افزونه پارسی دیت را نصب کنید Wednesday, 23 October , 2024
3

امام در هنگام عصبانیت بسیار خویشتن دار بود و کنترل عجیبی بر نفس خود داشت – خبرگزاری مهر ایران و جهان

  • کد خبر : 286168
امام در هنگام عصبانیت بسیار خویشتن دار بود و کنترل عجیبی بر نفس خود داشت – خبرگزاری مهر ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه دین و اندیشه: در تاریخ پرحادثه انقلاب، هیچ روزی مانند 12 بهمن نبود که مردی از سلاله انبیا و به شیوه خود، با دست خود. معجزه آسا و دلی به ژرفا و پهنای دریا در میان انسانهای شایسته و با چشمان به راه، چون آیه رحمت فرود آمد و آنان را […]

خبرگزاری مهر – گروه دین و اندیشه: در تاریخ پرحادثه انقلاب، هیچ روزی مانند 12 بهمن نبود که مردی از سلاله انبیا و به شیوه خود، با دست خود. معجزه آسا و دلی به ژرفا و پهنای دریا در میان انسانهای شایسته و با چشمان به راه، چون آیه رحمت فرود آمد و آنان را بر بال ملائکه قدرت حق نشاند و به عرش بلند کرد. افتخار و احترام. . و عظمت و هیچ روزی مثل چهاردهم خرداد نبود که طوفان مصیبت و ماتم بلای غم را بر سر این مردم بیاورد. ایران یک دل شد و آن دل در حسرت ذوب شده سوخت و یک چشم شد و آن چشم در مصیبت بزرگ گریست. آن روز خورشید غروب کرد و با طلوع آن هزار چشمه نور در حیات ملت ایران جوشیده بود. روحی با نفس بالا رفت روح او، به بدن ملت جان بخشیده بود. حنجره ای که نفس گرمش سردی و افسردگی جهان اسلام را از خود دور کرده بود خاموش شد. لبهایشان بسته شد تا آیات شرف و کرامت الهی بر مسلمانان جاری شود احضار شده و طلسم یأس و ذلت را بر جانشان باطل کرده بود.

بت ها را شکست و عقاید شرک را از بین برد. او به همه فهماند که کمال انسانی، علیوار زندگی کردن و رسیدن به مرزهای عصمت افسانه نیست. او ملت ها او نیز فهمید که می توان محکم شد و غل و زنجیر اسارت را شکست و در چنگال حاکمان چنگ زد. منور نور قرب حق را در چهره نورانی خود دید و طعم خیر الهی را که در زندگی جاری است و مرگ باران بر او می بارد، همه آن را امتحان کردند. دعای او با این جمله مستجاب شد: الهی لمزل رعد و برق در روزهای زندگیت خیر برش خورده است برکت بده آنی توسط مامتی; “خدایا شکرت! نیکی تو همیشه نصیب من در طول عمرم بوده است؛ هنگام مرگم این خیر را از من دریغ کن.” با مرگ او انقلاب دیگری آغاز شد. او ده میلیون قلب بیقرار را در بدن خود جمع کرد و صدها میلیون نفر در سراسر جهان درد او را گریستند. همانطور که در زندگی شما تختخواب ها فرعونی را تکان داده بود و با مرگش خواب و رویاهای دروغین را از چشمان دشمنانش ربود.

گرچه بسیاری از زوایای شخصیت والای امام ناشناخته مانده و تلاش برای کشف برخی از آنها زمان بیشتری می طلبد. ولی تأمل در قسمت مرئی ابعاد شناخته شده شخصیت امام می تواند زوایای نامرئی در ابعاد را آشکار سازد. یک غریبه معنای دلها را آشکار کند.

به مناسبت ورود سی و پنجمین سالگرد درگذشت او لمس کردن رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی روایت چند تن از شاگردان و ستایشگران آن شخصیت استثنایی را می خوانیم. آنچه در زیر می خوانید روایت است. آیت الله عباس ایزدی نجف آبادی در کتاب سلسله موی دوست از امام (ره) نقل شده است:

در سال 1317 یا 1318 از نجف آباد برای تحصیل به قم رفتم. با اینکه برخی از دروس را خوانده بودم، دوستانم به من گفتند که در مدرسه فیضیه در قم آقایی به نام آقا روح الله یا حاج آقا روح الله است که پنج شنبه و جمعه درس اخلاق می دهد. بعد از دو جلسه در کلاس اخلاق، وضعیت فردی را پیدا کردم که انگار گم شده است آه تو یافته است چیزهایی که گفتند با سلیقه من بسیار سازگار بود. راستی در این درس آن عطش عرفانی هر چه بود رفع شد. این درس تاثیر زیادی در روح داشتم، چون تو این آرزو را برای شب زنده داری داری یا داری حالت ها عرفان در من زنده شده بود و آن صاحب را احساس کردم روح آفرین متر. البته این تاثیر فقط برای دانش آموزانی که در درس شرکت می کردند نبود. بلکه وجود آن در دیگرانی که آنجا بودند آشکار بود; شامل بازارها قم که اغلب شرکت می کند می توان آنها این کار را می کردند. ملاقات من از امام (ره) درس می گرفتم و ایشان خیلی لذت می بردند. مرحوم علامه مطهری نیز به درس اخلاق علاقه زیادی داشت. در واقع تعداد زیاد شرکت کنندگان غیر معنوی تاثیر خاصی بر دانش آموزان داشت. حتی علمای اصفهان هم که بیشترین توجه را به ارتقای روحیه طلاب داشتند، باز هم در خطبه های خود می گفتند: در درس حاج آقا روح الله حضور داشته باشید.

