هلیا نصیری: عباس رافعی; نویسنده و کارگردان سینما به بررسی وضعیت فعلی فیلمنامه نویسی در کشور و همچنین بررسی صنعت سریال سازی به بهانه برگزاری اولین رویداد فیلمنامه نویسی که قرار است در تیرماه سال جاری برگزار شود . وی می گوید: سینمای ما و صنعت سریال سازی ایران از لحاظ فنی از جمله تدوین، تصحیح رنگ، فیلمبرداری، بازیگری، کارگردانی، صدابرداری و حتی جلوه های ویژه رشد قابل توجهی داشته است، اما فیلمنامه نویسی و ایده پردازی متاسفانه با سایر بخش ها برابری می کند. . نرفته است دلیل این مغایرت عدم تحقیق در این زمینه است. بسیاری از تهیه کنندگان و حتی مشتریان، چه دولتی و چه غیردولتی، وقتی ایده خوبی برای ساخت فیلم به ذهنشان می رسد، بدون تحقیق آن را تبدیل به اثر می کنند. باید در نظر داشت که پژوهش فقط مختص فیلم های تاریخی نیست، بلکه برای سایر ژانرها اعم از اجتماعی و خانوادگی نیز انجام می شود و بدون تحقیق میدانی و کتابخانه ای اثر ماندگاری نخواهد داشت.
و می افزاید: از طرفی فیلمنامه نویسان ما یک ساختار کلاسیک برای فیلم ها انتخاب می کنند که هر فیلم سه پرده دارد. در حالی که ساختارهای کنونی دنیا تغییر کرده و سینمای مدرن ساختاری مدرن می طلبد. اما متاسفانه وضعیت فیلمنامه های ما در کشور به همین منوال است. مثلاً وقتی یک فیلم، کمدی یا هنری در داخل یا خارج از کشور موفق می شود، فیلمنامه های دیگر شبیه آن می شوند. به این دلیل که کمبود خلاقیت و ایده پردازی اکنون در سینمای ایران محسوس است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا علاقه مندان به این رشته می توانند فیلمنامه نویسی را شغلی برای کسب درآمد بدانند؟ او توضیح می دهد: فیلمنامه نویسی یک حرفه در دنیای سینماست و گاهی قیمت آن از بازیگران سوپراستار بیشتر است. یعنی اهمیت دادن و بها دادن به ایده ها و خلق فیلمنامه در سینمای غرب و اروپا به گونه ای که نویسنده به کشف ایده های ناب و خلق آن ها ترغیب شود چون می داند دستمزد ناب هم می گیرد، اما در سینمای ما این گونه است. این است. خیر مثلا یک فیلمنامه نویس یک پنجم بیشتر از یک فیلمنامه نویس درآمد دارد و همین باعث می شود که این رشته در ایران رشد نکرده باشد و حتی همه فیلمنامه نویسان می خواهند کارگردان شوند یا از طریق فیلمنامه نویسی وارد سینما شوند تا کارگردان شوند. ما در کشور فیلمنامه نویس کمی داریم که فقط فیلمنامه نویس به معنای واقعی باشد و بخواهد کارگردان، تدوینگر یا بازیگر نشود. چنین افرادی در سینمای ایران کم هستند، اما از آنجایی که ما کم فکر هستیم، امیدوارم در آینده تبدیل به یک شغل پردرآمد شود.
همچنین حضور استارتآپها و رویدادهایی که در این زمینه اتفاق میافتد و تأثیر آنها در پیشرفت فیلمنامه را برجسته میکند: آموزش فیلمنامه مانند دروس علوم انسانی یا حتی فیزیک و شیمی نیست که به فرمولها و حفظ آنها بپردازد. فیلمنامه نویس شوید. فیلمنامه نویسی باید در کارگاه های فیلمنامه نویسی تدریس شود. در این رویدادها چند نفر باید دور هم جمع شوند تا ایده ای را توسعه دهند و سپس فیلمنامه را زیر نظر یک معلم بنویسند. اگر روال به این صورت باشد، چنین اتفاقاتی موثر خواهد بود. اما باید خلاقیت دانشآموزان را به حدی برساند که همه چیز را ماده خام برای تبدیل آن به فیلمنامه ببینند و در نهایت در کارگاهی قرار بگیرند تا دریچهای باشد برای نوشتن فیلمنامه.
۵۷۵۷