بهرام رادان در درجه اول یک بازیگر درام است و کمتر او را در فیلم های کمدی دیده ایم. کلا رادان در تمام دوران حرفه ای خود بازیگری کاریزماتیک و دلسوز نبوده و به همین دلیل شیرینی و نمک لازم برای یک نقش کمدی را ندارد. کارنامه رادان پر از فیلم های ضعیف است و اتفاقا بازی رادان یکی از دلایل اصلی ضعف آن فیلم ها بود. رادان دو بار با مسعود کیمیایی معروف به بازی در نقش چوب خشک در دو فیلم «سربازهای جمعه» و «حکم» همکاری داشته است. «سربازهای جمعه» یکی از بدترین فیلم های کارنامه کیمیایی نیز از فیلمنامه شلخته رادان رنج می برد. در «حکم» که هم مرحوم عزت الله تزمامی و هم مرحوم خسرو شکیبایی یکی از بهترین بازی های خود را داشتند، بازی رادان ضعیف است و از فیلم بیرون می پرد و به دنیای فیلم نمی خورد. در آن فیلم حتی پولاد کیمیایی که اکثرا بد است بازی بهتری از رادان نشان داده است.
رادان تقریباً در درام شکست خورده است، اما عجیب است که در نقش های کمدی که تمایل کمتری به آنها نشان داده است، تحمل بیشتری دارد. رادان قبل از «صبحانه با زرافه ها» در دو فیلم «باپولی» و تا حدودی «چهارراه استانبول» نشان داده بود که می تواند لحظات کمدی را ارائه دهد.
«بی پولی» داستان زوج جوانی به نام های ایرج (بهرام رادان) و شکوه (لیلا حاتمی) است که درگیر دوره بیکاری و بی پولی می شوند و سعی می کنند مشکلات را حل کنند، اما تلاش آنها اوضاع را پیچیده می کند. در این فیلم ترکیب حبیب رضایی، سیامک انصاری و بهرام رادان لحظات مفرح و خندهداری را رقم زد. رادان توانسته بود از قالب خشک و غیرقابل انعطاف همیشگی خود فاصله بگیرد و خود را با موقعیت های کمیک وفق دهد.
در «چهارراه استانبول» که فیلمی چند صدایی و یکنواخت است، رادان در مقاطعی با محسن کیایی و دیگر بازیگران مبادلات طنز دارد. داستان فیلمی درباره بهمن (بهرام رادان) و احد (محسن کیایی)، صاحبان یک کارخانه پوشاک ورشکسته در پلاسکو است. احد می خواهد با لادن ازدواج کند، اما پدر لادن مخالف است. شبی لادن با پدرش دعوا می کند، از خانه فرار می کند و به احد می رود. احد او را در کارخانه ای پنهان می کند، در را می بندد و با بهمن می روند تا پول را ترتیب دهند. شب بعد پلاسکو آتش می گیرد.
شاید اگر رادان در این سال ها کمی بیشتر کمدی بازی می کرد در درام های اجتماعی مقبولیت بیشتری داشت.