افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 29 November , 2024
1

به من می گویند «سلطان»! / انتقاد از «اژدهای هفت سر» نمایان می شود – خبرگزاری مهر اخبار ایران و جهان

  • کد خبر : 260962
به من می گویند «سلطان»!  / انتقاد از «اژدهای هفت سر» نمایان می شود – خبرگزاری مهر اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگار مهر، سریال «هفت سر اژدها» از ابتدای ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت و در زمان پخش با واکنش های مختلفی مواجه شد. برخی از این واکنش ها انتقادی به شکل و ساختار سریال بود، اما بیشتر واکنش ها به محتوای سریال که مبتنی بر فساد و نفوذ است، بود. ابوالقاسم طالبی […]

به گزارش خبرنگار مهر، سریال «هفت سر اژدها» از ابتدای ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت و در زمان پخش با واکنش های مختلفی مواجه شد. برخی از این واکنش ها انتقادی به شکل و ساختار سریال بود، اما بیشتر واکنش ها به محتوای سریال که مبتنی بر فساد و نفوذ است، بود. ابوالقاسم طالبی کارگردان این سریال است که آخرین قسمت های آن از امشب پخش می شود.

نقش اصلی «هفت سر اژدها» را مجید واشقانی بازی می کند که نقش بزرگواری به نام سلطان خواه را بازی می کند. به همین دلیل با مجید واشقانی درباره این سریال صحبت کردیم و او درباره سریال های سیاسی و چالش حضور در این آثار گفت.

*فیلم ها و سریال های سیاسی در دنیا طرفداران زیادی دارد. در ایران، آثاری که کمتر درگیر جناح‌گرایی هستند، می‌توانند مخاطب اصلی خود را جذب کنند. «هفت سر اژدها» به این معنا که به پرونده های روز درباره برخی رویدادهای سیاسی و اجتماعی می پردازد، اثری سیاسی محسوب می شود. به نظر شما این داستان ها چقدر مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرد؟

قطعا آثار سیاسی آثار جذابی هستند. فیلم ها و سریال هایی که درامشان زمینه سیاسی دارد قطعا جذاب هستند و جامعه به آنها نیاز دارد. سیاست و جامعه در هم تنیده شده اند و داستان هایی که در این زمینه خلق می شود می تواند بسیار جذاب باشد. به جز این داستان ها به موضوعاتی می پردازند که مردم در پشت صحنه و ناگفته ها در نظر می گیرند و فضایی مرموز ایجاد می کنند. سیاست پر از پیچ و خم است و بیان این پیچ و حرف مگو و تبدیل آن به اجرا برای مردم جذاب است.

*بعضی از بازیگران به دلیل واکنش ها از حضور در سریال های سیاسی و امنیتی خودداری می کنند. به راحتی حضور در این سریال را پذیرفتید؟

متأسفانه اینگونه است، اگرچه در سینمای جهان و در بهترین سریال های دنیا بستر سیاسی وجود دارد و برای بیننده جذابیت زیادی دارد، اما اینجا به دلیل تبعات و قضاوت های سیاسی و جناحی اش، آن را هم می آورد. بازیگر و بازیگری در جریان. این رویه کاملا اشتباه است زیرا به غیر از بازیگر، حتی بقیه بازیگران از حضور در این فضاها اجتناب می کنند. شاید درست تر باشد که بگوییم می ترسند و در آن محیط بازیگر شرایط سخت تری دارد چون ویترین است و سیبل قرار می گیرد. قطعاً بیشترین حجم این قضاوت‌های جناحی و سیاسی متوجه بازیگر است، هرچند در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف شاهد این اتفاق برای آنها بوده‌ایم. ضمن اینکه این فرهنگ غلط و نگاه غلط به آثار ساخته شده در این ژانر است که نقد خود را به دست سیاستمداران بسپارید یا منتظر بمانید جناح ها چگونه آن را می بینند.

در واقع این آثار پرفورمنس هستند پس نقد هم باید اجرا باشد. البته می توان نقد سیاسی هم نسبت به این آثار شکل داد، اما اگر اشتباه بگوییم یا جناحی دیده شود. با این فرض که چنین اثر نمایشی حق ندارد جنبه سیاسی و جناحی داشته باشد. ما در «اژدهای هفت سر» نیز این دیدگاه را نداشتیم و هر چه گفتیم متعلق به مسئولانی بود که این سریال از طیف های مختلف سیاسی خطاب به آنها بود و قاعدتاً این طیف ها از نظر سیاسی و از نظر سیاسی در تضاد با یکدیگر هستند. چشم انداز. از سفید گرفته تا مشکی، خاکستری، قرمز، بنفش و هر رنگی که فکرش را بکنید. به خاطر همین رنگ (شخصیت ها) می توان دفاع کرد که کار سیاسی انجام دادیم بدون اینکه قضاوت جناحی و سیاسی در مورد آن داشته باشیم. قضاوت اینجا در اختیار مخاطب است و حداقل در «هفت سر اژدها» می توانم این حرف را بزنم.

