افزونه پارسی دیت را نصب کنید Tuesday, 26 November , 2024
4

اختلاف دیپلماتیک اصولگرایان

  • کد خبر : 34036
اختلاف دیپلماتیک اصولگرایان

علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه سابق و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و از مذاکره کنندگان اصلی دولت روحانی، حامل این گفته است. صرف نظر از صحت این گزاره و بازه زمانی پیشنهادی آن و حتی اهمیت این موضوع، اما حساسیت هایی که از سوی جریان های اصولگرا نسبت به آن وجود دارد، باعث […]

علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه سابق و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و از مذاکره کنندگان اصلی دولت روحانی، حامل این گفته است. صرف نظر از صحت این گزاره و بازه زمانی پیشنهادی آن و حتی اهمیت این موضوع، اما حساسیت هایی که از سوی جریان های اصولگرا نسبت به آن وجود دارد، باعث شده است که واکنش های اپوزیسیون به انتقاد از این دیدگاه طی 48 ساعت گذشته داغ رسانه ها و فضای مجازی شود. اکثریت مخالفان که انعکاس آن را در انتشار نظرات رسانه‌های نزدیک به این جناح می‌توان یافت، مستقیم و غیرمستقیم علی اکبر صالحی را خطاب به دولت روحانی و چهره‌های مذاکره‌کننده آن از جمله ظریف و عراقچی قرار دادند و از آسیب کلی برجام صحبت کردند.

همان برجامی که پس از عادی سازی پرونده هسته ای ایران به عنوان پیش زمینه ای برای عادی سازی روابط ایران و آمریکا مورد توافق قرار گرفت و با هدف رفع تحریم های فلج کننده اقتصاد ایران و بازگرداندن موقعیت از دست رفته ایران در نظام بین المللی در حال تغییر بود. مذاکره کنندگان دولت قبل به دنبال چیزی فراتر از موضوع هسته ای بودند و آن تعیین استراتژی مقابله با آمریکا به عنوان یکی از دلایل چالش های سیاست خارجی کشور بود. از منظر این جریان، آمریکا باید از فضای خصومت خارج شود و در عرصه رقابت با آن مقابله کند، همانطور که چین و بسیاری از بازیگران نظام بین الملل با آمریکا خصومت ندارند، اما طیفی از رقابت به سمت همکاری و مشارکت وجود دارد.

از این منظر، برخلاف تصور عموم، نظم بین‌الملل ضربه‌های جدی نخورده است و از این رو آمریکا می‌تواند حتی در تنظیم روابط ما با شرق نیز مشکلات بزرگی ایجاد کند. از این منظر، نقش هنجارها و رژیم های بین المللی مهم است و ایالات متحده همچنان قاعده ساز است. اما نوع واکنش های رسانه های اصولگرا به صحبت های اخیر صالحی، ظریف و عراقچی در رسانه های اصولگرا نشان می دهد که این جریان به صدایی خاموش در ساختار تصمیم گیری تبدیل شده است. با تمام این اوصاف، مخالفت با این روایت در میان اصولگرایان یکسان نیست و خوانش های متفاوت و گاه متفاوتی از محاسن و معایب آن وجود دارد، هرچند در نهایت این جریان نقطه مقابل نظر دولت روحانی و چهره های دیپلماتیک آن در مورد چگونگی تامین منافع در عرصه روابط خارجی است.

جریان اول؛ مبتنی بر دولت

اولین جریان اصولگرایی جریان مستقر در قدرت است که شامل دولتمردان و دیپلمات های فعلی وزارت امور خارجه می شود. این جریان با توجه به مقتضیات هنر حاکمیتی و مسئولیت های اجرایی، طرفدار مذاکره برای حل مشکلات کشور است و از 17 آذر 1400 تا شرایط کنونی که مبتنی بر درک نانوشته، ضمنی، موقت یا جزئی است، بر موضوع رفع تحریم ها تمرکز کرده و حتی از منافع اقتصادی آن بهره برده و حتی به طور مستقیم از آنها بهره می برند.

در واقع تجویز گفتگو و مذاکره به عنوان یک ضرورت و راهی کم هزینه، البته با قرائت آن از موضع عزت، حکمت و مصلحت به عنوان سه اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی، راهبرد این جریان در عرصه روابط خارجی است. می توان آنها را اصولگرایان عمل گرا نامید که فقط به دلیل تأثیر آنها بر بهبود اقتصادی خواهان لغو تحریم ها هستند، نه یک پروژه بزرگ مانند عادی سازی روابط ایران و غرب. آنها بر این باورند که به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و عربستان، پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و طبیعتاً رفع برخی گره‌ها در مذاکرات کنونی و نوعی توافق ضمنی، ناشی از عمل‌گرایی به دلیل نیازهای خاص حوزه عمل و واقعیت است.

