زن سالخورده ای به کلانتری رفت و از مردی شکایت کرد که گفته بود در گذشته خواستگار او بوده و اکنون او را تعقیب می کند.
به گزارش صبح امروز، خانم 71 ساله ای است که با عجله و نگرانی وارد کلانتری شده و ظاهر و پوشش بسیار خوبی داشت، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا مشهد گفت: داشتم. 6 فرزند و در 45 سالگی شوهرم از دنیا رفت و من با کار در خانه مردم از فرزندانم مراقبت کردم و به هیچ چیز جز خوشبختی آنها فکر نکردم.
آن روزها گرمای تابستان و سرمای زمستان را نمی شناختم و فقط برای خرج زندگیم تلاش می کردم، اما هنوز در یک خانه اجاره ای کوچک زندگی می کنم.
حدود یک سال از فوت شوهرم می گذشت که جعفر به من ابراز علاقه کرد و از من خواست با او ازدواج کنم اما من فقط به فکر فرزندانم بودم. از طرفی جعفر مردی متاهل و دارای زن و فرزند بود. این تأثیر مهمی در تصمیم من برای پاسخ منفی به او داشت.
من پیشنهاد جعفر را رد کردم، اما بعد از گذشت 25 سال از این ماجرا، او هنوز مرا رها نکرده و همیشه در تعقیب من است. حتی زمانی که محل سکونتم را تغییر دادم، او از من دست نکشید و بالاخره محل زندگی جدیدم را پیدا کرد. او افرادی را استخدام می کند تا مرا آزار دهند.
متأسفانه همسایه هایم از زمان ورود و خروج من به او خبر می دهند و من از این وضعیت به شدت می ترسم و روزهایم را با نگرانی و ترس سپری می کنم. وقتی از خانه بیرون می آیم و متوجه تعقیب جعفر می شوم دست و پایم از نگرانی می لرزد. چندین بار با پلیس 110 تماس گرفتم و ماجرا را گفتم اما خبری از حضور پلیس نبود.
با اظهارات این زن، افسر پلیس متوجه رنج ها و ناراحتی های روحی او شد و ساعتی را با استفاده از مهارت های روانی با او صحبت کرد. سپس با یکی از فرزندان این زن تماس گرفت و ماجرای خواستگار خیالی او را تعریف کرد.
پسر پیرزن نیز با بیان اینکه مادرش پس از فوت همسرش دچار بیماری روانی شده است، گفت: اصرار به اینکه مادرمان با ما زندگی کند بیهوده است.
در همین حال پسر پیرزن با راهنمایی سرهنگ غلامعلی تیموری (رئیس کلانتری امام رضا) به کلانتری آمد و قول پیگیری درمان تخصصی مادرش را داد.
