اسمارتک نیوز– مهم نیست چند سال داریم، مواقعی آنقدر درمانده می شویم که مثل بچه ها رفتار می کنیم و راه درست را نمی دانیم. یکی از گره های کوری که بسیاری از ما با رسیدن به این وضعیت با آن مواجه می شویم، شکست عشقی است. وقتی یک رابطه به پایان می رسد، از شریک زندگی خود جدا می شویم و فکر می کنیم دنیا به آخر رسیده است و بدتر از این نمی شود و مدام مورد هجوم افکار مسخره و آزاردهنده قرار می گیریم و متأسفانه به دلیل اینکه این کار را نکرده ایم. یاد گرفتیم که این افکار و احساسات را مدیریت کنیم، به آنها اجازه می دهیم ما را کنترل کنند، آنها می توانند این کار را انجام دهند و آنها را به سمتی که می خواهند هدایت کنند و ما در امواج ظالمانه و خشمگینی که این افکار ایجاد می کنند غرق خواهیم شد و برای ما سخت خواهد بود. بیایید بیرون، زیرا افکار می توانند همانقدر مسموم باشند که می توانند پیشاهنگ باشند و انسان را روشن کنند و انسان را مسموم کنند و غرق کنند! اما واقعیت این است که ما هستیم که به افکار خود جهت و بال می دهیم. مثلاً بعضی چیزها هستند که اصلاً ارزش فکر کردن ندارند و باید یاد بگیریم که مغز خود را طوری کنترل و هدایت کنیم که موضوعات بی اهمیت و وقت گیر را دور بزند و به موارد مهم تری بپردازد.
البته نمی خواهیم بگوییم شکست عشقی یک موضوع بی ارزش و بی اهمیت است، اما وقتی چنین اتفاقی در زندگی یک فرد می افتد، یعنی اتفاق افتاده است و هر چقدر خودمان را تنبیه کنیم، چیزی تغییر نمی کند. ، پس باید شرایط را بپذیریم و سعی کنیم خود را با آن تطبیق دهیم، یعنی عزاداری و غم برای آن چیزها حدی دارد و وقتی از حد فراتر رفت زندگی شما را ناراحت و فلج می کند. خوشبختانه در مسیر پذیرش شکست عشقی و غم و اندوه مربوط به آن می توانیم به روش های مختلفی به یکدیگر کمک کنیم، به عنوان مثال کمک گرفتن از یک روانشناس در این راه می تواند بسیار دشوار باشد. راه دیگر تمرکز و رشد فردی با مطالعه کتاب های مرتبط است. این روزها برای هر چیزی که فکرش را بکنید کتاب هایی نوشته شده است و شکست عاطفی و جدایی یکی از آنهاست و اتفاقاً کتاب های خوبی هم در این باره نوشته شده است، زیرا نویسندگان به عنوان انسان قطعاً شکست هایی از عشق و علاقه دارند. میل. از طریق به اشتراک گذاشتن آنها با ما، راه را برای دیگران هم نوع خود هموار کنید. در این سری مقالات قصد داریم در هر شماره کتاب های مفیدی را در این زمینه معرفی کنیم.
ممنون برای این لحظه
این کتاب بر اساس واقعیت نوشته شده است و داستان شکست عشقی نویسنده (والری تریروایلر) که همسر سابق رئیس جمهور سابق فرانسه، فرانسوا اولاند بود را شرح می دهد. نویسنده پس از اطلاع از رابطه پنهانی شوهرش با شخص دیگری، همسرش را در سکوت رها کرده بود و پس از آن شروع به نوشتن این کتاب کرد که تمام زوایای پنهان این رابطه را آشکار می کند، خود والری جایگزین همسر قبلی آقای رئیس جمهور و او شد. باورم نمی شد همان بلایی که برای همسر قبلی فرانسوا اتفاق افتاد برای او هم رخ دهد و به نوعی تاریخ در حال تکرار است.
به گفته تریروایلر، او تصمیم گرفت این شکست را روایت کند تا بتواند از این موقعیت خارج شود و دوباره کنترل زندگی خود را به دست بگیرد. این کتاب در دو روز اول انتشار بیش از 200000 نسخه در فرانسه فروخت. نویسنده در یکی از فصول کتاب می گوید: چرا به اینجا رسیدیم؟ چه شد که در این مدت کوتاه اینقدر از هم دور شدیم؟ قدرت مثل اسید عمل کرد و عشق ما را از درون خورد. یعنی سردرگم است که چرا این رابطه به پایان رسیده است و به دنبال دلیل می گردد.شکست عشقی نویسنده نه تنها زندگی شخصی نویسنده را به چالش کشید بلکه به دلیل شهرت این زوج توجه جهانیان به این جدایی نیز معطوف شد.
دوست داشتم
نویسنده این کتاب (آنا گاوالدا) کوشیده است ضمن ستایش، بینشی واقع بینانه از عشق ارائه دهد. شخصیت اصلی داستان زنی است که به دلیل اینکه با معشوقش بود شوهر و خودش و فرزندانش را رها کرد و رفت و گویی بمبی در وسط زندگی این زن منفجر شد. پس از این ماجرا، این زن به همراه فرزندانش به خانه پدر و مادر شوهرش می رود و در آنجا با پدرشوهرش از عشق و رنجشان صحبت می کنند و داستان حول محور گفتگوی این دو جناب آقای پدر می چرخد. -قانون -قانون از رابطه بین عاشقانش و دوراهی عشق و تعهد صحبت می کند و در این بین قهرمان داستان متوجه می شود که بیش از اینکه زندگی خود را به حالت قبل برگرداند، نیاز به دیدن و شناخت شرایطی دارد که در آن قرار دارد. . در داخل و از زوایای مختلف به این شکست نگاه کنید.
تمام تلاش نویسنده در این کتاب بر این موضوع است که هیچ زندگی پس از جدایی عاطفی به پایان نمی رسد و این بن بست و پایان دنیا نیست و راهی طولانی در پیش خواهد بود.
اگر می خواهید زندگی خود را زیباتر کنید، از صفحه کتابخانه ما دیدن کنید تا دنیای خود را با کتاب های خوب بسازید.