جریان دوم؛ مخالفت با سازش

در مقابل همه جریان‌های اصولگرا، اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا، جریان دوم بلوک اصولگرا وجود دارد که هرگونه مذاکره با آمریکا و مواد مرتبط با آن از جمله برجام را ضرر محض می‌داند و برخلاف سایر جریان‌ها و قرائت‌هایی که مذاکره را ابزار سیاست خارجی برای تامین منافع ملی می‌دانند، البته با خود آمریکا هم ضرری به مفاهیم و مصداق آن‌ها ندارد. ایجاد. این جریان برای اثبات ادعای خود نشانه های مختلفی از دشمنی آمریکا با ملت ایران در دهه های گذشته از جمله تجهیز صدام برای جنگ، سرنگونی هواپیمای مسافربری، تحریم، قرار دادن ایران در محور شرارت، قرار دادن سپاه در لیست ترور و… را ارائه می دهد که نشان از دشمنی اساسی آمریکا با ماهیت جمهوری اسلامی دارد.

نکته دیگر در مانور کنونی، پاسخ انحرافی آمریکا به تمایل ایران برای همکاری است که با خروج ترامپ از برجام به اوج خود رسید. این دیدگاه حتی دیگر جریان‌های اصولگرایی برگی را نیز از نقد خود دور نمانده و هجمه‌هایی را به سمت رویکرد اصولگرایان معتقد به مذاکره و گفت‌وگوی چندجانبه سوق داده است. و سومین نکته و در عین حال مهمترین نکته ای که این جریان دستکاری می کند، قرار دادن هرگونه ادبیات مذاکره به ویژه از سوی دولت قبل از جمله اتاق فکر و عملیات ارتباطی با آمریکاست، زیرا سیاست خارجی کشور در دولت سیزدهم در مسیر درستی قرار دارد و با تکیه بر روابط با همسایگان خود و گره زدن سرنوشت این میدان و گروه اف.اف.اف. فرآیند

جریان سوم؛ نه این و نه دیگری

اما جریان سوم درون بلوک اصولگرایان که مواضع آن تا حدودی به ادبیات مذاکره کنندگان دولت روحانی نزدیک است، اما در عین حال از این جریان در تعریف مصادیق و نقشه راه فاصله دارد، اصولگرایان هستند که می توان آنها را حامیان راه سوم در سیاست خارجی دانست. جنبشی که عمدتاً طرفدار سیاست قدرت و قدرت گیری منطقه ای ایران است و معتقد است جمهوری اسلامی ایران دیگر قدرت یکی دو دهه اخیر نیست و در این سال ها به قدرتی منطقه ای با بازیگران فرامنطقه ای تبدیل شده است. از منظر چنین تحولی است که این گروه بر این باورند که می توان با آمریکا در شرایط برابر مذاکره کرد، زیرا نظم آمریکا و توانایی آن در شکل دادن به تحولات منطقه در حال تغییر است و بنابراین آمریکا می تواند متعادل شود و امتیازات موثرتری دریافت کند.

این جریان عمدتاً به یک شخصیت سیاسی و دیپلماتیک به نام دریادار علی شمخانی مرتبط است که از حامیان رئالیسم تدافعی بود و مشخص است که با کناره‌گیری از قدرت می‌توانست وزن کمتری در معادلات سیاست خارجی پیدا کند، اما همچنان برخی از چهره‌های سیاسی و دیپلماتیک از جمله محمدباقر قالیباف; علی لاریجانی و کمال خرازی را می توان از حامیان این رویکرد دانست. بنابراین، این جنبش طرفدار گفت‌وگو، طرفدار افزایش قدرت و توازن و تثبیت موقعیت منطقه‌ای ایران است، اما با این وجود، با مفروضات بنیان‌گذاران برجام و پروژه عادی‌سازی نظام بین‌الملل اختلاف نظر جدی دارند.

به عنوان مثال، جریان سوم روایت ویژه ای از کاهش قدرت ایالات متحده در نظام جهانی و کاهش نقش تعیین کننده قوانین آن برای رژیم های بین المللی باز می کند. همین طور به جای نگاه هنجاری جریان دولت قبل، از منظر رویکردهای واقع بینانه، از قدرت سخت به راه های تعادل در عرصه دیپلماسی رسیده است. کدام یک از این دیدگاه ها می تواند در سیالیت و پویایی تحولات سیاسی در جهت ترویج اندیشه خود در سیاست خارجی موفق باشد، نیازمند گذشت زمان و چگونگی وقوع تحولات منطقه ای و بین المللی متناسب با جایگاه و موقعیت ایران است.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=34036

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.