ دستاورد قابل توجه یا چشمگیری که وجود آن را به عنوان یک بلوک توجیه کند، ایجاد نکرده است
منتقدان استدلال می کنند که بریکس هیچ دستاورد قابل توجه یا چشمگیری که وجود آن را به عنوان یک بلوک توجیه کند، ایجاد نکرده است. آنها ممکن است ادعا کنند که فعالیت های گروه تأثیر معنی داری بر امور جهانی نداشته یا در رسیدگی موثر به چالش های کلیدی شکست خورده است.
چگونه بریکس نظم جهانی تحت رهبری غرب را به چالش می کشد؟
ماهیت مداوم و جامع تعاملات بریکس: از سال ۲۰۰۹، کشورهای عضو بریکس نشست های سالانه سران را برگزار کرده اند. علاوه بر این، چارچوب بریکس توسط کنفرانسهای مختلف وزیران و کارشناسان پشتیبانی شده، در حالی که این موضوع بدین معناست که بریکس تنها یک نشست نیست، بلکه بستری برای تعاملات پایدار است.
موسسات جایگزین: کشورهای بریکس در پاسخ به نارضایتی خود از موسسات تحت سلطه غرب، اقداماتی را برای ایجاد نهادهای مالی جایگزین انجام داده اند. بارزترین مثال، تأسیس بانک توسعه جدید است که به نام بانک بریکس نیز شناخته می شود. هدف بانک توسعه جدید، تامین مالی برای پروژه های زیرساختی و توسعه پایدار در کشورهای عضو و سایر اقتصادهای نوظهور است. این ابتکار به عنوان راهی برای کاهش وابستگی به نهادهای غربی تلقی می شود.
استفاده از ارزهای محلی: اعضای بریکس موافقت کرده اند که استفاده از ارزهای محلی را در تجارت داخلی و معاملات مالی بین خود و سایر شرکای تجاری تشویق کنند. این مسئله نشان دهنده تمایل کاهش اتکا به ارزهای اصلی جهانی مانند دلار آمریکا و ترویج استفاده از ارزهای خود در معاملات بین المللی است.
حمایت از اصلاحات: کشورهای بریکس از اصلاحات مهم در نظم بین المللی موجود حمایت کرده اند. آنها به دنبال یک سیستم جهانی نماینده تر و عادلانه تر هستند که منافع و صداهای اقتصادهای نوظهور را در نظر بگیرد. این دستور کار اصلاحی شامل درخواست هایی برای تغییر در نهادهای مالی بین المللی و ساختارهای حاکمیت جهانی است.
افزایش نفوذ اقتصادی گروه بریکس در مجموع دارای قدرت اقتصادی قابل توجهی است؛ در حالی که گسترش عضویت بریکس هم نفوذ آن را به میزان بیشتری افزایش داده است. این گروه نشان دهنده بخش قابل توجهی از جمعیت جهان، تولید ناخالص داخلی، تجارت جهانی و تولید انرژی است.
با گنجاندن اعضای جدید، کشورهای بریکس در مجموع سهم قابل توجهی از نفت جهان را تولید کرده که این مسئله آنها را به بازیگری حیاتی در بازارهای جهانی انرژی تبدیل می کند
تأثیر بخش انرژی: این بخش تأثیر قابل توجه گسترش بریکس بر بخش انرژی را برجسته می کند. با گنجاندن اعضای جدید، کشورهای بریکس در مجموع سهم قابل توجهی از نفت جهان را تولید کرده که این مسئله آنها را به بازیگری حیاتی در بازارهای جهانی انرژی تبدیل می کند. این امر بر پتانسیل آنها برای شکل دادن به سیاست ها و بازارهای انرژی تاکید می کند.
