اگرچه بعد از اینترنت پیشرفت های زیادی در دنیا صورت گرفته است، اما آنچه در کشور خودمان شاهد آن هستیم محدودیت زیاد اینترنت است که البته برخی به دلایل مختلف آن را توجیه می کنند. فیلترینگ و پیامدهای آن در دنیایی که اینترنت به یکی از ارکان اصلی آن تبدیل شده، موضوعی بود که با «امید جهانشاهی» پژوهشگر مطالعات رسانه و ارتباطات گفت وگو کردیم.
– با توجه به اینکه به لطف اینترنت تغییرات زیادی در دنیا رخ داده است. شکل فعالیت جامعه در عصر کنونی و با وجود اینترنت نسبت به دوره قبل چقدر تغییر کرده است؟
حقیقتی در پرسش شما نهفته است که برخی از نیروهای سیاسی جامعه نمی خواهند آن را درک کنند یا آن را تهدید می دانند و می خواهند با آن مقابله کنند یا روح و ابعاد آن را درک نمی کنند. اما واقعیت این است که ما وارد «دنیای پس از اینترنت» شده ایم. اکنون اگرچه از نظر فنی دوران ها را باید به نسل های مختلف اینترنت تقسیم کرد، اما در یک نگاه کلی و مقدماتی می توان جهان را به دنیای قبل از اینترنت و جهان بعد از اینترنت تقسیم کرد.
در دنیای پسا اینترنت همه چیز زیر سایه دیجیتال گرایی تغییر کرده است و می توان گفت که حرکت کرده است. بازی های دیجیتال و آنلاین صنعت بازی را متحول کرده است. رسانه های اجتماعی و دیجیتال صنعت رسانه را متحول کرده اند. بازاریابی رسانه های اجتماعی دیوانه شده است. حتی حوزه سیاسی نیز شاهد این تغییر پوست در مبارزات انتخاباتی بوده است.
این تحول در ارتباطات انسانی و دسترسی به اطلاعات بوده است. سرعت و دامنه دسترسی مردم به اطلاعات کاملاً تغییر کرده است و بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی که در دنیا می بینیم ریشه در این دگرگونی دارد که در سرعت و دامنه دسترسی مردم به اطلاعات رخ داده است. ریشه در پوستی دارد که در رابطه مردم با سیاست و اخبار سیاسی ایجاد شده است و این چیزی است که باید فهمید. امروزه مردم قدرت کنشگری را یافته اند.
– وضعیت این کنشگری در جامعه ما در خصوص فیلترینگ چگونه است؟
می گویند آن فضای مجازی زمین بازی دشمن است و فیلترینگ را توجیه می کنند!
– می بینیم که مردم با وجود فیلترینگ همچنان از پیام رسان های خارجی استفاده می کنند، نظر شما در مورد عواقب فیلترینگ چیست؟
یکی از مهم ترین پیامدهای فیلترینگ، دامن زدن به فضای بی اعتمادی بین مردم و نظام است. بی اعتمادی مادر بحران هاست. وقتی بی اعتمادی وجود دارد، دولت نمی تواند در مسائل عمومی از مردم کمک بگیرد و گفتمان مستقر دیگر نمی تواند در ترویج ارزش های مطلوب موفق باشد. همانطور که اشاره کردید حتی مردم به دلیل داخلی بودن به پلتفرم ها و نرم افزارهای داخلی علاقه کمتری دارند. بنابراین ما نیاز به بازسازی این اعتماد داریم و این مستلزم این است که نگاهی متفاوت به جامعه مدنی، سیاست و فضای مجازی داشته باشیم.