تدریس خصوصی کتب عرفانی.

همانطور که در خصوصی کتاب ها عرفان را تدریس می کردند. یادم نیست از کدام یک از دوستانم شنیدم که امام (ره) فرمودند: کتابی از مقداری من به اهل علم درس می دادم. یک شب او را در خواب دیدم و به من گفت: کتابم را نشان نده. گویی چیزهایی بوده که به قول عرفا در باره باید گفت: «هر که اسرار حق را آموخت / دهانش را مهر و دوختند». منظورم این است که او به دلیل تسلط بر مضامین عرفانی نیز مشهور بود.

از نظر اخلاقی و عرفانی، ویژگی خاصی در امام مشاهده شد. آنها را حمایت کردن خیلی زیاداسرار دعامن به خصوص کتاب «آداب» را به خاطر دارم دعامرحوم شهید ثانی خیلی دقت می کرد و می گفت: بهتر است بگوییم. اسرار دعا«به معنویاتی که از اول وضو داشتند، یعنی از لحظه‌ای که انسان می‌خواهد برای وضو رو به آب شود تا آخر نماز، بیشتر توجه داشتند. شریعتبارها می گفتند: یکی از ائمه معصومین (علیه السلام) می فرماید: اب پیشرفت شما به رحمت الله یعنی وقتی برای وضو گرفتن کنار آب می روی در واقع به رحمت خدا. می توان روی این عبارت خیلی تاکید داشتند. خلاصه خیلی موعظه کردند. در بین طلاب، کسانی که علاوه بر تحصیل به فکر ارتقای اخلاق نیز بودند، در درس اخلاق امام (ره) شرکت کردند.

برای من هم اجازه بگیر

از نظر سایر دروس حوزه، تا جایی که یادم می آید، حضرت امام در ابتدا درس های معقولی می دادند. که در مدرسه فیضیهسیستم «حکمت» و «اسفار» در خانهصدر المطلحین به آنها آموزش داده شد نظر آنها این بود که با توجه به سطح این درس ها خیلی بالاست، همه نباید در آنها شرکت کنند. از این رو مشکل برای دانش آموزان است. می توان در واقع در دروس خود افرادی مانند مرحوم شهید مطهری، آیت الله منتظری، آقای مهدی حائری (فرزند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری) و آقای حاج شیخ عبدالجواد را انتخاب کردند. کوه آنها یک نماینده داشتند. آنها هم بعد از مدتی من را پذیرفتند چون کلاس ها مخفیانه برگزار می شد. ماجرا از این قرار بود که یک روز در جریان بحث، نه آقای مطهری و نه منتظری را ندیدم. من فرض کردم آنها باید در جایی مخفیانه درس بخوانند. حق ترجیح خرید من این کار را کردم و به آقای مطهری گفتم چه خوب است که اجازه حضور در کلاس را به من بدهد. اتفاقا تیرام زد و نتونستند انکار کنند. بدین ترتیب اجازه شرکت در درس امام (ره) را پیدا کردم.

بانی درس اصول.

همزمان با شروع تدریس آیت الله بروجردی، امام امام دو درس خارج یکی فقه و دیگری اصول را تدریس می کردند که خارج از جلد «کفایه» جلد دوم بود. اصول آیت الله منتظری و مرحوم شهید بود. مطهری دوره زمانی امام (ره) دوباره شروع به تدریس این دروس کردند. ظاهراً همان سال (43) بود که انتشارات ایجاد شده تدریس در خانه در تابستان، که پس از آن معاهده نوشته اش رسید.

امام از ابتدا در مقایسه با دیگران فردی تنگ نظر با تفکر عمیق تر به نظر می رسید. به محض اینکه لب به سوال باز می کردیم تا آخر سوال را می فهمیدند و جواب می دادند.

به سخنان مولانا دقت کنید.

امام در هنگام عصبانیت بسیار خویشتن دار بود. مثلاً اگر سر کلاس عصبانی هستید. می توان برخاستند و خواستند فریاد بزنند، فقط گفتند: «مولانا» و دست بر زمین گذاشتند. می توان ضربه زدند اگرچه عصبانی بودند اما کنترل عجیبی روی تنفس خود داشتند. دلیلش این است می توان هرگز نبود کلمه هیچ چیز ناخوشایندی از زبان آنها نشنید. حتی اگر حرف محکمی بزنی می توان گفتند به قدر گفتن قوی بود یا حداکثر گفتند: آقا گوش کن، مولانا به حرف دقت کن.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=286168

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.