به گزارش رکنا، اولین شکایت از اعضای این باند در سال 1395 توسط مرد ثروتمندی که خانه اش مورد سرقت قرار گرفته بود، ثبت شد.
وی در تشریح این حادثه برای ماموران پلیس گفت: من کارخانه دار و ساکن منطقه آجودانیه هستم. صبح از خانه خارج شدم اما پس از بازگشت متوجه شدم وسایل خانه ام خراب است و بیش از 100 میلیون تومان از پول و طلاهایم به سرقت رفته است.
با تشکیل این گزارش، مأموران تحقیقات خود را برای یافتن سرنخی از سارق یا سارقان آغاز کردند که گزارش دومین سرقت مشابه به پلیس گزارش شد. صاحب خانه که پیرمردی بود به ماموران گفت: من ساکن نیاوران هستم. دیشب به مهمانی یکی از اقوام رفتیم و پس از بازگشت به خانه متوجه شدیم که بیش از 250 میلیون تومان طلا از خانه ما به سرقت رفته است.
در ادامه شکایات مشابه به 110 مورد رسید که همگی از منازل شمال تهران بوده است. از این رو برای پلیس مشخص شد که سرقت ها کار اعضای باند بوده است اما شناسایی و دستگیری سارقان 3 سال طول کشید تا سرانجام پلیس توانست یکی از سارقان را شناسایی کند.
متهم که از مجرمان سابقه دار بود با اعتراف به سرقت ها با همدستی 5 نفر از همدستانش در زندان گفت: من و همفکرانم در زندان باند تشکیل دادیم و در زمان آزادی از زندان دست به سرقت می زدیم و سپس سرقت می کردیم. برگشت.” دوباره به زندان برمیگشتیم.» ما برمیگشتیم و کسی به ما شک نمیکرد و اثری از ما باقی نمیگذاشت.
با اعتراف صریح یکی از اعضای این باند سارقین، 5 نفر از همدستان وی شناسایی و دستگیر شدند.
پس از تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع و در دو جلسه به اتهامات اعضای این باند رسیدگی شد.
اظهارات عجیب متهم در دادگاه
در ابتدای جلسه شاکیان شکایات خود را یکی یکی بیان کردند و همگی خواستار مجازات اشد متهم و رد مال شدند.
یکی از شاکیان در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و همسرم از خانه خارج شده بودیم و پس از بازگشت متوجه شدیم که 10 هزار دلار از گاوصندوق به سرقت رفته است.
یکی دیگر از افشاگران گفت: سال هاست که مقدار زیادی طلای زیرزمینی را که از مادربزرگم به ارث رسیده در خانه نگهداری می کنیم. این طلاها برای ما ارزش معنوی بیشتری داشت تا مادی، هرچند ارزش مادی هم بالا بود، اما دزدها آن را دزدیدند. حالا علاوه بر مجازات سخت، طلاهایم را می خواهم.
سپس متهمان یکی یکی از خود دفاع کردند، اما استدلال کردند که آنچه به سرقت رفته به اندازه ادعای شاکیان نیست.
یکی از سارقان به قاضی گفت: اگر اموالی را که شاکیان مدعی هستند سرقت می کردیم، وضع مالی ما خیلی خوب بود و پولدار می شدیم. آقای قاضی من نمی دانم چرا مالباختگان اظهار کذب کردند. یکی از شاکیان مدعی است که 10 هزار دلار از خانه او به سرقت رفته است، اما اصلا اینطور نبوده است. من و همدستانم خانه هایی را که چراغ خاموش بود شناسایی کردیم، سپس زنگ در را زدیم و وقتی کسی در را جواب نداد، وارد شدیم و مطمئن شدیم که کسی در خانه نیست. از خانه شاکی اول فقط یک طلا به وزن حدود 20 گرم دزدیدیم و هیچ دلاری در خانه اش نبود.
متهم ردیف دوم با تایید صحبت های همدست خود گفت: من و همدستم در زندان با هم آشنا شدیم و شبکه سرقت تشکیل دادیم. اما اتهام 110 فقره سرقت را قبول ندارم. من فقط در چند سرقت با دوستانم بودم. اگر از هر خانه 100 میلیون توکن دزدیده بودیم، بیشتر دزدی نمی کردیم و به دردسر نمی افتادیم.
متهم ردیف سوم نیز گفت: در زندان هر بار که به مرخصی می رفتیم تصمیم به سرقت می گرفتیم. قبول دارم که در چند فقره دزدی دست داشته ام اما مبلغ ناچیزی به دست آورده ایم و ادعای شاکیان مبنی بر سرقت میلیونی را قبول ندارم.
متهم چهارم بیان کرد: شاکیان حقیقت را نمی گویند، ما هر بار مال مسروقه را بین 6 نفر تقسیم می کردیم و هر کدام حداکثر یک تا دو میلیون تومبه می گرفتیم. الان من و همدستانم در زندان هستیم و پولی نداریم که به شاکیان بدهیم. به همین دلیل است که ما حاضریم تا آخر عمر در زندان بمانیم.
دو متهم دیگر به اتهام شرکت در 110 فقره سرقت اعتراضی ندارند.
در پایان جلسه قضات برای صدور حکم وارد دادگاه شدند.