بازار؛ گروه استان ها: در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در طی چند سال گذشته به دنبال تقویت زیرساختهای اقتصادی به سمت بهبود عملکرد در شاخصهای اقتصادی با کشور افغانستان بوده است اما با تسلط طالبان بر افغانستان، بسیاری از این شاخصها، با سرنوشتی نامعلوم مواجه شدهاند و این موضوع برای اقتصاد ایران که بر روی بازار افغانستان حساب بازکرده بود تبعات خاص خود را به همراه داشت.
به منظور بررسی روابط اقتصادی ایران با افغانستان با محمود سیادت رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان ساعتی را به بحث و گفت و گو نشستیم که ماحصل آن را در ذیل می خوانید.
* مروادات تجاری با افغانستان در دو سال گذشته دستخوش چه تحولاتی بوده است؟
در دو سال گذشته تحولات زیادی را در افغانستان شاهد بودیم روی کار آمدن تازه طالبان و به قدرت رسیدن در افغانستان با توجه به سابقه گذشته خود در افغانستان سبب ترس و نگرانی در بین صاحبان سرمایه که در افغانستان ورود پیدا می کردند شده بود.
این موضوع هم چنین موجب شد تا بیش از هزار سازمان مردم نهاد وجود داشتند که از افغانستان خارج شدند و بسیاری از سرمایه گذاران و سرمایه داران نیز خارج شدند و شوک اولیه بود که به بازار و افغانستان وارد شد.
رئیس اتاق مشترک ایران و افغانستان: در مورد روابط ایران و افغانستان در یکسال اول شاهد کاهش شدید صادرات به افغانستان بودیم و این روزها که شاهد قدرت طالبان بر مسند قدرت هستیم لذا شرایط تجاری نیز رو به بهبود است
در کنار آن حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه افغانستان و بودجه افغانستان از بازار بلوکه شد و نگرانی فوق العاده ای ایجاد شدبطوریکه فقر و تنگدستی به همراه آورد.
* در حال حاضر وضعیت چگونه است؟
آنچه امروز شاهد هستیم با برنامه ریزی فعلی افغانستان شرایط تا حدودی تعدیل شد و توانستند با مبازره با رشوه و رشوه خواری که در دولت گذشته بود مبارزه کرده و با اخذ مالیات و حرکت به سمت خود کفایی این نقیصه را جبران کنند.اقدامات از این دست طالبان امروز موجب شده تا ارزش پول ملی آن ها که رو به کاهش بود به ثبات برسد و حتی در مواردی افزایش یابد.
اگر چه کماکان به دلیل قطع کمک های خارجی و مسدود شدن کامل حساب های مردم افغانستان در بانک های اروپایی و آمریکایی تا حدود زیادی شاهد کاهش قدرت خرید افغانستانی ها هستیم اما آن چیزی که از شرایط رصد عمومی و اخبار بر می آید به نظر می رسد که شرایط رو به بهبود است و طالبان جدا از مسائل سیاسی و اجتماعی و بحث های دیگر در حوزه اقتصاد با عقلانیت و منطق حرکت می کنند و این موضوع خود آینده ای بهتر را رقم خواهد زد.
* صادرات ما به افغانستان روند افزایشی داشته یا کاهشی؟
در مورد روابط ایران و افغانستان در یکسال اول شاهد کاهش شدید صادرات به افغانستان بودیم و لی این روزها که شاهد قدرت طالبان بر مسند قدرت هستیم لذا شرایط تجاری نیز رو به بهبود گذاشته است.
محمود سیادت : با وجود اینکه ما شاهد افزایش صادرات هستیم و نسبت به سال گذشته افزایش صادرات داشتیم اما واقعیت اینست به هنوز به دوران طلایی چند سال اخیر نرسیدیم و فاصله زیادی داریم
البته باید اذعان کرد با وجود اینکه ما شاهد افزایش صادرات هستیم و نسبت به سال گذشته افزایش صادرات داشتیم اما هنوز به دوران طلایی چند سال اخیر نرسیدیم و فاصله زیادی با آن رو زها داریم.
* چرا افغانستان رغبت زیادی برای واردات کالاهای ایرانی نداشته و کالاهای پاکستانی را ترجیح می دهد؟
واقعیت این است که سازمان ارتش پاکستان در به قدرت رسیدن طالبان نقش موثری داشته است وحتی در طی سال های اخیر قدرت های دست نشانده که با طالبان افغانستان مبارزه می کرده سرکوب کرده است و پناهگاه طالبان پاکستانی ها بودند.
