افزونه پارسی دیت را نصب کنید Friday, 27 September , 2024
0

قتل هولناک مادر زیر مشت و لگد پسر ظالم / در تهران رخ داد

  • کد خبر : 376828
قتل هولناک مادر زیر مشت و لگد پسر ظالم / در تهران رخ داد

به گزارش رکنا، اول شهریور زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: من یک مددکار اجتماعی هستم. یکی از کارگران ما به مادرش حمله کرد و از خانه فرار کرد. زمانی که ماموران پلیس به محل حادثه شتافتند، دختر گفت: مرد جوانی به نام اشکان که نابینا و تحت مراقبت ما است، مادرش […]

به گزارش رکنا، اول شهریور زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت: من یک مددکار اجتماعی هستم. یکی از کارگران ما به مادرش حمله کرد و از خانه فرار کرد.

زمانی که ماموران پلیس به محل حادثه شتافتند، دختر گفت: مرد جوانی به نام اشکان که نابینا و تحت مراقبت ما است، مادرش را زد و متواری شد. امروز مادرش به ما گفت که دستش عفونت کرده و به بیمارستان نمی رود و از ما کمک خواست. وقتی رفتیم خانه اش، اشکان خواب بود. مادرش پتو را برداشت تا دست زخمی اش را به ما نشان دهد اما ناگهان اشکان. او به او حمله کرد و با مشت و لگد مورد ضرب و شتم قرار گرفت. هر چه تلاش کردیم نتوانستیم جلوی او را بگیریم و وقتی زن میانسال نیمه زرنگ شد، اشکان از حمله به او دست کشید و از خانه فرار کرد.

در پی این تماس، امدادگران بلافاصله زن میانسال را به بیمارستان منتقل کردند اما ضرباتی که اشکان وارد کرد به کبد مادرش اصابت کرد و زن 50 ساله 24 ساعت بعد جان باخت. با مرگ زن میانسال، موضوع به بازپرس محمدجواد شفیعی اعلام شد و تحقیقات تیم جنایی برای دستگیری قاتل فراری آغاز شد.

تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که متهم پس از ارتکاب جنایت از تهران متواری شده است. اما از آنجایی که تیم جنایی به قاتل فرصت بازگشت به محل جنایت و خانه اش را می داد، خانه را مخفیانه زیر نظر گرفتند. 33 روز پس از جنایت، صبح دیروز هنگامی که اشکان قصد داشت مخفیانه وارد خانه اش شود، توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شد.

اشکان در تحقیقات به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: گاهی مواد مخدر مصرف می کنم و بعد از مصرف متوجه نمی شوم چه کار می کنم. 15 روز قبل از قتل، در حال عبور از خانه مان بودم که با مرد شیطان صفتی درگیر شدم و او مرا زد. در این حادثه دستم به شدت آسیب دید، اما از ترس اینکه او یا فرزندانش به محض خروج از خانه به دیدن من بیایند، از خانه خارج نشدم. مادرم اصرار کرد که باید به پزشک مراجعه کنم، اما من قبول نکردم. تا روز حادثه با دو مددکار اجتماعی تماس گرفت و از آنها کمک خواست. یک دفعه عصبانی شدم و تصادفاً او را زدم. بعد از فرار به سراغ پدرم رفتم که مدت هاست از ما جدا شده بود و در شهر محل زندگیش ماندم. حدود یک ماه بعد از ماجرا با این تصور که آسیاب کار خود را به پایان رسانده و پلیس دیگر تعقیبم نمی کند به خانه برگشتم و دستگیر شدم.

با اعترافات متهم 27 ساله در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=376828

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.