به گزارش بازار، مقاله ای به قلم یون سون در تاریخ 7 فوریه 2024 در سایت خبری Project Syndicate منتشر شده است. حملات حوثی ها به کشتی ها در دریای سرخ (خواه مستقیماً کشتی های چینی را هدف قرار دهند یا نه) تهدیدی برای بهبود اقتصادی چین است. اما اگر از منظر رقابت چین با آمریکا به این موضوع نگاه کنیم، آشفتگی کنونی خاورمیانه خبر بدی برای چین نیست.
بخش هایی از این گزارش:
دو مولفه سیاست چین در خاورمیانه را شکل می دهد: استنباط چین از تهدید و محاسبات استراتژیک این کشور در رابطه با رقابت بر سر قدرت با آمریکا. در برخورد با ایالات متحده، رویکرد چین به سه «نباید» خلاصه می شود: عدم همکاری، عدم حمایت و عدم تقابل. علیرغم حملات پهپادی و موشکی به خطوط کشتیرانی در دریای سرخ، این باور مبنای تصمیم چین برای مقابله نکردن با حوثیهای مورد حمایت ایران است.
حملات در دریای سرخ در واکنش به حمایت غرب از جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه آغاز شد و به گفته یک مقام ارشد حوثی در ماه گذشته، کشتیهای چینی مستقیما مورد تهدید قرار نگرفتهاند و حوثیها تاکید دارند که این رویکرد ادامه خواهد داشت. اسرائیل باقی بماند. اگر نداشته باشند ادامه می یابد و هیچ کدام از کشتی های چینی و روسی مورد حمله قرار نمی گیرند.
گسترش مسیرهای حمل و نقل همچنین می تواند قیمت واردات را افزایش دهد و به طور بالقوه منجر به تورم بالاتر در چین شود. اگر قیمت نفت نیز تحت تأثیر قرار گیرد، اقتصاد چین (که قبلاً در رکود است) تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت.
استراتژیست های چینی تمایل دارند تحولات خاورمیانه را از دریچه روابط چین و آمریکا ارزیابی کنند، بنابراین حتی بی ثباتی منطقه ای ممکن است برای چین بد به نظر نرسد. کارشناسان چینی از اینکه می بینند چگونه آمریکا مجبور به حمایت از اسرائیل به قیمت روابط استراتژیک این کشور با کشورهای مسلمان منطقه می شود، بسیار خوشحال هستند. چین از رقیب قدرتمند خود که به مناقشه خاورمیانه کشیده می شود سود می برد، در حالی که سرمایه گذاری زیادی در جنگ اوکراین انجام داده است.
به نظر نمی رسد چین قصد سوء استفاده از حواس پرتی آمریکا را داشته باشد و مثلاً با تایوان کاری انجام دهد. اما او از کاهش اعتبار و موقعیت رهبری ایالات متحده لذت می برد.
چین تحت هیچ شرایطی به ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه حوثی ها نخواهد پیوست. عدم همکاری با ایالات متحده تنها دلیل این تصمیم نیست، بلکه به این دلیل است که توازن ظریفی را که چین با اسرائیل و جهان عرب و همچنین مسلمانان سنی و شیعه برقرار کرده است، برهم خواهد زد.
چین به خوبی می داند که راه حل دو کشوری در کوتاه مدت بعید است به دست آید. به خصوص که این امر اساساً دیدگاه امنیت ملی اسرائیل و کل خاورمیانه را تغییر خواهد داد. اما هدف احتمالاً دستیابی به راه حل دو کشوری نیست. هدف تضعیف ایالات متحده است.