افزونه پارسی دیت را نصب کنید Sunday, 29 September , 2024
1

این عملیات با اطلاعاتی از اسرائیل و آمریکا لو رفت و آتش بر سر رزمندگان ریختند/ سه شب غواصان بدون آب و غذا در کشتی در حال سوختن زندگی کردند.

  • کد خبر : 179820
این عملیات با اطلاعاتی از اسرائیل و آمریکا لو رفت و آتش بر سر رزمندگان ریختند/ سه شب غواصان بدون آب و غذا در کشتی در حال سوختن زندگی کردند.

بهرام دوست پرست درباره خاطرات خود از عملیات کربلای چهار گفت: در این عملیات از نزدیک شاهد حوادث بودم، با توجه به پیشروی های اسرائیل، آمریکا و اروپا امکانات ماهواره آواکس را در اختیار نیروهای بعثی قرار داده بودند و از نزدیک شاهد حوادث بودم بعثی‌ها منتقل شدند ما مشاهده می‌کردیم، دشمن هوشیار بود و […]

بهرام دوست پرست درباره خاطرات خود از عملیات کربلای چهار گفت: در این عملیات از نزدیک شاهد حوادث بودم، با توجه به پیشروی های اسرائیل، آمریکا و اروپا امکانات ماهواره آواکس را در اختیار نیروهای بعثی قرار داده بودند و از نزدیک شاهد حوادث بودم بعثی‌ها منتقل شدند ما مشاهده می‌کردیم، دشمن هوشیار بود و در عملیات کربلای چهار به دلیل اصل غافلگیری موفق نبودیم.

یگان های لشکر 14 امام حسین(ع)، لشکر 8، لشکر 32 انصارالحسین(ع)، تیپ الغدیر و یگان های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از خرمشهر به سمت دشمن در منطقه ابوالخصیب پیشروی کردند. که در آن سوی آب در زمان مشخص شده قرار داشت و طبق برنامه اقدام به تصرف آن منطقه و اتصال آن به منطقه فاو کردند که با نزدیک شدن به ساحل، برای اولین بار در زمان جنگ، دشمن حدود 300 نورافکن با هواپیما در ساعت 1 یا 2 بامداد پرتاب کرد و به مدت 25 دقیقه در آسمان فعال بود و منطقه مانند روز روشن شد. برخلاف قبل که هواپیماها نمی توانستند در شب جایی را بمباران کنند، با وجود این نوع نورها، بعثی ها شبانه روی جنگنده ها بمب می ریختند و تلفات زیادی متحمل شدیم.

سامانه‌های پهپادی مجهز به موشک‌های ایرانی: اینها تنها بخشی از دستاوردهای ماست

سردار رشید: امام دو بال داشت، یک جناح نظامی که محسن رضایی بود و یک جناح سیاسی که آقای هاشمی/یزیدی بود: عملیات کربلای 4 از نظر نظامی قابل دفاع است.

جان کری فرمانده ارتش ایران ملقب به “فرمانده سایه” گفت که دوست دارد سردار قاسم سلیمانی را از نزدیک ببیند.

جهنم ایجاد شده بود، بسیاری از غواصان قبل از رسیدن به دشمن در آب شهید شدند و تعدادی نیز پس از رسیدن به خطوط دشمن. برخی از رزمندگان نیز موفق شدند سیم خاردار و تله های خورشیدی انفجاری بسیار پیچیده را بشکنند و به سنگرهای دشمن برسند. با اینکه دشمن هوشیار و با هر امکاناتی آماده بود، بچه ها موفق شدند خط را بشکنند.

یکی از یگان های خط شکن لشکر انصار بود. برخی از یگان ها در میانه راه به دستور فرمانده عقب نشینی کردند. گردان 155 لشکر انصارالحسین(ع) به فرماندهی شهید حاج ستار ابراهیمی که مردی بزرگ بود، یکی از گردان های فعال در عملیات کربلای چهار بود که من از نزدیک شاهد نبردهای آنها بودم.

وقتی هوا روشن شد، مه غلیظی همه جا را فرا گرفته بود. از فرصت استفاده کردیم و شهدا را با طناب از آب بیرون کشیدیم. ما تور بسیار بزرگی را در دریای خلیج فارس انداخته بودیم که اگر شهدا با جزر و مد حرکت کردند در آن تور گرفتار شوند. اگر آن شبکه نبود صدها شهید مفقود می شدند. شهدایی که از آب بیرون کشیدیم متعلق به لشکر 14، 16 قدس و 8 نجف بودند، شهدای ما نبودند، جزر و مد آنها را به سمت ما جذب کرده بود.