بر خلاف این ادعا که فیلترینگ در خدمت جلوگیری از تهدیدات علیه نظام است، مثلاً برای جلوگیری از ایجاد جو منفی و تاریکی، باید گفت که خود فیلترینگ، این نظرات بسته، این موانع بحث های جمعی در مورد توسعه و افکار عمومی جدی مشکلات بزرگترین هستند. تهدیداتی برای سیستم وجود دارد. زیرا اولین کاری که انجام می دهند از بین بردن اعتماد است و همانطور که گفتم بی اعتمادی مادر بحران هاست.
به جای تنبیه خودمان، برای آموزش سواد دیجیتال در جامعه تلاش کنیم
لطفا توجه داشته باشید که مخالفت من با فیلترینگ به این معنی نیست که فضای مجازی بدون آسیب یا تهدید جدی است. قطعا آنها را دارد. همانطور که بسیاری از تحقیقات نشان داده اند، رسانه های اجتماعی آسیب های جدی بسیاری مانند کاهش مراقبه، توجه و تمرکز افراد دارند. مردم نسبت به گزارش های عمیق و دقیق بی تاب هستند. میل به مطالعه و مدیتیشن را کاهش می دهند. آنها به دموکراسی آسیب می رسانند. آنها به پوپولیسم کمک می کنند، اما با همه این تهدیدها و آسیب ها، اما فیلترینگ و مهمتر از آن، چشم اندازی که همه شبکه های اجتماعی را فیلتر می کند، راه حل است، این خود بستری برای ایجاد تهدیدهایی است که بی اعتمادی و ناامیدی ایجاد می کند.
به جای تنبیه خود، باید به طور گسترده روی سواد دیجیتال در جامعه کار کنیم. باید به سراغ سواد اینترنتی برویم که با نقشی که اینترنت در زندگی امروزی ایفا می کند، در واقع نام دیگری برای آن گذاشته اند، سواد مادام العمر. ما باید روی مقررات کار کنیم. هنوز جای کار علمی جدی در این زمینه وجود دارد.
– به نظر شما نیاز به فیلتر چیست و در این فضا به چه موضوعاتی بیشتر توجه کنیم؟
برگردم به نکته خوب سوال اول شما یعنی مشکل دنیای بعد از اینترنت. گفتم در نواحی مختلف شاهد تغییرات پوستی بوده ایم. یکی از آنها قدرت است. امروزه قدرت معنای نرم افزاری را به دست آورده است. آنچه باعث قوت و استمرار یک گفتار می شود میزان مشروعیت و مقبولیت روایتی است که به جامعه ارائه می کند.
اگر احساس می شود که درجاتی از فعالیت اعتراضی در شبکه های اجتماعی وجود دارد، باید به دنبال نقاط ضعف در روایت ارائه شده نیز بود. این روایت باید برای مردم استقلال و آزادی داشته باشد. باید توسعه محور باشد تا برای جوانان قابل قبول باشد. اینترنت، در دنیای امروز، چیزی نیست که بخواهیم درباره فیلتر بودن یا نبودن آن بحث کنیم. دسترسی به اطلاعات و استفاده از اینترنت حق شهروند امروزی است. البته آسیب ها و تهدیداتی هم دارد که باید به درستی و مناسب به آن پرداخته شود، نه اینکه نحوه برخورد با این تهدیدات بستری برای تهدیدات دیگر شود.
آخرین نکته مربوط به بحث گفتگو است. یکی از وظایف رسانه ها ایجاد گفتگو است. در جامعه ای که گفت و گو نیست، اعتراض وجود دارد و این اعتراض در فضای مجازی خود را نشان می دهد. راه حل این اعتراض فیلتر کردن نیست، بلکه کمک به گفتگو است. منظور من از گفتگو، فعالان مدنی است که با یکدیگر صحبت می کنند تا به ایجاد گفت و گو برای توسعه کمک کنند. برای ایران وقتی این گفتگو در جامعه اهمیت پیدا کند، اعتماد ایجاد می شود. بحث اعتماد در جامعه باید جدی گرفته شود. خود فیلتر کردن یکی از موانع جدی ایجاد اعتماد است.