رسول سلیمی: در کمتر از شش ماه گذشته، این دومین بار است که یکی از شرکای بزرگ تجاری ایران، دولت را در سیاست خارجی غافلگیر می کند. در آذرماه 1401 بود که دولت چین طی اعلامیه ای مشترک با کشورهای حوزه خلیج فارس، ضمن تردید ضمنی در مالکیت جمهوری اسلامی بر جزایر سه گانه، خواستار حل مسالمت آمیز این مناقشه ساختگی توسط دولت های خلیج فارس شد. . در بند 12 بیانیه مشترک چین و سران کشورهای خلیج فارس آمده است: رهبران تلاش های صلح آمیز از جمله ابتکارات و پیشنهادات امارات متحده عربی برای دستیابی به راه حلی مسالمت آمیز برای مشکل جزایر سه گانه تنب، تنب و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه بر اساس قوانین بین المللی.
اکنون پس از گذشت حدود 6 ماه از اقدام چین در امضای بیانیه ای که ادعای امارات بر جزایر سه گانه ایران را تایید می کند، روسیه با حضور در نشست شورای همکاری خلیج فارس همین موضوع را تکرار کرده است.
در بخشی از بیانیه پایانی نشست مشترک وزرای امور خارجه روسیه و 6 کشور حوزه جنوبی خلیج فارس (کویت، عربستان، امارات، قطر، بحرین و عمان) در مسکو آمده است: وزیران امور خارجه شرکت کنندگان در این نشست از تلاش ها و ابتکارات دولت امارات برای حل مناقشه در مورد جزایر سه گانه از طریق مذاکرات دوجانبه یا یک دادگاه بین المللی بر اساس قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل مطلع هستند. مالکیت جزایر متعلق به امارات یا ایران اعلام نشده و یا حاکمیت امارات بر جزایر تایید نشده است، اما موضوع جزایر به عنوان اختلاف اعلام شده و خواستار حل این اختلاف است.
بیشتر بخوانید:
چرا دولت رئیس جمهور نسبت به چین و روسیه منفعل است؟
روسیه نام خلیج فارس را تحریف کرد
ابوطالبی: عجیب است که ما در برجام به خاطر دشمنی روس ها شکست خوردیم
هشدار فلاحت پیشه درباره مواضع روسیه در قبال جزایر سه گانه ایران
معادله امارات در خاورمیانه چیست؟
اماراتی ها با زیرکی وجود اختلاف بر سر جزایر را تایید و در بیانیه مشترک روسیه و 6 کشور جنوب خلیج فارس گنجانده اند تا در عین حال از خواسته خود علیه ایران در آینده حمایت کنند که هم اکنون تایید شده است. توسط همه اعضای شورای امنیت با حق وتو و قابل ارائه در دیوان بین المللی دادگستری. این معادله که مبتنی بر روابط اقتصادی است، تمامی سطوح سیاست خارجی را در روبنای خود در بر می گیرد. به عبارت دیگر، اعراب خلیج فارس در تمامی روابط اقتصادی خود با کشورها، امروزه برای تامین منافع خود در خاورمیانه، ضمیمه های سیاست خارجی را بر شرکای خود مقدم می دارند. تعدد تراز تجاری اعراب با چین و روسیه و انزوای ایران در نظام بین الملل از یک سو و سیاست یکجانبه و نگاه ساده انگارانه دولت سیزدهم به روابط با شرق، ایران را به کارت بازی تبدیل کرده است. ابرقدرت های شرقی (چین و روسیه) و ثروتمندان خاورمیانه (شورای همکاری خلیج فارس) تبدیل شده اند.
بنابراین، روش کار امارات برای جلب حمایت چین و روسیه در حال حاضر و آمریکا و اروپا در گذشته در مورد جزایر سه گانه به شرح زیر است: امارات مالکیت خود را بر جزایر اعلام نمی کند، اما فقط دعوت به حل و فصل مناقشه از طرق مسالمت آمیز می کند، در نتیجه بسیاری از کشورها آن را می پذیرند، اما پرداختن به وجود این اختلاف به نفع ابوظبی است و موقعیت این کشور را تقویت می کند.
در چنین شرایطی، با توجه به مواضع چین و روسیه و مواضع قبلی ایالات متحده و اتحادیه اروپا، 5 عضو دائم دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، موضع امارات در مورد پذیرش وجود اختلاف بر سر جزایر و دعوت به مذاکرات دوجانبه یا مراجعه به حمایت داوری بین المللی بر اساس قوانین بین المللی و منشور ملل متحد، این نیز دستاورد بزرگی برای امارات است.
چرا ایران در سیاست خارجی سردرگم است؟
استراتژی ایالات متحده برای کنترل و مهار ایران به سمت برنامههای هوشمند پیش رفته است، درک چین و روسیه از نیاز دولت رئیسجمهور به اعتبار بینالمللی تحت تأثیر سرمایههای سهام ضعیف داخلی، رئیسجمهور را با تبلیغات گسترده و آمادهسازی رویههای برنامهریزی در تله قرار داده است. رئیسی آنچه را که میخواست، بر اساس توصیههای مشاورانش، نیاز به پیروزی در سیاست خارجی داشت و در عین حال که این پیروزیها در موقعیتهای تبلیغاتی مفید بود، در سفره مردم ایران تأثیری نداشت.
استقبال رسمی روسیه و چین از رئیسی، دولت سیزدهم را در ورطه این اشتباه راهبردی قرار داد که چین و روسیه می توانند به بلوکی قابل اعتماد در برابر آمریکا و غرب تبدیل شوند. بنابراین، بدون درک روابط تجاری و اقتصادی غرب و شرق و تأثیر این روابط بر سیاست خارجی که اقتصاد را مبنای همه سیاستهای نظام بینالملل قرار داده است، نگاه ایران به سیاست خارجی در ظرف ایدئولوژی است. و توجه به آرمان ها ارزیابی نمی شود، امکانات ارائه می شود و این ایده در سیاستمدار ایرانی پدیدار می شود که چین و روسیه با ایران به سمت یک جنگ تمام عیار علیه غرب حرکت خواهند کرد.
در چنین شرایطی ایران متاثر از تحریم های آمریکا روز به روز سیاست خارجی خود را نامتعادل کرد و با تکیه بر شرق، منافع و منافع سیاست خارجی را در گرو روابط اقتصادی با این کشورها قرار داد که نمونه آن از دست دادن فرصت برجام است. توافق برای تنش زدایی با غرب و تعادل با آن، اقتصاد ضعیف ایران را به همراه فقدان سرمایه اجتماعی دولت ریاست جمهوری به عاملی کلیدی در تحمیل اراده در خاورمیانه با کمک کشورهای شرقی و خاورمیانه تبدیل کرد. . اکنون ایران در شرایط بیاستراتژی در نظام بینالملل قرار دارد، سردرگمی که دولت 13 را در مسیر پذیرش خواستههای ابرقدرتها قرار داده و اکنون در شرایط ضعف اقتصادی از جمله توافقهای شانگهای و برجام قرار دارد. وضعیت ضعیف دولت سیزدهم به جای بهره مندی از منافع اقتصادی، آمریکا را در پروژه مهار ایران موفق تر خواهد کرد. راه برون رفت از آن، اتخاذ تصمیم شجاعانه برای خروج از سیاست ایدئولوژیک و توجه به منافع ملی مبتنی بر عقلانیت است.
۳۱۱۳۱۱