اما وقتی این موضوع کثیف می شود، سیاستمداران پشت پرده شروع به اعمال نظرات و انتقادات خود از تریبون هایی غیر از خودشان می کنند، به طوری که مثلاً انتقادات نمایشی به نظر می رسد، اما کالبد شکافی این انتقادات نشان می دهد که اینطور نیست. . است. آنگاه هر کس در سوء ظن باشد و راز مجعول خود را برای مردم فاش کند، جبهه ای برای مردم ایجاد می کند تا کاری را که مردم می بینند از بین ببرند و این از تمسخر و تحقیر شروع می شود تا به فنی و سیاسی می رسد. و مشکلات محتوایی سریال. اما همانطور که این دیدگاه اشتباه است، این نوع انتقاد نیز اشتباه است.

برخی می گویند ما تلویزیون را دوست نداریم یا تلویزیون ما خاموش است. انصافاً باید گفت که برخی سلیقه ها، دیدگاه ها و مدیریت ها وارد فضای تلویزیون شد و باعث شد اتفاق بدی برای تلویزیون بیفتد و این مشکل را تشدید کند.

*درباره این سریال نظرات متفاوتی داشتیم، عده ای وارد این سریال شدند و حتی آن را پسندیدند و در مورد فیلمنامه و ساختار به شدت انتقاد شد. پاسخ برای شما چگونه بوده است؟

به نظر من پاسخ درست است. من برای خودم صحبت می کنم. وقتی مردم در خیابان شخصیت سلطان را با نام او صدا می زنند به این معنی است که دارند آن سریال را تماشا می کنند. اصولاً نه در این سریال که هر بازیگری در هر سریالی بازتابش را در خیابان می بینیم و اگر بازتابی یا واکنشی ندیدیم یعنی کار دیده نشده است. اگر ببینیم و حجم واکنش ها هم زیاد باشد قطعا دیده می شود. هدف نهایی هر نمایشی این است که در فضایی که امروز برای تلویزیون وجود دارد دیده شود، جایی که برخی می گویند ما تلویزیون را دوست نداریم یا تلویزیون ما خاموش است. انصافاً باید گفت که برخی سلیقه ها، دیدگاه ها و مدیریت ها وارد فضای تلویزیون شد و باعث شد اتفاق بدی برای تلویزیون بیفتد و این مشکل را تشدید کند. با این حال ما را در یک فضا می بینند و این برای من بسیار خوشایند است، هرچند می ترسیدم به دلیل حساسیت کار ما را نبینند و تمام زحمات چندین ساله پروژه به هدر برود. .

این را در مورد آثارم بگویم که حتی در مورد آثار ندیده مصاحبه ای نکرده ام و آن آثار را در پرونده ام دارم. آثاری که می توان درباره آنها گفت نه آمده و نه رفته است. اما اگر کاری انجام داده‌ام که بازتاب اجتماعی داشته باشد، در مورد آن زیاد صحبت کرده‌ام تا بینندگان اطلاعات زیادی در مورد آن پیدا کنند، زیرا به خودم این اشتیاق را دادم که در مورد آن صحبت کنم. شما می توانید «هفت سر اژدها» را تماشا کنید و تمام این آمار و ارقامی که برخی از صفحات ارائه می دهند، سیاسی، جناحی و کاملا مغرضانه است. به طور جدی می توانم بگویم که به عنوان یکی از عواملی که من را در ویترین این اثر قرار داده، بازتاب کف جامعه برای من بازتاب بسیار قابل قبولی بوده است. هر چند که اگر چنین بازتابی وجود نداشت، منتقد می شدم و می گفتم اشتباه کردیم و حالا می توانم بگویم که به نفع ما بوده است.

