به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عباس پازوکی، معاون رسانه ای بنیاد امید ایرانیان در یادداشتی نوشت: نسل انحصار طلب و قدرت دوست که ریشه همه دعواها، تنش ها و دعواهاست، بروند و دست از کار بکشند. فرصت دادن به نسل های جدید.
بنیاد امید ایرانیان سازمانی غیردولتی است که زیر نظر محمدرضا عارف اداره می شود.
به گزارش عصر ایران، متن کامل یادداشت عباس پازوکی را بخوانید:
اصلاح طلبان پس از شکست رقیب اصولگرای خود در رقابتی چشمگیر، دولت چهاردهم را «دولت وحدت ملی» نامیدند و حتی در ترکیب کابینه نیز سعی کردند به این گفتمان وفادار بمانند. اما به نظر می رسد لازم است خود مفهوم توافق را تحلیل کرد تا در نیمه راه دچار مشکل نشویم. زیرا تجارب قبلی نشان داده است که دولت ها پس از پیروزی مدت کوتاهی را در ماه عسل سپری می کنند. اما بدون داشتن اصول مشترک و مورد توافق با حامیان خود، به زودی با چالش هایی روبرو خواهند شد.
حتی می توان گفت مسعود مزیکیان در ماه اول ریاست جمهوری خود و پس از معرفی کابینه با چالشی اساسی با پیروان خود مواجه شد که خوشبختانه به لطف مدیریت صحیح فضایی توانست به سلامت بر خان اول فائق آید. اما از آنجایی که این موضوع تئوریزه نشده و با حامیان آن موافقت نشده است، ممکن است دولت در میانه راه با مشکلات جدی تری مواجه شود.
از این رو به نظر می رسد بحث بر سر مفهوم اجماع ملی می تواند مؤثر باشد و از این رو نگارنده این سطور چند نکته را در این زمینه مطرح می کند:
در حال حاضر یک اجماع ملی در سطح بزرگان و حاکمان در حال شکل گیری است که اتفاق مبارکی است. اما دولت چهاردهم باید بتواند این توافق را به توافق بین مردم و حاکمان تبدیل کند و همچنین با حامیان خود به توافق اصولی برسد.
اصلاح طلبان در مقاطع زمانی بسیار و خطرناک از دولت فاصله گرفته اند. حوادث سال 1387 یکی از جدی ترین شکاف هایی بود که بین بخش بزرگی از اصلاح طلبان و دولت شکل گرفت. بخشی از اصلاح طلبان به تقلب در انتخابات، بخشی دیگر به عدم بی طرفی ارکان حکومت اعتراض کردند و از سوی دیگر احمدی نژاد روی آتش دعواها بنزین ریخت.
این عمیق ترین شکاف اصلاح طلبان و دولت بود که باید چهار سال بعد و با روی کار آمدن دولت حسن روحانی برطرف می شد و دامنه اختلافات کم شد. اما به دلیل نوع ادبیات روحانی و برخی از اعضای دولت او، نه تنها اختلافات سال 1387 حل نشد، بلکه آتش اختلافات را هم دامن زد تا جایی که بخشی از دولت به این نتیجه رسیدند که راه تطهیر بهتر بود و نتیجه انتخابات 1400 بود. بنابراین دولت حسن روحانی را باید در حل مشکلات سیاسی داخلی ناکام مطلق دانست.
اکنون بهترین فرصت برای غلبه بر مشکلات ایجاد شده در گذشته است. زیرا اصلاح طلبان به خوبی می دانند که همین دولت با جنبش رادیکال اینترنتی مواجه شد و در نهایت مسعود مزکیان رئیس جمهور ایران شد. خود پزشکان بارها اعلام کرده اند که اگر حمایت رهبری نبود، معلوم نبود انتخابات چه می شد.
این یک فرصت استثنایی و طلایی برای اصلاح طلبان و دولت است تا بر مشکلات گذشته فائق آیند، اما چند شرط دارد:
1- اصلاح طلبان باید به طور جدی، شفاف و علنی با اپوزیسیون و براندازان مرزبندی کنند و اجازه ندهند که آنها به یک مخرج مشترک برسند. زیرا اساساً اصلاح طلبی در چارچوب نظام و براندازی علیه نظام است. بنابراین لازم است یک بار برای همیشه با زبانی صریح و محکم اعلام کنیم که خواهان انجام اصلاحات در چارچوب این نظام هستیم و به هیچ وجه قصد تغییر نظام و همراهی با براندازان را نداریم.
براندازان جمهوری اسلامی در یک سال اخیر با حمایت بی چون و چرا از جنایات صهیونیست ها و حمایت احمقانه از حمله نظامی به ایران و تحریم ها با شرمساری از اعلامیه صریح و علنی از اصلاح طلبان بی شرف ترند. و مرزبندی با آنها تعیین کننده است.
