بازار؛ گروه بورس: در شرایط فعلی نمادهای کوچک و متوسط فضای بیشتری برای رشد قیمت دارند و گردش پول به آنها توجه بیشتری خواهد کرد. بسیاری از سهامی که طبق گزارش ها وضعیت خوبی داشتند، توانسته اند بازده اوراق قرضه بهتری کسب کنند. پس اینطور نیست که سهامداران نتوانند در بازار حرکت کنند و تماشاگر باشند. اما صندوق ها و موسساتی که جریان پولی قوی دارند و جریان پولی در اختیار دارند باید طبق روند بازار پیش بروند تا آرام آرام فضای قیمت و حرکت بازار شکل بگیرد و شاهد افزایش تدریجی در بازار باشیم. .
بازار هنوز عمق لازم را ندارد و شاید معاملات نیز این موضوع را تایید کند. توسعه غیر ماهرانه وجوه و بدون در نظر گرفتن مدیریت صحیح وجوه را به نوسان در شرایط مختلف سوق داده است. یک مثال، وجوه اهرمی بود که تا حدودی فضای بازار را به گروگان گرفته بود. در واقع، جریان پول تسریع شد و با سرعت و خوش بینی زیادی به صندوق های اهرمی و سایر صندوق ها پمپ شد. اما این وجوه این پول را در دل بازار به گردش درنمی آورد و البته مشکل دیگری هم وجود داشت و آن این بود که این پول ها برای خرید بلوک های صندوق های تثبیت و توسعه استفاده می شد و به صورت جزئی در بازار گردش نمی کرد. این موضوع چالش های زیادی را در بازار ایجاد کرد. به نظر می رسد این بار سیاست گذار با محدود کردن دامنه صندوق های غیر از سهام این سوال را مطرح می کند که فعلا بهتر است این صندوق ها منابع را با سرعت کمتری جذب کنند.
ایجاد چندین صندوق بزرگ و کوچک الگوی برنده اقتصاد و بازارهای مالی است که در تمام دنیا دنبال شده است، اما در ایران آنقدر به یکباره صندوق ایجاد شده که منجر به انحراف منابع شده است.
صندوق های سرمایه گذاری و ابزارهای غیرمستقیم به طور کلی ایده ای جذاب و منطقی برای گسترش بازارهای مالی و تقویت موسسات مالی متعدد هستند. اگرچه گفته می شد که ایجاد چند صندوق بزرگ و کوچک در نهایت الگوی برنده اقتصاد و بازارهای مالی است که در تمام دنیا از این مدل پیروی می کنند، اما در ایران به یکباره آنقدر صندوق ایجاد شده که باعث انحراف شده است. از منابع
عملکرد ضعیف و نامتعادل صندوق
در واقع شروع ماجرای سرمایه گذاری غیرمستقیم درست است اما در ایران از این ابزار به درستی استفاده و اجرا نمی شود. مشکل دیگر سرعت رشد وجوه اهرمی است. این فراتر از تصور بسیاری از تصمیم گیرندگان بود. آنها به سرعت به نبض حدس و گمان بازار تبدیل شدند. آنها کارکرد مناسب خود را از دست دادند و البته عملکرد ضعیف و نامتعادل برخی از آنها نیز در این امر بی تأثیر نبود.
به خصوص در دوره اخیر که بازار با اقبال نقدینگی به سمت آنها رفت، نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند و اکنون با شرایطی مواجه هستیم که کنترل و عدم رشد سریع اینها عقبنشینی جدی داشته است. بودجه و آنها آن را می بینند. البته صندوق های اهرمی همچنان برای بخشی از سرمایه گذاران جذابیت خاصی دارند، اما این موضوع نباید باعث شود که گردش پول در بازار، بازار عمومی را فراموش کند و برای نوسانات روزانه به سراغ این گروه برود.
وجوه اهرمی بخشی از نوسانات جریان پول روزانه بازار را جذب کرده اند. اگرچه در بازار به درستی کار نمی کنند. این بدان معناست که این صندوقها سهام و شاخصهای بزرگ بازارمحور را انتخاب کردهاند و کارکرد این پول به آرامی از شکل نوسانات مفید و سوق دادن بازار به سمت سقوط و انجماد تغییر کرده است.
مشکل بسیاری از سهامداران امروز این است که آنها معتقدند وجوه اهرمی بخشی از نوسان جریان پول روزانه بازار را جذب کرده اند. اگرچه در بازار به درستی کار نمی کنند. این بدان معناست که این صندوق ها نیز سهام و شاخص های بزرگ بازار محور را انتخاب کرده اند و کارکرد این پول به آرامی از شکل نوسانات مفید و سوق دادن بازار به سمت قفل و منجمد شدن در این صندوق ها تغییر کرده است و این موضوع نیز باعث شده است. کارایی بازار را تحت تأثیر قرار داد.
نکته بعدی این است که تغییر مستمر قوانین، دستورالعمل ها و شرایط حاکم بر آنها می تواند پیامدها و آثار متفاوتی بر بازار داشته باشد. به همین دلیل، علاقه بازار به برخی از این صندوق ها ممکن است به تدریج کاهش یابد، اما ما معتقدیم که آنها به عنوان یک ابزار قوی، حاکمان فعلی بازار باقی خواهند ماند.
سرمایه گذاری غیرمستقیم و ایجاد صندوق های متنوع بسیار یکی از بهترین اتفاقاتی است که رخ داده است، اما عدم مدیریت قوی و نظارت بر عملکرد صندوق ها باعث ایجاد چالش های زیادی در بازار شده است.
نرخ بهره تضمینی برای واحدهای رایج وجوه اهرمی
مدتی پیش نرخ سود تضمینی واحدهای عادی وجوه اهرمی به 36 درصد رسید. این حداقل نرخ تضمین شده برای این نوع واحدها نشان دهنده ریسک بالایی در بازار پر نوسان است. این نرخ حتی از بازده بلندمدت بورس نیز بیشتر است. اگر بازده صندوق کمتر از حداقل تضمین شده، یعنی 36 درصد در سال باشد، واحدهای حق بیمه باید سود تضمین شده را جبران کنند. در این شرایط سوال اساسی که مطرح می شود این است که آیا خرید واحدهای ممتاز (همان واحدهایی که در بازار به فروش می رسد) منطقی است؟ اگر بازده مورد انتظار کسی در بازار سهام بیش از 41 درصد در یک سال یا بیش از 3.3 درصد در ماه باشد، خرید این نوع واحدها منطقی است. در غیر این صورت، خرید واحدهای ممتاز وجوه اهرمی به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد. اگر حباب موجود به معادله اضافه شود، وضعیت بدتر می شود. صندوق های اهرمی مشکلی اساسی به نام نرخ سود بالا دارند و صاحبان واحدها باید این موضوع را بسیار جدی بگیرند.
بر اساس این گزارش می توان بیان کرد که مشکلات نوسانات بازار سهام در چند وقت اخیر صرفاً مربوط به ریسک های سیستماتیک نبوده است. در عوض، سیاست افزایش مجوز صندوق، معاملات اهرمی و غیره به بی نظمی بازار کمک کرد. با این حال، گفته میشود که صندوقهای سرمایهگذاری متقابل و صندوقهای اهرمی برای افراد بیتجربه نعمتی برای مالکیت هستند. اما آنها به انحراف منابع دامن زدند و شروع به نوسان در بازار کردند. در حالی که در مرحله فعلی بورس باید از نوسانات دور بماند تا روند مثبتی داشته باشد.