*شخصیتی که شما بازی می کنید به این معناست که نقش سلطان خواه یک شخصیت متفاوت بین نقش های شماست. آیا برای مقابله با آن چالشی داشتید؟

بله، کاراکتر بسیار متفاوتی است و شاید نتوانم چنین شخصیتی را در کارنامه خود بازی کنم، اما یکی از آن نقش هایی بود که هر بازیگری دوست دارد آن را تجربه کند. وقتی سنگینی یک سریال روی یک نقش می افتد و همه خودشان را حول آن نقش تعریف می کنند، می توان گفت که قهرمان داستان تبدیل به یک نفر می شود. اینجا حتی از قهرمان و ضدقهرمان صحبت نمی کنیم و فراتر از اینهاست. شخصیت اصلی در اینجا ستون فقرات سریال است و داستان و بازیگران به آن شخصیت بستگی دارد. این رویکرد مسئولیت پذیری را نیز سخت می کند و اگر بازیگر به نتیجه مطلوب نرسد، کل پروژه زیر سوال رفته و یکپارچگی اجرا از بین می رود. اگر (بازیگر) بتواند (مفهوم) را به ذهن و قلب مخاطب منتقل کند، گروه برنده شده است. یعنی هرکسی که روی این شالوده ساخته باشد دیده شده است. بنابراین من فردی هستم که این چالش ها را در بازیگری دوست دارم. این قبل از این است که در مورد جذابیت یا نبودن نقش، یعنی اهمیت نقش صحبت کنیم. پس از آن، مؤلفه های اعتباری موقعیت هستند که بسیار جذاب هستند و بدون شک به صورت جسورانه و برجسته در رزومه من نوشته خواهند شد.

وقتی درباره چیزی اینقدر صحبت می شود و یا حتی آنقدر نقد می شود، با قضاوت های منفی و پر از ایرادات و مشکلاتی که از نظر آنها در سریال وجود دارد، یعنی کار دیده شده و نیازی به پرداختن به آن نیست.

* برخی هنوز معتقدند که مردم تلویزیون تماشا نمی کنند. آیا نمونه یا مثالی دارید که شخصاً با آن برخورد کرده باشید؟

هم صفحه اجتماعی من و هم بازتاب افراد جامعه نشان می دهد که اینطور نیست. اتفاقاً خوشحالم که ما را در این محیط ضد تماشای تلویزیون می بینند و اتفاقاً خوشحالم از اینکه افرادی در حال تماشای سریال هستند که می گویند ما سال هاست تلویزیون ندیده ایم یا که فقط این سریال را می بینند و حتی برنامه های دیگر را هم نمی بینند. اصولاً وقتی درباره چیزی اینقدر صحبت می شود و یا حتی آنقدر نقد می شود با قضاوت های منفی و پر از ایرادات و مشکلاتی که آن ها را در سریال می دانند، یعنی کار دیده شده و نیازی به پرداختن به آن نیست. وقتی افراد مختلف در مورد سریال صحبت می کنند، یعنی چیزی است که مردم می دانند و می بینند. سریال هایی هم هستند که تولید، پخش می شوند و حتی یک نفر هم درباره آنها صحبت نمی کند. چرا کسی نظر نمی دهد زیرا اگر در مورد آن صحبت می کنند، اولین سوال مردم این است که ما در مورد چه چیزی صحبت می کنیم. اگر امروز چیزی در مورد “هفت سر اژدها” گفته می شود، هیچ کس آدرس نمی خواهد، حتی اگر چند قسمت را تماشا کرده باشد و حوصله ادامه دادن نداشته باشد، باز هم برای دنبال کردن یا خواندن نقد در مورد آن وقت گذاشته است. . چنین کاری به اولین شرط لازم یعنی دیده شدن، که مهمترین هدف یک اثر است، دست یافته است.

* در طول ساخت سریال چالش هایی وجود داشت که بخواهید به آن اشاره کنید؟

به نظر من این سریال در زمان پخش سختی های زیادی داشت که اتفاقاً با قضاوت های مغرضانه ای مواجه شد. به نظر من وقتی نقد منفی بر روی هر کاری بر اساس معیارها وارد می شود، سازنده هم هست، اما برخی نقدها مغرضانه است، مثلاً دوستانی هستند که سریال را نقد می کنند، اما شنیده ام با وجود اینکه 30 قسمت از سریال بوده است. پخش شده روی آنتن فقط یک قسمت دیده اند و بر این اساس می گویند کار چقدر بد بوده است. این به معنای انتقاد مغرضانه است. البته اگر آن شخص بگوید سریال خوب است، باز هم آن را دوست ندارم. شما باید یک اثر را به طور کامل ببینید و سپس آن را نقد یا نظر دهید.

بسیاری از نقدهای سریال در قسمت های اول بود. نمی دانم چطور با دیدن چند قسمت به این نتیجه رسیدند. سختی این کار را اینجا می بینم که عده ای نظر می دهند و کلیت یک اثر را زیر سوال می برند چون می خواهند با دیدن همان چند قاب و عکس و چند دقیقه از ابتدا با آن مخالفت کنند. من این را نه تنها در مورد سریال «اژدهای هفت سر» که در هر اثر دیگری ترسو و غیرحرفه‌ای می‌دانم.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=260962

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.