شایانوز مطمئناً تا به حال در تمام زندگی ما بارها پیش آمده که جسم ما جایی بوده است، اما روحمان در دنیای دیگری سفر می کند و مثلاً وقتی می خواهیم با جان و دل در یک مکان نبودیم. شب بخواب سرمان روی بالش است، یک بله وجود دارد و ای کاش از ذهنمان خارج شود که گاهی اوقات خوابمان میآید و مجبور میشویم بریم یخچال تا چیزی بخوریم یا گوشیمان را برداریم و به آن رسیدگی کنیم. ; بله و لعنتی اگر می خواستم هر چیزی باشد مثلاً ای کاش زنگ می زدم اگر زنگ نمی زدم کاش می رفتم اگر نرفته بودم و غیره و بعد شروع می کنیم ساختن داستانی در مورد اینکه اگر کار خاصی را انجام می دادم یا نمی کردم چه اتفاقی می افتاد. و بله، این یک دنیای خیال و توهم است، ما تا آخر می رویم و در آن غرق می شویم، انگار که واقعاً همان کاری را که فکر می کردیم انجام دادیم و نتیجه را دیدم، اما بعد با یک تلنگر به زندگی واقعی برمی گردیم و می بینیم که انجام دادیم. ‘t. این خبر نیست!
بله، این سیلی واقعیت است، اما چه می توان کرد، آیا باید به نوعی به این زندگی متصل بمانیم یا نه؟ بالاخره باید دستمان را در دست زندگی بگذاریم و با جریان آن حرکت کنیم و هماهنگ باشیم، زیرا در این میان آنچه از دست میرود، زمان و زندگی ماست، کتابهای زیادی در مورد رفع این موقعیتها و زندگی در آن وجود دارد. لحظه حال چیزی به نام شکوه زندگی در لحظه حال وجود دارد، اما امروز می خواهیم شما را با یک کتاب فانتزی آشنا کنیم که یک رمان است و کتاب حالت داستانی دارد که داستان دختری با خواهر و برادر زیاد است. اگر فرصتی دارد که به او بگوید، آن را واقعی کن! پس برای آشنایی بیشتر با این کتاب زیبا با ما همراه باشید.
کتاب کتابخانه نیمه شب
آیا تا به حال خواسته اید زندگی دیگری داشته باشید، یک فرد دیگر باشید و در جای دیگری زندگی کنید؟ البته پاسخ اکثریت به این سوال مثبت است، زیرا بسیاری از افراد حتی برای یک لحظه کوچک در زندگی خود این تمایل را داشته اند، آیا می توانند تغییر کنند، پدر و مادر و خانواده شان چطور؟ کتابخانه نیمه شب کتابی نوشته مت هیگ، نویسنده پرکار انگلیسی است که بیشتر آثارش بر اساس تجربیات خودش است. زمانی که هیگ خیلی جوان بود افسردگی زندگی او را تحت الشعاع قرار داد و این سایه آنقدر گسترده شد که او را در موقعیت خودکشی قرار داد، اما در نهایت این نویسنده توانست از چنگ سرد افسردگی خارج شود و سپس شروع به نوشتن کرد. آثار هنری ارزشمند مانند یک کتابخانه در نیمه شب است.
داستان این کتاب در مورد دختری است که تنها زندگی می کند، نامزدی به هم خورده و کارهای عجیب و غریب و تا حدی بی معنی انجام می دهد و به نوعی افسردگی و انرژی های منفی سراسر زندگی او را احاطه کرده است و این دختر نمی تواند از آنچه گذشت عبور کند. . اتفاق می افتد، او خود را رها می کند و همیشه خود را به خاطر آنها سرزنش می کند، و به نوعی وسواس فکری دارد که در نهایت، زندگی دخترش در مسیری قرار می گیرد که می تواند تا پایان تصمیماتش برود و ببیند آیا درست می گوید یا خیر. در زندگی، تصمیمی که او سعی میکرد بفهمد چه اتفاقی میافتد و این بار با تصمیمهای متفاوت، نقاط عطف زندگیاش را یکی یکی میگذراند.
حتی فکر کردن به این موضوع جذاب است، مثلا فکر کنید درخواست ازدواج کسی را رد کرده اید، اما فکر کنید اگر جواب مثبت داده بودم چه؟ بنابراین خیلی راحت، اگر به آن شخص پاسخ مثبت می دادید، تمام زندگی شما از جلوی چشمانتان می گذشت و می دیدید که اگر جواب شما مثبت بود، قرار بود چه اتفاقاتی برای آن فرد بیفتد، فکر کنید آیا چنین گزینه ای در زندگی همه وجود داشت. اگر این اتفاق می افتاد، احتمالاً هیچ کس اشتباه نمی کرد، هیچ فردی با شخص اشتباهی به زندگی خود ادامه نمی داد و…
گزیده ای از کتابخانه نیمه شب
(هیچ زندگی وجود ندارد که در آن بتوانید برای همیشه در حالت شادی خالص باشید و این تصور فقط باعث ایجاد ناراحتی بیشتر در زندگی می شود.
شما می توانید همه چیز را داشته باشید و هیچ احساسی نداشته باشید.
گاهی اوقات تنها راه یادگیری زندگی کردن است.
رمان کتابخانه نیمه شب را می توان اثری برای همه سنین و اقشار اجتماعی دانست و فرقی نمی کند نوجوان باشید یا جوان و میانسال، خیلی وقت ها پیش می آید که با حسرت دست و پنجه نرم می کنید و آرزو می کنید که زندگی متفاوت بود، می شود مطمئن باشید که در هر سن و شرایطی می توانید خود را در صفحات این کتاب ببینید.
اگر می خواهید زندگی خود را زیباتر کنید، از صفحه کتابخانه ما دیدن کنید تا دنیای خود را با کتاب های خوب بسازید.