در کشتی در حال سوختن پنهان شده است

کشتی سوخته ای در کنار اروند به گل نشسته بود، متوجه شدیم که از داخل کشتی دستمال های سفید را تکان می دهند و رزمندگان آنجا ماندند. یکی از بچه ها به آنها نزدیک شد و گفت: سعید چیت سازیان به همراه چند رزمنده همدانی و یگان های دیگر به سمت کشتی آمدند و در آنجا مخفی شدند و منتظر هستند تا وارد عمل شوند تا با نیروهای خود برگردند. یکی از رزمندگان دعای حضرت زینب(س) را به زبان ترکی با بلندگو می خواند تا رزمندگانی مانند آن حضرت صبر و تحمل کنند تا ما به دنبالشان بیاییم. شهيد علي چيت سازيان پسر عموي سعيد به همراه ساير افسران اطلاعاتي براي نجات آنها به سمت كشتي رفتند اما به دليل مراقبت دشمن و روشن كردن چراغ فانوس و شليك مكرر نتوانستند آنها را نجات دهند.

سه شب طول کشید تا اینکه برای نجات آنها به آن کشتی برگشتیم و توانستیم بچه ها را از کشتی پیاده کنیم. اولین کسی که دستم زد حاج ستار بود، سه روز بود آب و غذا نداشت. پوست دست و صورتش مثل پوست افراد مسن چروک شده بود. گفت چیزی به من بده که بخورم، دکتر گفت: اگر چیزی بخوری روده ات آسیب جدی می بیند. اول باید آمپول سرش بزنم، اسلحه اش را برداشتم و بردمش سر آمپول. از او پرسیدم چه شد، گفت بعثی ها قصد گرفتند ما را بگیرند، برادرم و بسیاری از رزمندگان مجروح شدند. بچه ها گفتند برادرت را پس بگیر، من اجازه ندادم، گفتم وقتی همه مجروح ها را می گیری، او را هم ببر، برادرم در بغلم بود و التماس می کرد که مرا ببر، گفتم نمی توانم جواب بدهم. بچه ها او در دست من بیهوش شد و آرام آرام مرد

آرام او را زمین گذاشتم و دویدم. عراقی ها می خواستند مرا دستگیر کنند. لباس هایم را گرفتند تا مرا بگیرند، دستشان لیز خورد و من از زیر پاهایشان فرار کردم، به عربی به هم گفتند او را بگیر، خودم را به باتلاق انداختم و نیروهای بعثی به من شلیک کردند. از دهانه کشتی که سوراخ داشت وارد شدم، کماندوهای عراقی مثل قورباغه به سمت من شنا کردند و به من گفتند پیاده شو، نشستم و با تپانچه به سر یکی از آنها شلیک کردم، آنها باز شدند. مغز او و دیگران فرار کردند. بالاخره بچه های اطلاعات تیپ المهدی شیراز در نیمه های شب موفق به نجات غواصان شدند.

اطلاعات شهادت 300 رزمنده توسط سعید

سعید گفت: وقتی خواستیم لباس غواصی خود را بپوشیم، دیدیم که بین آنها سه خرما گذاشته اند، وقتی یکی از خرماها را خوردم، یاد جنگ های زمان پیامبر افتادم که آن حضرت و یارانش با یک عدد خرما سیر می شدند. تاریخ و دعوا، رفتند، من هم قبل از عملیات آن خرما را به یادش خوردم و راضی شدم.

بعد به من گفت کمرم می سوزد. وقتی لباسش را در آوردم، روی پشتش آثاری مانند چنگال گرگ دیدم و مقداری از گوشتش جدا شد. از او پرسیدم تو را چه شد، گفت وقتی بعثی ها می خواستند من را بگیرند. وقتی در گل فرو رفتم، یک تیر به پشتم اصابت کرد و تمام سینه اش سوخت و سوراخ شد. از او پرسیدم چرا سینه ات اینطور است، گفت ضربه ها به گل می خورد، کمی خنک می شد، سپس به لباسم برخورد می کرد و بدنم را می سوزاند، اما به بدنم نفوذ نمی کرد.

سعید با اینکه مجروح شده بود و نمی توانست حرف بزند، به من گفت اسامی افرادی که شهید شدند را می نویسم. بیش از 300 نام از رزمندگان شهید را نوشتم و از این طریق از شهادت آنها مطلع شدیم.

اطلاعات فرمانده از عکس مجله عراقی.

محسن جام بزرگ یکی از فرماندهان ما در عملیات کرکوک بود. بعد از آن عملیات هیچکس از او خبری نداشت. یکی از رزمنده ها در یکی از سنگرهای عراق مجله ای پیدا کرد که در آن عکسی از او گرفته شده بود که روی برانکارد دراز کشیده بود. چاپ شده. به من داد و من آن مجله را به در خانه اش بردم و به همسرش دادم و گفتم آقای جام گرگی زنده است. پس از آن نامه‌های متعددی به خانواده‌اش نوشت و در سال 69 به دیدارش در مرز خسروی رفتیم و از نیروهای بعثی پذیرایی کردیم.

219215

لینک کوتاه : https://iran360news.com/?p=179820

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.