به گزارش رکنا، زمانی که تلاش ماموران برای یافتن ردی از مرد جوان گمشده ماه ها به نتیجه نرسید، تحقیقات متوقف شد تا اینکه 3 سال بعد یعنی در سال 1395 بازپرس جدید پرونده تحقیقات جدید را آغاز کرد. در جریان تحقیقات جدید، کارآگاهان به یکی از دوستان جوان گمشده مشکوک شدند. وی دستگیر شد و در بازجویی ها اعتراف کرد که جوان گمشده را کشته است.
گفت: من و مقتول دوست صمیمی بودیم. 3 سال پیش، وقتی همسرم برای خرید بیرون آمده بود، به خانه من آمد تا در مورد معامله ای که با هم بسته بودیم صحبت کنیم. بر سر این معامله با هم اختلاف داشتیم و من ناگهان عصبانی شدم و دوستم را با چاقو کشتم. سپس جنازه او را در شهر حمل کردم و دفن کردم.
پس از اعترافات متهم و کشف بقایای جسد مقتول، متهم در دادگاه کیفری روی میز محاکمه قرار گرفت. انتقام گرفتن محکومیت او به تایید قضات شعبه 39 دیوان عالی کشور رسید و اکنون تنها چیزی که می تواند او را از قصاص نجات دهد رضایت اولیای دم بود.
سال هایی که قاتل او در زندان است. واحد صلح و سازش دادستانی بارها برای جلب رضایت والدین تلاش کرده بود، اما هیچ یک از این تلاش ها به نتیجه نرسید. در این شرایط مرد محکوم به قصاص 7 سال از عمر خود را پشت میله های زندان گذراند به امید روزی که آزاد شود.
وی در این سالها با اظهار ندامت و پشیمانی شدید سعی در جلب رضایت والدین داشت. تا اینکه بار دیگر واحد صلح و سازش شعبه ششم اجرای احکام کیفری کرج، قضات و کارکنان دادسرا، شورای حل اختلاف و موسسات خیریه تلاش خود را برای جلب رضایت اولیای دم آغاز کردند.
حسین اسماعیلی، قاضی شعبه ششم اجرای احکام کیفری کرج می گوید: هر چند خانواده مقتول بر اجرای حکم اصرار داشتند و این محکوم که در زندان کرج منتظر اجرای حکم خود قصاص بود. از سال 1395 با تلاش های صورت گرفته در شعبه ششم اجرا. احکام کیفری کرج منجر به گذشت والدین از حقوق خود و رهایی از قصاص شد.
منبع: همشهری آنلاین