در کنار این موضوع پاکستان در رقابت با هندوستان، کشور افغانستان را جز گذشته خود می بیند بهر حال در موضوع اقتصادی و ارجحیت خیلی پررنگ نیست و پاکستان تاثیرگذاری به شکل اساسی ندارد.
البته در مواردی پاکستانی ها تعرفه ترجیحی را برای کالاهای تولیدی افغانی ها گذاشتند و در قبال آن افغانستانی ها هم امتیازاتی به پاکستانی ها دادند و در مواردی خاص هم تسهیلات بیشتری برای ورود کالاهای پاکستانی قائل شدند اما این تفاوت معنی داری را ایجاد نکرد چون تجربه واگذاری معادن و فعالیت های دیگری که در افغانستان در این روزها شاهد آن هستیم در حوزه اقتصاد طالبان منحصر شده است و خیلی به صورت محسوس بیش تر به منافع ملی و رونق تولید کشور خودشان فکر می کنند.
* دلیل مخالفت بانک مرکزی برای مبادلات ریالی با افغانستان چیست و این موضوع چه ضرری به تجار ایرانی وارد می کند؟
از یک طرف بانک مرکزی خودش را مسئول تنظیم بازار و مبارزه با افزایش تورم، حفظ و مبارزه ارزش پول ملی می داند و با توجه به شرایط تحریم ها و کاهش درآمدهای ارزی و سختی دسترسی ما به منابع ارزی ناشی از فروش نفت و دیگر فرآورده های تولیدی کشور، بانک مرکزی را ناچار می کند درآمد ارزی ممکن را داخل سیستم خودش مدیریت کند تا کالاهای اولویت دار و مورد نیاز اصلی مردم را تامین کند یکی از درآمد ها هم درآمد ناشی از درآمدهای صادرات غیر نفتی است.
اما در مورد افغانستان ما به چند دلیل اصرار داریم که متفاوت دیده شود دلیل اول اینکه بیش از یک میلیون کارگر افغانستانی در کشور داریم که کارگر فعال اقتصادی و سرمایه گذار را نیز شامل می شود و افرادی را در خود جای می دهد که در این کشور فعالیت اقتصادی می کنند.
خروج نیروهای خارجی، رفتن انجمن های اقتصادی و فعالیت های اقتصادی از افغانستان باعث شد تا شاهد سیل گسترده بیکاری در این کشور و مهاجرت به سمت ایران باشیم. بر همگان واضح است که بسیاری از این افراد مجرد بوده و برای کار و تامین نیاز خانواده شان از افغانستان به ایران مهاجرت کرده اند.
به صورت قانونی و غیر قانونی بیش از ۵ میلیون مهاجر در داخل کشور داریم لذا طبیعی است که فعال اقتصادی باشند از این رو حجم بسیار بالایی در آمد ریالی دارند که بخشی از آن را به خانواده هایشان به داخل افغانستان می فرستند.
بنابراین این پول در جایی باید تبدیل شود لذا چه بهتر که این تومان را در داخل افغانستان مدیریت می کردیم و اجازه نمی دادیم که یک جای دیگر این تومان به دلار تبدیل شود.
با توجه به این موضوعات تومان تبدیل به ارز می شود چه بهتر در داخل کشور خودمان به کالا تبدیل شود و این کالا صادر شود و در حقیقت ما یک جا از خروج ارز جلوگیری کردیم.
* از مسئولان چه انتظاری دارید؟
شاید این موضوعی که در خصوص تبادل ریالی عرض کردم در مورد عراق صدق نکند چون فعال اقتصادی و کارگر عراقی در داخل کشور به آن مفهوم نداریم از هیچ جای دنیا نداریم بنابراین این انتظار از مسئولان است در مورد افغانستان این استثنا را قائل شوند و اجازه دهند به جای این که تومان ناشی از فعالیت اقتصادی را افغانستانی ها تبدیل به دلار شود و به شکلی حواله و قاچاق از کشور خارج شود همین تومان تبدیل به کالای ایرانی شود و در حقیقت بجای آن که ارز خارج کنیم کالای ایرانی را خارج کردیم و این همان اتفاقی که بانک مرکزی انتظار دارد.
با این اقدام ابتدا تومان خود را حفظ کردیم و اجازه ندادیم تومان تبدیل به ارز خارجی شود و با همین تومان کالا فرستادیم که انتظار فعالان اقتصادی نیز همین موضوع است. از طرفی بسیاری از کالا ها در افغانستانی ها با تومان خریداری می شود و تومان وجه و پول رایج در بسیاری از نقاط افغانستان است لذا باید به این موضوع به طور جدی تر نگریسته شود.