روابط ایران و آمریکا که پس از نوعی «تفاهم نانوشته» در ماههای قبل از جنگ غزه وارد دورهای از ثبات و عاری از نوسانات جدی شده بود، بار دیگر در معرض تلاطم قرار گرفت. جنگ غزه و درگیری کنترل شده برخی از بازیگران منطقه مانند حزب الله، حشدالشعبی و حوثی ها شرایط خطرناکی را در جنگ ایجاد کرده است که اگرچه تحت کنترل بوده اند. اما همچنان نگرانی از گسترش جنگ وجود دارد. پس از عملیات حماس در 15 مارس، اسرائیل می خواست که جنگ گسترش نیابد تا بتواند تنها بر غزه تمرکز کند. از این حیث، آمریکا نیز با مواضع و ارسال برخی پیام ها، علاوه بر اعزام دو گروه ناوگان به شرق مدیترانه و خلیج فارس، سعی در ترویج این سیاست در ابعاد دیپلماتیک و نظامی داشت. اگرچه با درایت مقامات جمهوری اسلامی تاکنون از گسترش جنگ و دخالت ایران جلوگیری شده است. اما جنگ غزه لایه دیگری از تنش را بر روابط دو کشور افزوده است.
یکی از عوارض تنش زیر جلدی جدید، فعال شدن جریان های رادیکال در ایالات متحده است. در مورد اخیر، این جریان ها طرحی را که پنجشنبه گذشته در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد، تصویب کردند که در صورت تبدیل به قانون، می تواند از دسترسی ایران به شش میلیارد دلار انتقالی از کره جنوبی به قطر جلوگیری کند. این طرح که با 307 رای موافق و 119 رای موافق در مجلس نمایندگان تصویب شد، باید در مجلس سنا نیز تصویب و سپس به امضای رئیس جمهور برسد. اگرچه این طرح غیرحزبی توصیف شده است. اما 94 دموکرات رای موافق ندادند. اگرچه دموکرات ها با 51 تا 49 سناتور اکثریت و کنترل سنا را در اختیار دارند. اما این احتمال وجود دارد که هم در سنا و هم در مجلس نمایندگان چندین دموکرات به این طرح رای مثبت بدهند. اما سوال اصلی این است که آیا بایدن قطعنامه کنگره را وتو خواهد کرد یا خیر، و آیا احتمال دارد آن را وتو کند، آیا دو سوم اکثریت مورد نیاز کنگره برای لغو وتوی رئیس جمهور وجود خواهد داشت یا خیر. رای مجلس نمایندگان نشان داد که دو سوم این مجلس نیاز است. اما بعید است که دو سوم لازم در مجلس سنا به دست آید.
صرف نظر از سرنوشت این طرح در کنگره، موضوع این است که دسترسی ایران به شش میلیارد دلاری که در جریان مبادله زندانیان در سپتامبر گذشته از کره جنوبی به قطر منتقل شده بود، مورد تردید افراطیون سطوح دیگر غزه قرار گرفته است. در ایالات متحده و اسرائیل قرار گرفته است و مقامات دولت بایدن در این زمینه تحت فشار هستند. در واکنش به این فشارها، بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در 12 اکتبر در تل آویو گفت: ایران در کوتاه مدت به شش میلیارد دلار دسترسی نخواهد داشت. وی تصریح کرد که “ایالات متحده بر این پول کنترل کامل دارد و این حق را برای خود محفوظ می دارد که دوباره آن را مسدود کند.” مسئولان بدون ذکر نام تا روزهای اخیر اعلام کرده اند که هیچ مبلغی از این پول در بانک قطر برداشت نشده است. صرف نظر از جنبه های مالی، نکته مهمی که در این زمینه باید به خاطر داشت این است که هیچ چیز در روابط بین الملل قطعی نیست و هرگونه توافق بین کشورها (حتی معاهدات) در صورت تغییر شرایط یا تغییر دولت ها می تواند با مشکل مواجه شود. به عبارت دیگر، هیچ تضمینی برای برجام 2014 یا هر توافق بعدی وجود ندارد. اینکه گفته می شد برای آزادی شش میلیارد دلار ضمانت دریافت شده است، در عین حال مشخص بود که این موضوع صحت ندارد.
اگرچه این شش میلیارد دلار که ظاهراً بخشی از «تفاهم نانوشته» بود، با موانعی مواجه شده است. اما به نظر می رسد با توجه به ادامه جنگ در اوکراین و جنگ در غزه و همچنین انتخابات حیاتی ریاست جمهوری آمریکا، دولت بایدن همچنان مایل است و باید این تفاهم را زنده نگه دارد و از فروپاشی آن جلوگیری کند. سایر عناصر این تفاهم، مانند جلوگیری از حمله به پایگاه های آمریکا در سوریه و عراق و همچنین جلوگیری از تهدیدات کشتیرانی بین المللی در آب های منطقه، تحت فشار هستند. اما اعتدال احزاب همچنان مانع از گسترش این جلسات شده است. در این زمینه اگرچه آخرین گزارش سه ماهه مدیرعامل سازمان و اظهارات اخیر وی بیش از پیش صریحتر بود. اما چهار کشور غربی از ارائه قطعنامه علیه ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در هفته گذشته خودداری کردند. علاوه بر این، علیرغم فشار افراطگرایان، دولت بایدن همچنان از اعمال تحریمهای نفتی شدید علیه ایران امتناع میکند و تنش بین گروههای نزدیک به ایران و ایالات متحده در سطح منطقه از محدودیتهای کنترلشده فراتر نرفته است. اما در صورت تداوم جنگ غزه و تنشهای مربوط به آن، خطر برخوردهای تصادفی و اشتباه محاسباتی همواره وجود دارد و برای عبور از این دوره پرتلاطم، بیش از هر زمان دیگری به احتیاط و حساسیت نیاز است.
*منتشر شده در روزنامه شرق.
۳۱۱۳۱۱