ارزش های ژئواستراتژیک اعضای جدید
منابع انرژی: گنجاندن اعضای جدید بریکس از غرب آسیا، مانند عربستان سعودی و ایران، به دلیل منابع انرژی قابل توجه آنها قابل توجه است. عربستان سعودی یک تولیدکننده بزرگ نفت است و بخش قابل توجهی از تولید نفت آن به کشورهای بریکس مانند چین و هند اختصاص دارد. ایران علیرغم تحریمها، تولید و صادرات نفت خود را در درجه اول به سمت چین افزایش داده است. این امر اهمیت همکاری و تجارت انرژی میان اعضای بریکس را برجسته می کند.
تنوع تامین کنندگان انرژی: روسیه تامین کننده مهم نفت چین و هند بوده است. با گنجاندن برزیل به عنوان یک عضو جدید، روسیه در حال بررسی بازارهای اضافی برای صادرات انرژی خود است که پتانسیل منابع انرژی متنوع در برجام را نشان می دهد.
حضور استراتژیک جغرافیایی: مصر و اتیوپی از نظر استراتژیک در شاخ آفریقا و منطقه دریای سرخ قرار دارند که به دلیل نزدیکی به مسیرهای تجاری دریایی حیاتی از اهمیت ژئواستراتژیک بسیار بالایی برخوردار است. حضور آنها بر اهمیت ژئوپلیتیکی بریکس در این منطقه می افزاید.
نفوذ اقتصادی آمریکای لاتین: آرژانتین، به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای آمریکای لاتین، نفوذ اقتصادی را به گروه بریکس وارد می کند. آمریکای لاتین از لحاظ تاریخی منطقه مورد علاقه قدرت های جهانی بوده است و حضور آرژانتین حضور بریکس را در این بخش از جهان تقویت می کند.
تحولات منطقه ای شکل دهنده گسترش عضویت بریکس
هم عربستان سعودی و هم امارات به دنبال مسیرهای مستقل سیاست خارجی، به ویژه از سال ۲۰۲۰، مورد توجه قرار گرفته اند. این امر نشان میدهد که آنها به جای اینکه تحت تأثیر شدید قدرتهای خارجی مانند ایالات متحده قرار گیرند، به دنبال اعمال حاکمیت خود و اتخاذ تصمیمات سیاست خارجی منطبق با منافع ملی خود بودهاند. همچنین، تصمیم عربستان برای پایان دادن به محاصره قطر در ژانویه ۲۰۲۱ نیز گامی قابل توجه در این زمینه تلقی می شود. در نتیجه، تغییر قابل توجهی در منطقه خلیج فارس رخ داده، زیرا نشان دهنده تمایل به حل اختلافات منطقه ای و بهبود روابط با کشورهای همسایه است.
عضویت ایران در بریکس نیز فرصتهایی را برای همکاریهای اقتصادی منطقهای و احیای پروژههای اتصال از طریق بندر چابهار که هند در آن مشارکت دارد، فراهم خواهد کرد
امارات نیز روابط خود را با ایران عادی کرده و قصد دارد حضور دریایی خود را در خلیج فارس، خلیج عدن، دریای سرخ و شاخ آفریقا گسترش دهد. عضویت ایران در بریکس نیز فرصتهایی را برای همکاریهای اقتصادی منطقهای و احیای پروژههای اتصال از طریق بندر چابهار که هند در آن مشارکت دارد، فراهم خواهد کرد.
نتیجه
گسترش گروه بریکس ارزش ژئواستراتژیک قابل توجهی را برای این گروه به ارمغان آورده است. بریکس در اجلاس فعلی خود تاکید کرده است که مشارکت استراتژیک آنها در جهت دستیابی به نظم بین المللی نماینده تر و عادلانه تر خواهد بود.
گسترش اخیر عضویت بریکس، گروهی را شکل داده است که از نظر ادراکات و منافع جهانی همسو هستند و در مجموع نفوذ اقتصادی قابل توجهی را فراهم می کنند. تلاش های این گروه برای اثبات استقلال استراتژیک خود در نظم جهانی چند قطبی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مدرن توصیف شده است.