افزونه پارسی دیت را نصب کنید Sunday, 20 October , 2024
0

افشای راز جنایت وحشتناک دوست دختر جدید تهرانی

  • کد خبر : 403971
افشای راز جنایت وحشتناک دوست دختر جدید تهرانی

آفتاب نیوز: هشتم مردادماه سال جاری به پلیس جنایی پایتخت اعلام شد مردی در منزل خود جان باخته است. با توجه به مشکوک بودن مرگ وی، تیم جنایی به منزل متوفی که در یکی از محله های پایتخت قرار داشت، رفتند. جسد بی جان مرد جوانی در طبقه دوم یک خانه قدیمی افتاده بود. آثار […]

آفتاب نیوز:

هشتم مردادماه سال جاری به پلیس جنایی پایتخت اعلام شد مردی در منزل خود جان باخته است. با توجه به مشکوک بودن مرگ وی، تیم جنایی به منزل متوفی که در یکی از محله های پایتخت قرار داشت، رفتند. جسد بی جان مرد جوانی در طبقه دوم یک خانه قدیمی افتاده بود. آثار ضربه چاقو روی سینه مرد جوان نمایان بود و نشان می داد وی در درگیری کشته شده است. همسر این مرد اما مدعی شد که شوهرش خودکشی کرده است. او گفت که کمتر از یک سال است که با همسرش فرید ازدواج کرده است اما در این مدت کوتاه دائماً درگیری و اختلاف داشتند.

به گفته این زن، روز حادثه پس از درگیری با همسرش از خانه خارج شده و پس از بازگشت جسد خون آلود خود را پیدا کرده است. او گفت که همسرش سابقه خودزنی داشته و پس از آخرین درگیری در غیاب او خودکشی کرده است.

با وجود اینکه زن جوان چنین ماجرایی را تعریف کرد، بازپرس جنایی دستور دستگیری او را به عنوان مظنون اصلی داد. از سوی دیگر جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل و پس از بررسی های گسترده مشخص شد مرگ این مرد قتل بوده و نه خودکشی. در واقع ضربه ای که به بدن مقتول اصابت کرد و باعث مرگ وی شد، توسط شخص دیگری وارد شد و به خودی خود وارد نشد. در این شرایط زن جوان بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت تا اینکه صبح دیروز پس از 2 ماه سکوت لب به اعتراف گشود و به قتل شوهرش اعتراف کرد. این زن گفت که با شوهرش اختلاف جدی داشته و در آخرین درگیری مرتکب قتل شده است. این زن پس از اعتراف به جنایت با دستور قضایی دستگیر و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

از چاله به چاه افتادم

زن جوان می گوید ناخواسته مرتکب جنایت شده است. او ادعا می کند که زندگی خوب و آرامی داشته تا اینکه فرید (مقتل) وارد زندگی او شده و تصمیم اشتباهی برای ازدواج برای بار دوم گرفته است. گفتگو با او را می خوانید.

ابتدا خودتان را معرفی کنید.

من سامیه هستم و 38 سال سن دارم.

سوابق او نشان می دهد که او دو بار ازدواج کرده است.

درست است، اما من شانس زیادی نداشتم و هر دو بار اشتباه کردم و تصمیم اشتباهی گرفتم. من برای اولین بار در 19 سالگی ازدواج کردم. من عاشق شدم و با مردی که دوستش داشتم با وجود مخالفت خانواده ام ازدواج کردم. حاصل زندگی اول من یک پسر 13 ساله است. اگرچه در ابتدا زندگی خوبی داشتیم، اما چند سال بعد شوهرم معتاد شد و بعد از آن زندگی ام به هم ریخت. مجبور شدم از او جدا شوم. بعد از طلاق زندگی خوبی داشتم. در واقع تکه ها را برداشته بودم تا اینکه فرید از سر راهم گذشت که ای کاش این اتفاق نمی افتاد و من تبدیل به قاتلی نمی شدم که بخواهم تا آخر عمر با این عذاب وجدان زندگی کنم.

فرید چگونه با شما آشنا شد و چگونه با او آشنا شدید؟

بعد از جدایی رفتم تا شغل مورد علاقه ام را پیدا کنم. فعالیت خود را در زمینه زیبایی پوست و صورت آغاز کردم. من قبلا در یک کلینیک زیبایی کار می کردم و کارم تمیز کردن پوست بود. یک روز که برای رفتن به خانه از درمانگاه خارج شدم، سوار ماشین فرید شدم. به طور اتفاقی تصمیم گرفت همان شب مرا مسافر ببرد، چون مسافر نبود. آن روز شروع به صحبت کردیم و دوستی ما از همان شب شروع شد. من احساس می کردم که او مرد خوبی است، اما اشتباه کردم که تسلیم ازدواج دوم شدم.

چه اتفاقی افتاد که آشنایی شما به ازدواج ختم شد؟

من هم مثل او بلد بودم به مشکلات فرید گوش کنم. فرید قبل از من سه بار ازدواج کرده بود. او دو بار طلاق گرفت و همسر سومش دچار حمله قلبی شد. او گفت که نمی تواند یک شریک خوب برای او پیدا کند. او عاشق من شد و من هم کم کم عاشقش شدم. تا اینکه از من خواستگاری کرد و من قبول کردم و زن چهارم فرید شدم. در واقع ما تازه عروس بودیم. زندگی ما هنوز یک ساله نشده بود که به طور تصادفی جان او را گرفتم.

برگردیم به روز حادثه. چه شد که جانش را گرفتی؟

بعد از ازدواج متوجه شدم فرید معتاد است. او همچنین شیشه می کشد. مثل شوهر اولم ناگهان یاد تمام آن روزهای تلخ افتادم. در زندگی قبلی من یک شب شوهرم آنقدر بالا بود که سعی کرد من را خفه کند. اما من از دست او فرار کردم و جانم را نجات دادم. در آن زندگی من جانم را نجات دادم، اما در این زندگی جان یک نفر دیگر را گرفتم. شوهرم فرید مدام مرا مورد آزار و اذیت و ضرب و شتم قرار می داد. بعد از ازدواج هم کارش را از دست داد و من مجبور شدم برای تامین وسایلش کار کنم. از این وضعیت خسته شده بودم. روز حادثه دوباره درخواست پول کرد و با هم صحبت کردیم. بعد خواستم برم تشییع جنازه دایی ام که تازه فوت کرده بود. بهش گفتم بریم ولی دیدم داره لیوان میخوره. با چاقویی که کنارش بود به من حمله کرد. من هم او را هل دادم و چاقو را از دستش بیرون آوردم و ضربه ای به او زدم. خیلی عصبانی بودم و نمی توانستم عصبانیتم را کنترل کنم. بعد از اینکه فرید را دیدم که روی زمین دراز کشیده بود و در حال خونریزی بود از خانه بیرون رفتم چون خیلی ترسیده بودم اما فکر نمی کردم بمیرد. زود برگشتم و دیدم حال شوهرم خوب نیست. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما او جان سالم به در نبرد و من باید تا پایان عمر با این عذاب وجدان زندگی کنم.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=403971

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.