به گزارش مانیبان، حضور گسترده مردم و مردم کاشمر (ترشیز) در مراسم تشییع پیکر نماینده سابق خود که با لطف مشترک هیات های اجرایی دولت ابراهیم رئیسی و هیات های نظارت رد صلاحیت شد، نشان داد حق انتخاب را به نام مردم سلب کردند. آنها چقدر صلاحیت دارند که به نمایندگی از مردم صحبت کنند.
محمدرضا خباز هنوز 70 ساله نشده بود که به طور ناگهانی درگذشت در حالی که اندکی قبل از این خبر رد صلاحیت وی توسط هیات های اجرایی منصوب از سوی دولت رئیس جمهور باعث تعجب وی شد و هیات نظارت به وی اجازه ورود به صحنه انتخابات و استاندار سابق را نداد. از دو استان شمنان و خراسان شمالی را فاقد تعهد عملی به نظام می دانستند! آبدارچی اگر تعهدی نداشته باشد استخدام نمی شود پس استاندار دو استان و نماینده سابق و معتمد رئیس سابق مجلس را نداشت؟
این در حالی است که ایشان اصلاح طلب به معنای کامل کلمه نبودند و بیشتر به طیف اعتماد ملی و حتی علی لاریجانی متمایل بودند و شهرت او به عنوان یک اصلاح طلب عمدتاً به دلیل عقل گرایی و پرهیز از تکرار شعار و شعار بود. هزار بار باز پس گرفت چون خیلی منطقی بود. او صحبت می کرد و البته با احمدی نژادی های دولت رئیسی موافق نبود.
اینکه دو نهاد اجرایی و نظارتی صلاحیت معاون و فرماندار سابق را رد میکنند، اما اندکی پس از تشییع جنازه وی در شهرستان، نشان میدهد که وی از سه وضعیت مستثنی نیست:
در فرض اول معاون سابق به دلیل محبوبیت و محبوبیت رد شد و این برای مدعیان سینه مردم بد است، به ویژه برای رئیس دولت که نه از جانب مردم، بلکه از طرف مجریه صحبت می کند. هیئت های دولت او اولین بار آن را رد کردند. هر چند قبلا نماینده بوده است.
در مورد دوم، نماینده سابق و استاندار قبلاً چندان محبوبیتی نداشت، اما وقتی رد صلاحیت شد محبوب شد چون مردم احساس می کردند به خاطر حمایت از حقوق آنها بود و این دوباره برای کار بد است. زیرا نشان می دهد که هر چه بیشتر از خودتان فاصله بگیرید، محبوب تر می شوید!
حالت سوم این است که مردم توانایی تمیز کردن یا تشخیص چیزی را ندارند، اما اگر اینطور است چرا ما قبل از دیگران شاهد آن صحنه ها نیستیم؟
در دو سه باری که در استودیوی رادیو اینترنتی ایران صدا با مرحوم خباز صحبت کردم، دیدم ایشان فردی بسیار فرهیخته و فرهیخته است که برخلاف احمدی نژادی های سال های 88 تا 92 هرگز از دایره ی رادیو خارج نشد. منطقی و هرگز به طعنه نیفتاد و شرایط امروز را توصیف کرد، پیش بینی هم کرد و البته مشخص است که چرا رد شد. زیرا آنها یک فرد مطیع می خواهند.
اگر مرگ خباز ناشی از فشار عصبی این رفتار بود، باید وجدان ها را جریحه دار کرد. برای معدود کاندیداهایی که از سوراخ های ظریف شورای نگهبان و هفت خوان رستم لغزیده اند و در صورت حضور چشمگیر مردم می توانند انتخاب شوند، این تشییع نیز یک تجربه آموزنده است. باید به گونهای عمل سیاسی و اجتماعی صورت گیرد که وقتی مردم میمیرند، به خوبی شخص شهادت دهند و جمعیت به نفع آقای خباز شهادت دهند و به تعبیر بهتر صلاحیت او را تأیید کنند. او در ریاضیات و کتاب مهارت داشت و نه تنها از روی قلب می خواند، بلکه با عقل صحبت می کرد و نیازی به شعار دادن نداشت.
این تشییع گواه دیگری برای تایید سخنان آن جوان سیاستمدار در تلویزیون است که آبروی مردم را نمی توانی برد و از خاتمی، دایی و فردوسی پور یاد کرد که در تلویزیون مورد توهین و تحریم قرار نگرفتند.
منبع: عصر ایران