افزونه پارسی دیت را نصب کنید Thursday, 14 November , 2024
2

به بهانه تقابل دوباره ناهید کیانی و کیمیا علیزاده در بازی های المپیک/من هم مثل شما ناراحت شدم!

  • کد خبر : 315762
به بهانه تقابل دوباره ناهید کیانی و کیمیا علیزاده در بازی های المپیک/من هم مثل شما ناراحت شدم!

مرتضی رضایی; درست پشت سرمان نشسته بود و سنگینی نگاهش را حس می کردی. حتی می شد فهمید که او گوش می داد تا ببیند ما چه می گوییم. در ابتدا ما کنجکاو نبودیم، اما با گذشت زمان این وزن را بیشتر و بیشتر احساس می کردیم. بیشتر داشت با دوست فیلمبردارش الکی صحبت می […]

مرتضی رضایی; درست پشت سرمان نشسته بود و سنگینی نگاهش را حس می کردی. حتی می شد فهمید که او گوش می داد تا ببیند ما چه می گوییم. در ابتدا ما کنجکاو نبودیم، اما با گذشت زمان این وزن را بیشتر و بیشتر احساس می کردیم. بیشتر داشت با دوست فیلمبردارش الکی صحبت می کرد! آنها صحبت می کردند که از چه صحنه هایی فیلمبرداری کنند، با چه کسی مصاحبه کنند و غیره، اما همه اینها یک دقیقه طول نکشید، بنابراین تکرار آن مشکوک بود.
قد نسبتا متوسط، شلوار جین با پیراهن مردانه که روی شلوارش انداخته بود. آرایشش زیاد غلیظ نبود اما گونه هایش از درد قرمز شده بود. هر بار که همدیگر را می دیدیم نگاهی می انداخت و با دوست فیلمبردارش دوباره برنامه را مرور می کرد. همه صحنه ها برامون مهمه باید گفت و گو کنیم و… وقتی به فارسی سلام کرد و گفت: «ایرانی هستی؟» چند ثانیه سکوت بین ما حاکم شد. پاسخ مختصری دادیم. و او رفت او ما را تا خانه خبرنگاران دنبال کرد. تمام تلاشش را کرد تا با یکی از دخترها تماس بگیرد. موفق نبود! همه پاسخ ها برای صحبت منفی بود. لبخندهای مصنوعی می زد و سعی می کرد صمیمی باشد. روز تمام شد.

چند روز بعد در اتاق کاراته دوباره همدیگر را دیدیم. او دست تکان داد، من دست تکان دادم. سریع خواست دوستانه رفتار کند و گفت: آن روز به سوال من جواب ندادی. خاموشش میکنم گفتم اشتباه کردی از من سوالی نپرسیدی شما می خواستید با همکارمان که خانمی بود صحبت کنید و آنها با این سوال موافقت نکردند: “می خواستم در موردش بپرسم.” کیمیا و ناهید.» مردم ایران الان چه فکری می‌کنند؟
گفتم کیمیا رو دیدی نمی خوام بدونم اسمت و اهل چه رسانه ای هستی و چرا این سوال رو می کنی ولی هر چی هست هدفت با ما یکی نیست. سرش را تکان داد و گفت: مردم ایران چه فکری می کنند؟ دوباره گفتم: کیمیا رو دیدی؟ بار سنگین رو روی دوشش حس کردی؟ اون برد ولی اون برنده نبود! من چیزی ندارم. شک دارم یکی از بدترین روزهای زندگیت بوده و ناهید؟ آیا می دانید فشار چیست؟ آیا ممکن است ایران در نبرد با ایران پیروز شود؟ این بلایی بود که کمیته بین المللی المپیک بر سر تکواندوی ایران آورد. این دو ورزشکار رو در رو».
نطر شما چی هست؟ دوست دارید چه کسی برنده شود؟ وقتی این سوال را پرسید خندیدم و گفتم: کیمیا دختر ایرانی است الان هم اگر بخواهد به ایران برگردد مانعی برایش نیست خیلی ها این قول را به او داده اند. اما پاسخ سوالی که پرسیدید این است. من و خیلی های دیگر مثل من دوست داشتیم ناهید و ناهیدی ها در این بازی پیروز شوند. اون هم به یه دلیل یکی مثل ناهید زیر پرچم سه رنگ مسابقه داد. ایران است و هر کسی می تواند زیر این پرچم شرکت کند. ما دوست داریم او برنده شود، اما یک چیز را فراموش نکنید: هیچ برنده ای در این بازی وجود نداشت، هیچ برنده ای وجود ندارد. دوباره فیلم را ببینید و بعداً تماشا کنید. . نفرت از کیمیا، نفرت از ناهید و نفرت بسیاری از کسانی که در اتاق بودند. این نفرت ها نفرت از ایران بود».

اتاق کاراته سارا بهمن یک همراه داشت. او حریف قدرتمند خود را شکست داد، اگرچه چندان خوب نبود و از دور مسابقات حذف شد، اما نه ایرانی-آمریکایی، نه ایرانی-فرانسوی و نه ایرانی است. در کشوری دیگر… داشت برای او، برای رسانه اش یا هر جایی از سارا فیلم می گرفت. در حال رفتن دستش را بلند کرد و گفت: باور می کنی یا نه، اما من هم در راهرو هستم و وقتی کیمیا و ناهید بازی می کردند متنفر بودم.

251 251

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=315762

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.