2- وقتی می گوییم به دنبال اصلاحات در چارچوب این نظام و قانون اساسی هستیم، قطعاً اصول نظام و قانون اساسی را می پذیریم. از جمله این اصول، رهبری و رهبری ولی فقیه است. اصلاح طلبان ممکن است در مواردی با رهبری مخالفت کنند که طبیعی و پذیرفته شده است. اما حفظ حرمت و حرمت مدیران نظام یک اصل است.
در این زمینه، ممکن است توضیح بیشتری لازم باشد. نسلی از بزرگان و پیشگامان اصلاحات در دوره آخر امام خمینی و در حمایت از دولت میرحسین موسوی در مجلس و خارج از مجلس با رئیس جمهور وقت یعنی آیت الله خامنه ای اصطکاک داشتند. پس از زعامت ایشان، عده ای از افراد این گروه، علنا و پنهان رهبری ایشان را نپذیرفتند و گاهی در فرصت هایی که داشتند دچار تنش می شدند. حتی سعی کردند این تنش را به نسل های بعد منتقل کنند که اشتباه بود.
اساساً هیچکس نمی تواند ادعای اصلاح طلبی کند، رهبری امام خمینی را بسیار طلایی و درخشان بداند و به رهبری آیت الله خامنه ای نیز لطمه بزند. زیرا انصافاً آیت الله خامنه ای از نظر روشنفکری، آزادی خواهی، رعایت حقوق مردم، مطالعه، توسعه گرایی، نگاه راهبردی و بسیاری ویژگی های دیگر آنقدر امتیاز می گیرد که با تخریب ایشان در مقایسه با امام خمینی(ره)، تخریب کنندگان را دارای یک تناقض بسیار جدی
لذا حفظ شأن و حرمت مقام رهبری نظام و شخص حضرت آیت الله خامنه ای از اصولی است که اصلاح طلبان باید بدون شرم آن را بپذیرند و اعلام کنند.
3- اصلاح طلبان باید یک بار برای همیشه بگویند در همه انتخابات شرکت می کنند. این موش و گربه بازی و شرط بندی یکی از عوامل اصلی کاهش شدید مشارکت و ناکامی در انتخابات مجلس یازدهم و دوازدهم و همچنین ریسک انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم است.
اصلاح طلبان ابتدا باید بگویند ما در انتخابات هستیم و بعد از نحوه برگزاری انتخابات انتقاد کنند. اما نمی شود در یک دوره قهر کرد و با براندازان اشتراک پیدا کرد و در دوره دیگر به همان براندازان توهین کرد و از مردم التماس کرد که در انتخابات شرکت کنند.
این استراتژی موش و گربه با انتخابات در درجه اول به ضرر خود اصلاح طلبان تمام شده است. یعنی خود مردم در یک دوره حرف اصلاح طلبان را می شنوند و در دوره دیگر مثل این است که خود اصلاح طلبان حرف ها را در دهان می گذارند و می گویند ما شرکت می کنیم. نمی توان گفت چرا دیگران تایید نشدند و با تایید پزشکان در انتخابات مجلس شرکت نمی کنیم، اما می توان گفت که قطعا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهیم کرد.
اصلاح طلبان با زبان صریح و قاطع بگویند ما با هم فرق داریم و مهره انتخابات هستیم.
4- تغییر نسل در رهبری اصلاح طلبان صورت گیرد. متاسفانه برخی اصلاح طلبان هستند که از اول انقلاب مرتکب اشتباهات راهبردی شده اند و هرگز عذرخواهی نکرده اند. اما جوانان اصلاح طلب همیشه باید تاوان اشتباهات خود را بدهند.
ما یک نسل اصلاح طلب داریم که به همه دولت ها توصیه می کنند جوان باشند، اما خودشان در حزب، تشکیلات و جبهه خودشان جوان نمی شوند. وقتی می خواهند جوان باشند، فرزندان خود را به جای آنها در مهمانی خود قرار می دهند.
ما الان یک حزب و تشکل هایی در جبهه اصلاحات عمومی آقازاده داریم که جای پدر و مادر پیر و خسته و خواب آلودشان را می گیرند تا بعد از 45 سال نامشان کم رنگ نشود. این گروه از 22 سالگی وزیر، وکیل و معاون وزیر بوده اند، اما الان به 40 ساله ها و حتی 50 ساله ها می گویند که تجربه ندارند، با ما همراه باشید، فقط ما می دانیم. .
این نسل انحصارطلب و قدرت دوست که از اصلاحاتی که ریشه همه اختلافات و تنش ها و مبارزات بوده دست نمی کشد، باید تسلیم شود و به نسل های جدید فرصت خلاقیت در سیاست بدهد تا راه را برای وحدت ملی هموار کند. حل مشکلات کشور و انجام اصلاحات آشکار.
27211