خبر خوب این روزهای بازار موسیقی کشور انتشار آلبوم جدید احسان خواجه امیری از امروز 6 آبان ماه است. این پست از چند جهت قابل بررسی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
احسان خواجه امیری یکی از معدود خوانندگان باقی مانده از نسل سوم موسیقی پاپ کشور است که پس از انتشار آلبوم «شهر دیوانه» در سال 1376 تصور می شد مانند هم نسلان خود در حاشیه است و دیگر در بازار حضور ندارد. موزیکال کانتری نمی تواند.
حال شنیده ها حاکی از آن است که این خواننده پس از 6 سال غیبت با آلبومی از Propyman که متشکل از آهنگسازان و آهنگسازان معروفی چون علیرضا افکاری، هومان نامداری، امیربهادر دهقان، حسین غیاثی و اهورا ایمان است، در حال بازگشت به بازار است. . اگرچه این آلبوم ادامه سنت این خواننده جوان که هر 2 سال یک بار یک آلبوم منتشر می کند، تعریف نمی شود، اما خبر خوبی است که نشان از خاستگاه هنری او دارد و در زمانی که نسل دوم و سوم خوانندگان پاپ کشور زندگی می کنند. در گوشه انزوا اگر پیروز شوند، بازگشتی باشکوه محسوب می شود.
نکته دیگری که باید به آن فکر کرد، «آلبوم انتشار» است که این روزها تبدیل به یک خاطره شده است. چند سالی است که اکثر خواننده ها در طول سال چندین تک آهنگ منتشر کرده اند و بر این اساس اقدام به انتشار موزیک ویدیو و برگزاری کنسرت می کنند. انتشار آلبوم خواجه امیری در حال حاضر یک اتفاق حرفه ای محسوب می شود که «شاید» تعادل خوبی در بازار برقرار کند و کافی را به سمت انتشار آلبوم خوانندگان سوق دهد.
خواجه امیری بدون توجه به تمام مزایای حرفه ای انتشار آلبوم به جای تک آهنگ، امیدوار است پس از انتشار آلبوم به تور کنسرت برود. اتفاقی که الان بعد از انتشار تکآهنگها افتاده و یک خواننده بعد از انتشار تکآهنگ، مدتها و تقریباً به طور مداوم چندین ماه کارنامهاش را بر اساس همان تکآهنگ اجرا کرده و نمیتواند مخاطبانش را قانع کند. ; از این رو انتشار آلبوم و رفتن به تور کنسرت پس از این حرکت اتفاقی حرفه ای و شایسته تلقی می شود که می تواند به عنوان الگو توسط سایر خوانندگان تکرار شود. الگویی که با کمی اغماض تا اواسط دهه 80 ادامه داشت، اما از دهه 90 تا امروز که دوران امپراتوری مجردهای غیر آکوستیک است، این رسم تقریبا به فراموشی سپرده شد، جز موارد کمی که دیده شد.
در تمامی این موارد انتشار آلبوم احسان خواجه امیری اقدامی مثبت به حساب می آید. بی انصافی است که از شرکت آوای فروهر که این امکان را به خواننده ای متعلق به نسل سوم موسیقی پاپ کشور داده است، اشاره نکنیم.
اگر به جریان کافی منجر شود، این حرکت طولانی تر خواهد بود. در چنین فضایی هیچ خواننده شایسته و حرفه ای منزوی نخواهد شد و بخش بزرگی از فعالان عرصه موسیقی کشور فعالیت مستمری را تجربه می کنند. اقتصاد موسیقی چابک تر خواهد بود و مردم کیفیت بیشتری را در کنسرت ها تجربه خواهند کرد.
در عرصه موسیقی این سال ها برخی اختلافات اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. امیدواریم این تدبیر حکیمانه برای خوانندگان نیز اندیشیده شود تا فضای موسیقی کشور را به سمت تولید حرفه ای آلبوم موسیقی سوق دهد.